مشاهیر ایران و جهان - ساعد مراغه، محمد

راسخون راسخون راسخون
انجمن ها انجمن ها انجمن ها
گالری تصاویر گالری تصاویر گالری تصاویر
وبلاگ وبلاگ وبلاگ
چندرسانه ای چندرسانه ای چندرسانه ای

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع : شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران (جلد دوم)

فرزند شیخ احمد قاضى‏زاده، در یكى از قراء مراغه در 1260 متولد شد و به همراه پدرش به قفقاز رفت و تحصیلات ابتدائى و متوسطه را در تفلیس به اتمام رسانید و بارى ادامه‏ى تحصیل عازم پترزبورگ گردید و مدرسه‏ى عالى علوم سیاسى و حقوق آنجا را تمام كرد. مدتى نیز در فرانسه و آلمان به تحصیل اشتغال داشت و به خدمت در وزارت امور خارجه درآمد. ساعد از 1282 الى 1300 در شهرهاى مختلف قفقاز با سمت كارمند و نایب كنسول و كنسول انجام وظیفه مى‏نمود تا اینكه در این سال ماموریت جدیدى به او محول گشت و كنسول ایران در آنكارا گردید. ماموریت ساعد در تركیه نیز طولانى شد و یازده سال در آنجا سكونت داشت و غالبا مستشار سفارت و یا در غیاب سفراى كبار، امور سفارت را اداره مى‏كرد. ساعد در این مدت زیردست رجالى مانند سید محمدصادق طباطبائى و ذكاءالملك فروغى و مستشارالدوله صادق كه عنوان سفارت داشتند، به رموز كار و اصول سیاست آشنائى یافت و از تجارب سیاسى و ادارى به حد كافى بهره‏مند گردید. در 1311 ساعد به ایران احضار شد و بنا به پیشنهاد على‏اصغر زرین كفش كفیل وزارت كشور، به آن وزارتخانه رفت و به استاندارى رضائیه منصوب شد و مدت دو سال در آنجا با رویه دائمى خود یعنى محافظه‏كارى، امور استاندارى را اداره نمود. در 1313 به تهران بازگشت و مجددا به وزارت خارجه رفت و ابتدا رئیس اداره‏ى شرق و بعد مدیر كل آنجا شدو بعد با سمت وزیر مختار شارژ دافر شوروى شد. بالاخره در 1316 به وزیرمختارى ایران در رم رسید و در 1318 سفیركبیر ایران در شوروى شد. در واقعه‏ى شهریور 1320 كه منجر به اشغال ایران از طرف قواى شوروى و انگلیس گردید، ساعد در مسكو بود و شب سوم شهریورماه 1320، مولوتف وزیر خارجه شوروى او را احضار كرد و از حمله‏ى قواى كشور خود به ایران، ساعد را مطلع ساخت. ساعد تا اسفند ماه 1320 كه منجر به اشغال ایران از طرف قواى شوروى و انگلیس گردید، ساعد در مسكو بود و شب سوم شهریورماه 1320، مولوتف وزیر خارجه شوروى او را احضار كرد و از حمله‏ى قواى كشور خود به ایران، ساعد را مطلع ساخت. ساعد تا اسفندماه 1320 در پست سفارت ایران در شوروى باقى ماند تا اینكه سهیلى او را براى عضویت كابینه‏ى خود دعوت نمود. ساعد به تهران آمد و به وزارت امور خارجه رسید. در كابینه‏ى قوام‏السلطنه، ساعد همچنان وزیر خارجه ایران بود و در نخست‏وزیرى دوره‏ى دوم سهیلى، ساعد وزارت خارجه را بر عهده داشت. از وقایع عمده دوران وزارت خارجه‏ى او ورود سران سه كشور بزرگ به تهران است. ساعد در مقام وزارت خارجه، وسیله‏ى سفراى سه كشور (شوروى، آمریكا و انگلیس) از كنفرانس تهران استحضار یافت و سهیلى نخست‏وزیر را در جریان امر قرار داد. در همین كنفرانس با تلاش ساعد و سهیلى، تضمین‏نامه براى كشور ما صادر شد. پس از افتتاح دوره‏ى چهاردهم مجلس شوراى ملى، با وجودى كه سهیلى نخست‏وزیر و تدین وزیر كشورش مساعى لازم را براى توفیق دوستان خود به كار برده بودند، ولى چهره‏ى جدید مجلسیان كه تا دو سال دیگر خیالشان راحت بود، در مقابل سهیلى به نحو دیگرى جلوه‏گرى نمود و سهیلى كه متكى به اكثریت قریب به اتفاق نمایندگان بود، پس از استعفا كه هنگام افتتاح مجلس صورت مى‏گیرد، نتوانست راى اعتماد بگیرد و لاجرم از نخست‏وزیرى كنار رفت. ساعد به مناسبت نقش عمده‏اى كه در سمت وزارت امور خارجه در مدت دو سال متوالى داشت و با عنایت به این نكته كه سالها در كشور شوروى در ماموریتهاى مختلف انجام وظیفه نموده و بهتر مى‏توانست با اولیاى آن كشور كنار بیاید، مورد تمایل نمایندگان قرار گرفت و فرمان نخست‏وزیرى او صادر شد و مقارن نوروز سال 1323 ساعد زمامدار شد و كابینه‏ى خود را تشكیل داد ولى چون كابینه‏ى او مقبول نمایندگان واقع نشد، ناچار در مقام ترمیم برآمد و یك هفته بعد از نخست‏وزیرى در كادر وزیران خود تغییراتى داد و تا آذر 1323 بر سر كار بود و سه بار كابینه‏ى خود را ترمیم نمود. ساعد در هر سه كابینه پست وزارت خارجه را بر عهده داشت. از حوادث مهمى كه در دوران زمامدارى او پیش آمد، رشد بعضى از احزاب و ایجاد تشنجات در شهرهاى مختلف بود. همچنین در دوره‏ى زمامدارى او طرح نمایندگان مجلس درباره‏ى مذاكرات نفت و تحریم آن به تصویب رسید. در آذرماه 1323 جاى خود را به یكى از وزراى مشاورش (سهام‏السلطان بیات) كه مورد تایید اقلیت چهل‏نفرى مجلس چهاردهم بود، داد و خود به مسافرت رفت. ساعد در دوران زمامدارى قوام‏السلطنه به ایران بازگشت و در انتخابات دوره‏ى پانزدهم مجلس كاندیداى رضائیه شد و به وكالت از طرف مردم آن شهرستان به پارلمان راه یافت. در آبان‏ماه 1327 مجلس به زمامدارى محمد ساعدمراغه راى داد و از طرف نمایندگان دوره‏ى پانزدهم، به نخست‏وزیرى رسید و كابینه‏ى خود را تشكیل داد. در این كابینه، پست وزارت كشور را عهده‏دار شد و قریب یك سال امور وزارتخانه را سرپرستى مى‏نمود تا اینكه دكتر اقبال را به وزارت كشور برگزید. وى تا فروردین 1329 نخست‏وزیر بود.تشكیل مجلس موسسان دوم و همچنین انتخابات دوره‏ى شانزدهم مجلس و دوره‏ى اول سنا در دوران او انجام گرفت. همچنین هیئت تصفیه كارمندان كه در دوران رزم‏آرا لیست آن منتشر شد، مربوط به دوره‏ى زمامدارى ساعد است. ساعد در دوره‏ى نخست‏وزیرى، چند بار مورد استیضاح قرار گرفت. وى نیز قوام‏السلطنه و سهیلى چند روزى پس از تشكیل مجلس كه انتخاباتش را خود انجام داده بود، كنار رفت و چندین‏بار اعلام جرم علیه او گردید ولى ساعد مردى پاكدامن و وطن‏پرست بود و هیچگونه نسبتى به او صحیح به نظر نمى‏رسید. محمد ساعد مراغه پس از استعفا از نخست‏وزیرى، در اردیبهشت سال 1329 سناتور انتصابى رضائیه شد ولى دو ماه بعد با سمت سفیركبیر عازم تركیه گردید و در اوایل سال 1331 از كار كنار رفت. در دوره‏ى دوم سنا كه در اسفند 1332 صورت گرفت، ساعد مجددا سناتور رضائیه شد و چهار سال در مجلس سنا، سناتور شد و این مقام را در دوره‏ى پنجم نیز احراز كرد. مدتى هم سفیر ایران در دربار واتیكان بود. ساعد مجموعا دوبار نخست‏وزیر و هشت مرتبه وزیر امور خارجه و یك بار وزیر كشور و چهار مرتبه سفیركبیر و وزیر مختار و چهار دوره نماینده‏ى مجلس سنا و یك بار هم وكیل مجلس بوده است. ساعد دیپلماتى ورزیده و سیاستمدارى عاقل بود و ظاهرا در بین مردم به سادگى و بلاهت معروفیت داشت. در حالى كه هوش و ذكاوت وى در بین رجال ایران ضرب‏المثل است. ساعد مردى فوق‏العاده زرنگ بود و نسبت سوءاستفاده و رشوه به وى داده نشده است. به افكار عمومى عقیده داشت و غالبا در دوران نخست‏وزیرى خود، وزیرانى انتخابى مى‏نمود كه در بین مردم وجهه داشتند. به آذربایجان و آذربایجانى علاقمند و به زبانهاى روسى و فرانسه مسلط بود. انگلیسى را نیز تا حدى مى‏دانست. تركى استانبولى را نیز به روانى صحبت مى‏كرد. با وجودى كه لهجه‏ى تركى داشت، لیكن فارسى را به خوبى مى‏نوشت. تحصیلات عالیه او در رشته‏ى حقوق و علوم سیاسى در دانشكده‏ى تفلیس و پطرزبورگ و سویس انجام گرفته بود. از ساعد داستانهاى خوشمزه‏اى در بین مردم رواج دارد كه هیچ كدام با هوش و درایت و تقواى سیاسى ساعد منطبق نیست. ولى با این همه، خوى فروتنى و آزادگى داشت، در اجراى عدالت و قانون سختگیر و قرص و یكى از بااستقامت‏ترین رجال ایران محسوب مى‏شد. در 1352 در 91 سالگى در تهران درگذشت و طبق وصیت‏نامه‏اى كه در زمان حیات تنظیم نموده بود، او را در گورستان عمومى بدون نام و نشان دفن كردند. پس از مرگ به هیچ وجه مالى از او باقى نماند.

نویسنده : نظرات 0 شنبه 1 آبان 1395  - 8:07 AM

جستجو



در وبلاگ جاری
در كل اينترنت

نویسندگان

امکانات جانبی