ملیت : ایرانی - قرن : 14 منبع : شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران (جلد دوم)
در 1274 ش در آذربایجان در یك خانوادهى متوسط تولد یافت. تحصیلات ابتدائى و متوسطه را در تبریز و تهران انجام داد و وارد مدرسهى قزاقخانه و سپس مدرسهى عالى علوم سیاسى شد. در 1293 ش در سن 19 سالگى به درجهى لیسانس نائل شد، ضمنا مقدمات عربى و ادبیات فارسى و زبانهاى فرانسه و روسى را نیز به خوبى آموخت و به استخدام در وزارت امور خارجه درآمد. هوش، پشتكار و زباندانى سهیلى باعث شد كه در وزارتخانه مورد توجه قرار بگیرد. با وجود اینكه از یك خانوادهى عادى بود، مراحل ادارى را طى كرد و در 1304 ش رئیس ادارهى شوروى گردید و یك سفر نیز به عنوان منشى هیئت به مسكو رفت. در 1310 ش با كمك و مساعدت داور و تیمورتاش، به معاونت وزارت طرق و شوارع (راه) منصوب شد. یك سال بعد رئیس هیئت مدیره شیلات گردید و در 1313 به معاونت وزارت امور خارجه رسید و سه سال در این سمت انجام وظیفه نمود. در 1315 به جاى حسین علاء، وزیرمختارى ایران در لندن به عهدهى او قرار گرفت و یك سال بعد، جم نخستوزیر او را به جاى عنایتالله سمیعى وزیر خارجه كه به طور ناگهانى درگذشته بود، به سمت وزیر امور خارجه معرفى كرد. هنوز بیش از دو ماه از خدمت او در وزارت خارجه نگذشته بود كه به علت یك خبط سیاسى از كار بركنار و منتظر خدمت شد. در 1318 استاندار كرمان شد و كمتر از یك سال در آن حدود بود كه سفیركبیر در كشور افغانستان گردید و بالاخره در تیرماه 1319 ش در كابینهى على منصور، به سمت وزیر كشور تعیین و معرفى شد. روز سوم شهریور 1320 سهیلى به اتفاق سایر وزیران به كاخ سعدآباد رفتند و روز بعد منصور نخستوزیر، از كار كناره گرفت و بالاخره قرعه به نام فروغى اصابت كرد و او كه شش سال دور از كارهاى سیاسى به خواندن و كتاب نوشتن مشغول بود، نخستوزیر ایران گردید. در كابینهى فروغى كه روز پنجم شهریور تشكیل شد، سهیلى از وزارت كشور به وزارت خارجه رفت و جواد عامرى به عكس از وزارت خارجه به وزیر كشورى تعیین شد. اوضاع آشفته و درهم آن روز و روزهاى بعد و نقش مهم وزیر خارجه در ایام جنگ و اشغال كشور معلوم و مسلم است. علىالخصوص وزیر خارجهاى كه عضو شوراى عالى دفاع كشور هم باشد. سهیلى جوان و فروغى پیر در نیمهى دوم سال 1320 حوادث مهم و پردردسرى را پست سر گذراندند تا بالاخره در بهمنماه همان سال پیمان اتحاد بین ایران و انگلیس و شوروى را منعقد نمودند. فروغى تا اسفند ماه 1320 چهار بار كابینهى خود را ترمیم كرد، پست وزارت خارجه در هر چهار بار با سهیلى بود. ولى در یازدهم اسفند وقتى فروغى كابینهى خود را ترمیم كرد، با اكثریت ضعیفى راى اعتماد گرفت. فروغى معتقد به خدمات خود بود و به خوبى به نقشى كه در چند ماه اخیر براى استقلال و تمامیت ایران معمول داشته بود، وقوف داشت ولى كارشكنى نمایندگان مجلس كه در آن روز به اهمیت اوضاع سیاسى ایران واقف نبودند، فروغى پیرمرد را خسته كرد و به جاى قدرانى از وى، در ساحت مجلس به سویش سنگ پرتاب كردند. بالاخره فروغى از زیربار مسئولیت فرار كرد و یا موجبات آن روز مجلس او را فرارى نمود. ولى چند روز قبل از ترك میز نخستوزیرى، به عدهاى از وكلا توصیه نموده بود به جاى او على سهیلى وزیر خارجهى كابینهاش را انتخاب نمایند زیرا در آن روز مهمترین مسئله سیاست خارجى كشور بود، وقتى نمایندگان دورهى سیزدهم یعنى آن اكثریت ضعیف (65 نفر) از ادامهى نخستوزیرى ذكاءالملك مایوس شدند به توصیهاش ارج نهادند و على سهیلى وزیر خارجهى پركار و جوان كابینه را به نخستوزیرى برگزیدند. على سهیلى با اكثریتى قاطع به نخستوزیرى رسید و كابینهى خود را با نظر مجلسیان تعیین نمود. وزارت خارجه را به ساعد مراغه سفیر ایران در شوروى واگذار كرد و تلگرافى او را احضار نمود در عوض وزارت كشور را خود متصدى گردید. كابینهى سهیلى از نظر تركیب به خوبى مبین دخالت وكلاى مجلس مىباشد زیرا در كابینهى سهیلى هیچ مهرهاى به جاى خود قرار نگرفته بود مثلا علىاصغر حكمت فرهنگى قدیمى كشور وزیر بهدارى و منصورالسلطنه حقوقدان وزیر فرهنگ و عضدى مالیهچى وزیر راه معرفى شدند. كابینهى سهیلى بیش از 5 ماه دوام نكرد و سرنوشتى بهتر از سلف خود نداشت، قوامالسلطنه در آن روزها وارد میدان سیاسى ایران شده بود و داوطلب زمامدارى بود، فعالیت قوام تنها در دورهى سهیلى نبود بلكه پس از شهریور 1320 داوطلب نخستوزیرى بود. در اواسط نخستوزیرى سهیلى، قوام اعلامیهاى انتشار داد و موضوع نخستوزیرى خود را تكذیب كرد ولى همان تكذیب نشانهى تایید بود. سهیلى نتوانست در مقابل تحریكات قوامالسلطنه تاب مقاومت بیاورد ناچار میدان را خالى نمود و از كار كنار رفت. قحط و غلا و بحران اقتصادى و سیاستهاى خارجى و داخلى وقایع 17 آذر 1321 را پیش آورد و از جمله خانهى نخستوزیر به غارت رفت و طعمهى حریق گردید و قوامالسلطنه سیاستمدار كهنهكار و رند نتواسنت جلوى بلوا و آشوب را بگیرد و خواهناخواه از ریاست دولت كنارهگیرى نمود و بار دیگر على سهیلى سیاستمدار جوان و باتجربه از طرف مجلس نخستوزیر ایران شد، در این دوره نیز سهیلى وزارت كشور را براى خود ذخیره نمود. زمامدارى دوم سهیلى مصادف بود با ماههاى آخر دورهى سیزدهم قانونگزارى، مجلس تعطیل شد و فترت موجب دوام كابینهى او گردید و زمامدارى سهیلى تا فروردین 1323 به طول انجامید. در تابستان سال 1322 روزولت و استالین و چرچیل براى اتخاذ تدابیر جدى جهت خاتمهى جنگ، در تهران با هم ملاقات كردند و ضمنا كنفرانس معروف تهران مسائل مربوط به جنگ و بعد از جنگ را تحت مطالعه قرار دادند، سهیلى از موقعیت استفاده كرد و به سران متفقین پیشنهاد كرد به میمنت موفقیتهاى كنفرانس تهران و به پاداش خسارتهائى كه ایران در راه پیروزى متفقین متحمل شده است، استقلال و تمامیت ارضى ایران را تضمین نمایند. در زمان نخستوزیرى دوم سهیلى، انتخابات دورهى چهاردهم انجام یافت و سیدمحمد تدین وزیر كشور كابینه بود. همچنین در دورهى نخستوزیرى او بود كه متفقین عدهى زیادى از رجال ایران را به جرم دوستى با آلمانها بازداشت كردند. پس از افتتاح مجلس، سید مهدى فرخ نمایندهى زابل كه در زمامدارى اول سهیلى وزیر كشور و خواروبار كابینهاش بود، علیه نخستوزیر و وزیر كشور اعلام جرم نمود و ادعاى او دخالت در انتخابات بود. پروندهى سهیلى تشكیل شد و پس از اجازهى مجلس در سال 1326، محاكمهى وى با حضور كلیه مستشاران تمیز آغاز گردید. سهیلى در این محاكمه ضمن مدافعات مفصل از نقش خود در سیاست ایران پس از شهریور 1320 سخن گفت و هیئت مستشاران تمیز كه عموما از رجال متقى و پرهیزكار و علماى حقوق بودند، به اتفاقآراء سهیلى را از اتهامات منتسبه مبرا دانسته راى به عدم محكومیت او دادند. سهیلى چند روز پس از برائت وارد كابینهى حكیمالملك شد و با سمت وزارت مشاور مجددا داخل در هیئت حاكمه گردید و پس از مدتى كوتاه سفیركبیر ایران در فرانسه شد. در اواخر 1332 با سمت سفیركبیر روانهى لندن گردید و تا سال 1337 در آن كشور اقامت داشت تا اینكه در سن 63 سالگى به بیمارى سرطان درگذشت و جسد او طى تشریفات خاصى به ایران حمل شد و در ایوان مقبرهى ناصرالدینشاه در كنار آرامگاه هژیر به خاك سپرده شد. سهیلى مردى دانشمند و زباندان بود. زبانهاى فرانسه، انگلیسى و روسى را به خوبى مىدانست. از میان توده مردم برخاست و به مقامات بزرگ رسید، او به هنگام محاكمه در این باره چنین گفت: من یك نفر آذربایجانى هستم كه از تودهى حقیقى برخاستهام، علیرغم هیئت حاكمه از مراتب پائین استخدام به بالاترین مقامها رسیدهام و در اثر كینهتوزى آنان به دست عدالت سپرده شدهام، خود را به عدالت مىسپارم و بدكاران را عفو مىكنم. نسبت خیانت و دزدى به او داده نشده است وقتى فوت شد چیز قابل ملاحظهاى نداشت. در دوران زمامدارى اول و دوم او وضع اقتصادى كشور مغشوش بود، چندبار اجازهى چاپ اسكناس گرفت، او مقصر نبود، احتیاج متفقین به ریال دولت را وادار به طبع و نشر اسكناس مىنمود. روىهمرفته سهیلى از چهرههاى معروف این كشور محسوب مىشود. مردى فهمیده، باهوش و مطلع بود. نسبت سوءاستفاده به وى تاكنون داده نشده است. سرتیپ سهیلى كه سالها معاون شهربانى بود، برادر ارشد و اكبر اوست. على، از رجال دوره پهلوى (و. 1274- ف. لندن 1337 ه.ش.) اولین شغل مهم او معاونت وزارت طرق و شوراع بود و سپس در وزارت خارجه ریاست اداره شرق را به عهده گرفت. در سال 1316 ه.ش. وزیر مختار ایران در لندن شد و در همان سال (پس از فوت سمیعى) به وزارت خارجه رسید و پس از بركنارى در سال 1317 استاندار كرمان شد. در كابینه فروغى (1320) وزیر خارجه بود و سپس به نخست وزیرى منصوب شد (8 اسفند 1320 تا 25 اسفند 1322 ه.ش.)، سپس سفیر كبیر ایران در انگلستان شد و در همانجا درگذشت.