مشاهیر ایران و جهان - نوبری، اسمعیل

راسخون راسخون راسخون
انجمن ها انجمن ها انجمن ها
گالری تصاویر گالری تصاویر گالری تصاویر
وبلاگ وبلاگ وبلاگ
چندرسانه ای چندرسانه ای چندرسانه ای

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع : شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران (جلد سوم)

فرزند حاج محسن تاجر تبریزى، چون از محله‏ى نوبر تبریز بود معروف به نوبرى شد. در حدود سال 1290 ه.ق در تبریز متولد شد. پس از انجام تحصیلات مقدماتى به تحصیلات حوزه‏اى پرداخت و صرف و نحو و منطق و معانى بیان و كلام و قواعد فقه و اصول را فراگرفت. مخصوصا در فن خطابه و سخن گفتن معروف خاص و عام شد. شیخ اسمعیل نوبرى هنگام جنبش مشروطیت، مجاهدى پرتلاش و جانفشان بود و در آن هنگامه فداكاریهاى او در غالب كتب آن زمان به تفصیل نوشته شد و مخصوصا همكارى وى با مرحوم شیخ محمد خیابانى قابل توجه و دقت است. مرحوم كریم طاهرزاده بهزاد در كتاب قیام آذربایجان در انقلاب مشروطیت ایران، مى‏نویسد: ... نوبرى در خطرناكترین روزها از كوشش و فعالیت مضایقه نكرده و به ابراز علاقه و اظهارنظر بى‏پروا. وى یكى از دوازده نفر نماینده انجمن ایالتى و شخصى با جربزه و باهوش و سریع‏الانتقال بود. او روحا و جسما انقلابى بود. هنگام سخنرانى با هیجان صحبت مى‏كرد و چهره‏ى سرخش سرخ‏تر مى‏شد و شنوندگان را منقلب مى‏ساخت. نوبرى براى انهدام سایه شوم استبداد در هر كارى شركت مى‏كرد و تن به هر نوع خطرى مى‏داد بطورى كه در ماجراى بمب فرستادن به خانه‏ى شجاع نظام مرندى كه از عمال محمد علیشاه بود شركت مؤثر داشت. در تجاوز نظامى روسیه‏ى تزارى به آذربایجان كه منجر به اعدام عده‏اى از جمله میرزا على آقا ثقه‏الاسلام گردید، عده‏اى از جمله مرحوم نوبرى، تبریز را ترك نموده به عثمانى رفتند و مدتى در آنجا اقامت داشتند و پس از رفع تعرض از طرف روسها به تبریز بازگشتند. پس از استبداد صغیر و خلع محمد علیشاه و تشكیل مجلس دوم، شیخ اسمعیل نوبرى از طرف مردم تبریز به وكالت مجلس انتخاب شد و در مجلس در جرگه فرقه دموكرات قرار گرفت ولى پس از چندى از حضور در مجلس اعراض نمود. در جنگ بین‏الملل اول كه عده‏اى از رجال به كرمانشاه و سپس عثمانى مهاجرت كردند، شیخ اسمعیل نوبرى نیز همراه آنان بود. ولى در استانبول مورد توجه احرار و مهاجرین قرار نگرفت ناگزیر براى اعاشه به كسب پرداخت و دكانى در آنجا دائر كرد ولى در همان ایام به تبریز بازگشت. نوبرى با خیابانى دوستى داشت و نزدیك بود. در دوره‏ى دوم مجلس هر دو جزو جناح دموكرات و تندروان مجلس دوم بودند. وقتى شیخ محمد خیابانى در تبریز دست به قیام زد، نوبرى هم با او همداستان شد و تحقیقا نفر دوم بود و تندرویهاى زیادى نمود. او اصولا مردى بیباك و تندرو بود. مرحوم مجتهدى در كتاب رجال آذربایجان درباره‏ى نوبرى به داورى نشسته و چنین مى‏نویسد: خیابانى در تبریز بدون فعالیت زمان مى‏گذرانید تا در روسیه انقلاب ظاهر شد و تزار سقوط كرد. وى فورا حزب دموكرات را كه مدت پنج سال تعطیل شده بود دومرتبه تشكیل داد و روزنامه‏ى تجدد را منتشر كرد، اما در این ایام اسمعیل نوبرى از قیافه‏هاى مهیب مشروطیت ایران و بارز این نهضت وارد تبریز شد. در فرقه دموكرات صاحب نفوذ شد و بر اثر بى‏پروائى و بى‏باكى از خونریزى و در دست داشتن چند تن آدمكش قفقازى، شیخ را تحت‏الشعاع خود قرار داده و دست به ترور گشاد. بدوا فخرالمعالى مدعى‏العموم بدایت را كه نظمیه را به جلوگیرى از اعمال نوبرى وامى‏داشت مقتول نمود و سپس چند تن از متنفذین و ثروتمندان را به قتل رسانید. شیخ در این جا از خود ضعف نشان داد و نه شیخ اسمعیل را از حزب اخراج نمود و نه خود را از حزب كنار كشید. در اثر این خونهاى ناحق، ترك‏ها خیابانى و نوبرى و بادامچى را توقیف كرده به قارص بردند و پس از مدتى به تبریز بازگشتند و قیام شروع شد. پس از قتل خیابانى، شیخ اسمعیل نوبرى چندى توقیف شد و سپس به همدان تبعید گردید و در 1310 ش درگذشت.

نویسنده : نظرات 0 جمعه 2 مهر 1395  - 3:07 PM

جستجو



در وبلاگ جاری
در كل اينترنت

نویسندگان

امکانات جانبی