ملیت : ایرانی - قرن : 14 منبع : شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران (جلد دوم)
اهل یزد و لیسانسیه از دانشكدهى ادبیات تهران، در 1300 متولد شد و به استخدام در وزارت دارائى درآمد. چون خط و ربط نسبتا خوبى داشت، با مطبوعات همكارى نمود و با مدیران آن دوستى پیدا كرد. خود نیز مدتى به تنهائى روزنامهى دادار را انتشار داد. همین امر باعث شد كه شناخته شود و در وزارت دارائى حریم او را حفظ كنند. هم قلم او تند بود، هم سخنش بىپروا و بىپیرایه و ساده، همه دست به دست هم داد تا او ترقى كند. به ریاست حسابدارى چند سازمان و وزارتخانه منصوب شد. مدتى مدیر مالى ژاندارمرى كل كشور بود. در همان سمت جزوه مفصلى علیه غلامحسین فروهر وزیر دارائى وقت تهیه و تنظیم كرد با اسناد و مدارك و با اقلام صحیح سوءاستفادههاى وزارت دارائى را تشریح نمود. انتشار این جزوه جنجالى برپا كرد. او را منعزل نمودند و وادارش كردند مندرجات آن را تكذیب كند. زیر بار نرفت و به مبارزهى خود ادامه داد. با تغییر فروهر از وزارت دارائى، كارش رونق گرفت و مقام مدیركلى یافت. چند سال رئیس سازمان چاى شد بعد به ریاست سازمان خانهسازى منصوب گردید. در سمت اخیر براى خود دوستان تازهاى ذخیره كرد از جمله جمشید آموزگار كه در آن تاریخ مقاطعهكار بود، در سازمان خانهسازى كارهاى زیادى به او واگذار كردند و مقاطعهكار از این رهگذر درآمد زیاد به دست آورد. همین امر موجب شد كه بین آن دو مودت و دوستى محكم شود، چنانكه شد. در سال 1343 هنگامى كه منصور نخستوزیر بود، دفعتا استاندار كرمان به جهاتى به تهران احضار شد. همان روز قرار بود جانشین تعیین شود. دنبال بعضى اشخاص بودند. از آموزگار كه وزیر بهدارى و براى پارهاى امور در دفتر نخستوزیر حضور داشت نظر مىخواهند و او سعیدى فیروزآبادى را معرفى مىكند. وزیر دارائى وقت هم او را با پرسش از دیگران تایید مىكند. ظرف 24 ساعت سعیدى با سمت استاندار به كرمان حركت كرد. مجموعا قریب سه سال در آن استان بود، خیلى خوب كار كرد. با مردم رفتارى بسیار شایسته و پسندیده پیشه نمود. در اطاقش به روى مردم باز بود. روزها در كرمان و سایر شهرها در كوچه و بازار به حال مردم رسیدگى مىكرد، و جلوى اجحاف روساى ادرارت را مىگرفت. طورى در آنجا محبوبیت پیدا كرد كه به او عنوان استاندار دردآشنا دادند. در سال 1347 نخستوزیر وقت براى بازدید استان به كرمان رفت و روزى با استاندار به بازدید شهر پرداخت. همهى مردم از استاندار تعریف نمودند و این حسن انتخاب را تبریك گفتند. نخستوزیر در پاسخ سپاس مردم گفته بود ببینید چقدر دولت به فكر شما است كه چنین استاندار خوبى براى مردم كرمان انتخاب كرده است. فیروزآبادى كه فوقالعاده رك و صریحاللهجه است، به جاى تشكر از رئیس دولت، بلافاصله جواب مىدهد من استاندار شما نیستم مرا آموزگار معرفى كرده است. مردم شما بروید از جمشید آموزگار كه امروز وزیر دارائى است، تشكر كنید. همین صراحت یا اشتباه ظاهرى، كار خود را كرد و نخستوزیر بعد از مراجعت به تهران، خیلى سریع او را تغییر داد و خانهنشین شد. تلاش آموزگار براى اعادهى او به كارى مفید فایده نشد. براى معاونت كل وزارت دارائى كاندیدا شد، با مخالفت نخستوزیر مواجه شد. آموزگار چندى به او ماموریت آمریكا داد. سالى چند بدین منوال گذشت تا عضو هیئت نظار بانك ملى شد. بعد از مرگ صادق وثیقى كه مردى سالخورده و دقیق و موشكاف بود، به ریاست هیئت نظار بانك ملى ایران گمارده شد و تا پایان خدمات ادارى در آن سمت بود.