مشاهیر ایران و جهان - نوائی، محمد رفیع

راسخون راسخون راسخون
انجمن ها انجمن ها انجمن ها
گالری تصاویر گالری تصاویر گالری تصاویر
وبلاگ وبلاگ وبلاگ
چندرسانه ای چندرسانه ای چندرسانه ای

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع : شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران (جلد سوم)

در 1260 در نواى دماوند متولد شد و مطابق معمول زمان تحصیلاتى نمود و چون به سن رشد رسید، میل به سپاهیگرى داشت. چندى در ژاندارمرى استخدام شد. بعد از استبداد صغیر كه اداره كل نظمیه تأسیس شد و یپرم در رأس آن قرار گرفت، نفرات جدیدى استخدام كرد، از جمله همین محمد رفیع خان نوائى بود. در 1292 كه سوئدى‏ها براى تشكیل نظمیه‏ى نوین به ایران آمدند، نوائى را با درجه‏ى سلطانى در تشكیلات جدید پذیرفتند و تا سال 1300 دو درجه به او دادند و در نتیجه نایب سرهنگ شد و ریاست كمیساریاى بازار را كه از مهمترین كلانتریهاى تهران بود به او سپردند والحق در اداره كمیساریاى مزبور جد و جهدى بروز داد و سردار سپه كه در آن موقع رئیس‏الوزراء و وزیر جنگ بود، از جدیّت و مدیریت او اطلاع یافت. روزى كه درگاهى به ریاست نظمیه رسید براى ریاست مراكز چهار استان آنروز (تبریز، فارس، كرمان و خراسان) چند نفرى را معرفى كرد. سردار سپه به درگاهى دستور داد رئیس كلانترى بازار را با یك درجه ترفیع به مشهد بفرستید و همینطور شد و سرهنگ محمد رفیع خان نوائى به ریاست شهربانى مشهد و سرپست منطقه‏ى خراسان تعیین گردید و مدت مأموریت وى در خراسان حدود 11 سال بطول انجامید. در این مدت استاندارهاى مختلفى به مشهد منصوب شدند و مرحوم محمود جم كه قریب چهار سال استاندار خراسان بود شدیدا از سرهنگ نوائى حمایت مى‏كرد. سرلشكر محمد حسین آیرم از 1310 به ریاست شهربانى گمارده شد، تصمیم به تغییر نوائى گرفت ولى هربار با مداخله‏ى جم این تغییرات منتفى مى‏شد. در نیمه سال 1312 محمود جم به تهران احضار و در كابینه فروغى به وزارت كشور منصوب شد و آیرم موقع را براى تغییر نوائى مناسب شد و سرانجام در 1313 او را از خراسان احضار نمود و به رضائیه فرستاد و این اولین بارى بود كه یك سرهنگ 12 ساله در رأس شهربانى رضائیه قرار مى‏گرفت چون قبل از نوائى افسرانى به ریاست شهربانى رضائیه انتخاب مى‏شدند كه حداكثر درجه‏ى سلطانى یا یاورى داشتند. نوائى از این سمت سخت ناراحت بود. وقتى نوائى از مشهد تغییر كرد، نایب سرهنگ حسینقلى بیات رئیس شهربانى اهواز جاى او را گرفت. در تیرماه 1314 به هنگام تبدیل كلاه پهلوى به كلاه فرنگى در مشهد مخالفت‏هائى بوجود آمد و عده‏اى در مسجد گوهرشاد متحصن گردیدند و در نتیجه لشكر بدستور رضاشاه متحصنین را به گلوله بست و غائله ظاهرا خاتمه یافت و رضاشاه دستور داد تمام رؤساى ادارات شهر مشهد تغییر كنند. این دستور شاه بمرحله‏ى اجرا درآمد و در نتیجه سرهنگ حسینقلى بیات هم معزولا به تهران بازگشت. در همان هنگام سرلشكر آیرم رئیس شهربانى بیمار و در منزل بسترى بود و سرهنگ ركن‏الدین مختارى معاون شهربانى امور مربوطه را كفالت مى‏كرد. شبى در هیئت دولت، شاه از وزیران درباره‏ى ریاست شهربانى مشهد نظرخواهى مى‏كند. بلافاصله مظفر اعلم رئیس اداره كل تجارت كه قبلا استاندار رضائیه بود مى‏گوید وقتى كه من در رضائیه بودم رئیس شهربانى آنجا سرهنگ نوائى بود كه بسیار پایور لایقى است و قبلا هم قریب ده سال در خراسان خدمت كرده است، رضاشاه با تغییر مى‏گوید او دیگر پیر شده است ولى بلافاصله جم وزیر كشور در تأیید پیشنهاد اعلم شرحى از لیاقت نوائى بیان مى‏كند و به شاه مى‏گوید اگر اجازه فرمائید فردا صبح شرفیاب شود، شاه هم موافقت مى‏كند. نوائى روز بعد به اتفاق جم شرفیاب مى‏شوند و شاه مى‏گوید برود و باید مقصر واقعه‏ى گوهر شاد معرفى شود. نوائى با قلبى پر از كینه نسبت به اسدى به خراسان رفت و عده‏اى بازجو و كارآگاه هم با خود همراه ساخت از جمله فروزش نامى كه در پرونده‏سازى در اداره آگاهى تهران معروف بود. نوائى در مدتى كوتاه با كمك فرزندش پرونده‏ى واقعه‏ى گوهرشاد را تهیه كرد بدون اینكه ظاهرا دخالتى داشته باشد، مجرمیت اسدى را محرز ساخت و گزارش نهائى توسط سرهنگ مختارى كفیل شهربانى به عرض رسید و پرونده براى محاكمه به دادرسى ارتش احاله شد. سرتیپ البرز به ریاست دادگاه و سرهنگ آقاخان خلعتبرى به داستانى تعیین شد و سرانجام اسدى تیرباران شد. بعد از قتل اسدى، سرهنگ نوائى قریب دو سال در خراسان باقى ماند و در 1316 به تهران احضار و به ریاست اداره سیاسى منصوب شد. نوائى در خاطرات خود مى‏نویسد در سال 1315 تكلیف قتل مدرس به من شد و من هم بازدیدى از او كردم. بسیار وضع اسفناكى داشت. ماهها بود كه موى سرش را اصلاح نكرده بودند و بهرجهت من قتل او را گردن نگرفتم و روى این اصل تغییر كردم و سرهنگ منصور وقار را بجاى من گذاشتند. سرهنگ نوائى در 1318 از ریاست اداره سیاسى بركنار شد و چندى بدون شغل بود و بعد او را بازداشت كردند. مدتى در زندان بسر برد. دو فرزند ذكور او جوانمرگ شدند و پس از مدتى از زندان آزاد شد. بعد از شهریور 1320 كه محاكمه عمال نظمیه در تهران آغاز شد، در اثر شكایت فرزندان اسدى، سرهنگ نوائى براى بار دوم بازداشت شد. دیوان كیفر براى تكمیل پرونده‏ى نوائى را به مشهد فرستاد و مدتى در زندان آنجا بسر برد. پس از آزادى از زندان چندى حیات داشت. سرانجام در 1329 در سن 69 سالگى درگذشت. سرهنگ محمد رفیع نوائى در زمانى كه در زندان مشهد بسر مى‏برد، خاطرات خود را از بدو استخدام برشته‏ى تحریر درآورد كه بالغ بر یك صد صفحه مى‏باشد و هم‏اكنون نزد یكى از دخترانش كه حیات دارد نگهدارى مى‏شود. نوائى در این خاطرات محاكمه و اعدام اسدى را خلاف عرف دادرسى ارتش مى‏داند.

نویسنده : نظرات 0 جمعه 2 مهر 1395  - 3:07 PM

جستجو



در وبلاگ جاری
در كل اينترنت

نویسندگان

امکانات جانبی