ملیت : ایرانی - قرن : 14 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)
(1360 -1281 ش)، استاد دانشگاه، حقوقدان و مترجم. در شیراز متولد شد. پس از طى تحصیلات ابتدایى و متوسطه در مدارس شریعت و شعاعیه زادگاهش به تهران آمد، وارد مدرسهى علوم سیاسى شد و بعد از اتمام دورهى آن مدرسه، براى تكمیل تحصیلات در رشتهى حقوق به فرانسه رفت و دكترا گرفت. پس از بازگشت به كشور در دانشكده حقوق دانشگاه تهران به تدریس پرداخت و سالیان دراز معاون دانشكده بود و پس از آن به معاونت وزارت فرهنگ و نمایندگى مجلس شوراى ملى رسید. پس از 28 مرداد 1322 ش مدتى زندانى شد و پس از آزادى به امریكا رفت و در آنجا به تدریس اشتغال یافت. دكتر شایگان شعر هم مىگفت ولى به ندرت. از آثار وى: «مقدمهى حقوق مدنى ایران»؛ «امیدهاى نو» برتراندراسل، ترجمه.[1] فرزند سیدهاشم مولى رهى شیراز، متولد 1280 است. تحصیلات ابتدائى و متوسطه را در موطن خود انجام داد و به شغل فرهنگى پرداخت. ضمن اشتغال به كار معلمى ، یك دورهى كامل فقه و اصول و حكمت را نزد اساتید روز تلمذ نمود. حوالى سال 1303 به تهران آمد و دورهى مدرسهى عالى حقوق را گذراند. در سال 1307 جزء اولین دسته محصلین دولتى اعزامى به خارج شركت كرد و به اروپا رفت و درجهى دكتراى حقوق از دانشگاه پاریس دریافت نمود. چندى هم در انگلستان به تحصیل حقوق و فلسفه پرداخت. در 1313 به ایران آمد و دانشكدهى حقوق كه تازه بنیاد گرفته بود، او را به سمت دانشیارى براى تدریس حقوق مدنى استخدام كرد. پس از چندى از طرف علامه علىاكبر دهخدا رئیس دانشكده، به معاونت مشارالیه انتخاب گردید. در سال 1317 ولیعهد وقت از دانشكدهى حقوق بازدید كرد و شایگان معاون دانشكده نطقى ایراد نمود كه سراپا تملق و مداهنه بود. در همان سال به عضویت سازمان پرورش افكار برگزیده شد. شایگان در كنار شغل استادى، به كار وكالت دادگسترى هم پرداخت و در چند وزارتخانه از جمله وزارت دارائى مشاورى حقوق داشت. در 1324 كه قوامالسلطنه روى كار آمد و ملكالشعراى بهار را به وزارت فرهنگ معرفى كرد، شایگان معاون وزیر فرهنگ شد و در ترمیم كابینه كه دكتر فریدون كشاورز وزارت گرفت، او كماكان معاون بود. در ترمیم سوم كابینهى قوام، به وزارت فرهنگ منصوب گردید و كمتر از یك سال در آن سمت استوار شد ولى كار عمدهاى نتوانست انجام دهد. چون سایر وزیران از تمام امكانات استفاده كرد. بعد از كنار رفتن از كابینه با دكتر مصدق پیوند دوستى زد و عضو جبهه ملى شد و در جبهه هم مقام دبیرى یافت. در انتخابات دورهى شانزدهم به اتفاق مصدق و چند نفر دیگر از اعضاء جبهه ملى، از تهران وارد مجلس شد. در تمام مدت نقش اقلیت داشت. نطقها و ایرادات وى در مجلس منطقى و مستند و محتواى بیشترى از سایر نمایندگان اقلیت داشت. در دورهى هفدهم هم از تهران به مجلس رفت. داعیهى ریاست مجلس و مقامات دیگر او را پرجوش و خروش كرد. بعد از كنار گذاردن آیتالله كاشانى از ریاست مجلس، بین او دكتر عبدالله معظمى كشمكش شروع شد. راى مخفى گرفتند. معظمى 39 راى و شایگان 35 راى آورد، درنتیجه با چندین راى اضافى، معظمى بر كرسى ریاست تكیه زد. شایگان در روز 25 مرداد 1332 از رادیو تهران نطق جالبى ایراد نمود یعنى همان روزى كه شاه از رامسر به بغداد و رم رفته بود و گفت آن متاعى كه بایستى به تهران بیاید، به بغداد رفت و خیلى مطالب تند دیگر و زمینه را كاملا براى ریاست جمهورى خود فراهم مىنمود كه كودتاى 28 مرداد به تمام تخثیلات و آرزوهاى او خاتمه داد. یك روز در اختفاء به سر برد. روز دوم در معیت دكتر مصدق و دكتر صدیقى به باشگاه افسران رفتند یا بردند و خود را در اختیار دولت گذاشت. چندى در باشگاه افسران بازداشت بود، بعدا به لشكر 2 زرهى منتقل شد و محاكمهاى براى او ترتیب دادند و همزمان با دكتر مصدق، او را هم به دادگاه كشیدند. در محكمهى فوقالعاده به رهبر جبهه ملى احترام گذاشت و طورى عمل كرد كه همه او را تحسین مىكردند و سرانجام حكم محكومیت او براى مدت ده سال صادر شد. دو سال در زندان به سر برد كه مورد عفو واقع شد. پس از آزادى، چندى در تهران مىزیست تا اجازهى خروج از كشور گرفت و آمریكا را براى ادامهى زندگى انتخاب كرد. در آنجا ساكت نماند و فعالیت خود را علیه رژیم پهلوى ادامه داد و وجود او پایگاهى براى دانشجویان مقیم آمریكا بود. وفات او در سن 80 سالگى در آمریكا اتفاق افتاد. شایگان مردى دانشمند، حقوقدان، ادیب و در عین حال خودخواه، لجوج، عوام فریب و پرتوقع بود. غالبا در اعلامیههاى انتخاباتى، خود را «سقراط ایران» معرفى مىكرد. هنگام تدریس فوقالعاده قدرت استادى را نشان مىداد و كلاسش محل اجتماع شیفتگان علم و دانش بود. مطالب حقوقى را با امثله سیاسى و اجتماعى شیرینتر مىكرد. وى طبع شعر هم داشت و شعر نیكو و محكم مىسرود. معروفترین شعرش «وطن چیست» مىباشد كه حتى در كتب درسى هم ثبت شده است. وى در جوانى با خانوادهى شیبانى وصلت كرده بود. دختر ذكاءالسلطنه شیبانى همسر او بود. شایگان در بین دوستان و دانشگاهیان، به «شراب شور» شهرت گرفته بود. شاعر، حقوقدان، محقق. تولد: 1281، شیراز. درگذشت: 23 اردیبهشت 1360، آمریكا. سید على شایگان، فرزند حاج سید هاشم، پس از انجام تحصیلات ابتدایى و متوسطه در مدرسههاى شریعت و شعاعیه شیراز، و نیز فراگیرى ادبیات فارسى و زبان عربى در مدارس قدیمه، در مدرسهى علوم سیاسى تهران به تحصیل پرداخت و لیسانس حقوق را گرفت. سپس در سال 1306 با دانشجویان دورهى اول به پاریس رفت و تحصیلات خود را در رشتهى حقوق در آنجا به پایان رسانید و در سال 1312 موفق به دریافت دكتراى حقوق شد. پس از بازگشت به ایران در دانشكدهى حقوق دانشگاه تهران به تدریس مشغول شد. سالها معاون دانشكدهى حقوق بود. بعدها وى كرسى استادى حقوق مدنى را در دانشگاه تهران احراز نمود. سپس به معاونت وزارت فرهنگ رسید و مدتى در كابینهى قوامالسلطنه به عنوان وزیر فرهنگ بود، همچنین در دورهى هفدهم مجلس شوراى ملى نمایندهى تهران شد. وى از بنیانگذاران جبههى ملى به شمار مىآمد. پس از 28 مرداد 1332 به زندان افتاد و سرانجام پس از آزادى از زندان به آمریكا رفت و همان جا ساكن شد در ضمن در دانشگاههاى آنجا نیز تدریس مىكرد. در سال 1358 براى مدتى كوتاه به ایران آمد سپس به آمریكا مراجعت كرد. در جوانى مدتى به معلمى پرداخت و زمانى كه در شیراز بود در انجمن سالار شركت مى جست. گاهى شعر مىگفت. اشعارش حاوى مضامین وطن دوستى و تشویق به تحصیل دانش و به مبارزه با جهل و بىسوادى است. فهرست آثار شایگان به شرح زیر است. حقوق مدنى ایران (چند بار تجدید چاپ شده است)؛ ترجمهى كتاب امیدهاى نو در جهانى كه در حال تغییر است (تألیف رتراند راسل، از انگلیسى به فارسى، تهران، 1336.) كتاب خاطرات او تا هنگام فوتش به طبع نرسیده بود. سید على شایگان سرانجام به سال 1360 در آمریكا درگذشت و پیكرش را براى دفن به ایران منتقل نمودند.