ملیت : ایرانی - قرن : 14 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)
(س چهاردهم ق)، مدرس و نویسنده. وى از اهالى نایین اصفهان بود. تحصیلات ابتدایى و متوسطه را در اصفهان به پایان رسانید و در كالج اصفهان به شغل معلمى مشغول گردید. در اوان اشتغال به معلمى امتحان دیپلم ادبى را داده و به اخذ دیپلم نایل شد. بعد از نشر مجله و روزنامهى «باختر» در اصفهان به عضویت انجمن شهردارى آنجا انتخاب شد و سمت شهردار شیراز را یافت. وى در دورهى چهاردهم مجلس از طرف اهالى نجفآباد و فریدن انتخاب شد و بنابر دلایلى در اواخر این دوره مجبور به مسافرت به انگلستان و آمریكا گردید. از آثار وى: «تاریخ ادبیات ایران از دورهى قاجاریه تا عصر مشروطیت»، ترجمه؛ «شرح حال شمسالدین محمد حافظ»؛ «مخصوص اطفال»، ترجمه.[1] وكیل مجلس، روزنامهنگار، فرزند سید محمدعلى سیفالعلماء و برادر دكتر حسین فاطمى، در 1279 در نائین تولد یافت. چندى در نائین و مدتى در اصفهان به تحصیل علوم مخصوصا ادبیات فارسى پرداخت و مدرسهى آمریكائى اصفهان را پایان برد و به زبان انگلیسى تسلط یافت. كار خود را با معلمى شروع كرد. ضمنا با مطبوعات آن روز اصفهان همكارى نمود. قسمتى از كتاب تاریخ ادبیات ایران تالیف ادوارد براون را ترجمه نمود و به نام گلزار ادبیات ایران در روزنامهى عرفان اصفهان درج كرد. در 1312 مجلهى معتبر و نفیس باختر را در اصفهان انتشار داد. این مجله مدت دو سال با مقالات علمى و ادبى در اصفهان منتشر مىشد و مورد توجه دانشمندان و دانشپژوهان بود. در 1314 مجلهى باختر را به روزنامهى باختر تبدیل كرد. ابتدا باختر هفتگى بود، بعد به سه شماره در هفته تبدیل شد. سرانجام به صورت یومیه انتشار مىیافت. قبل از 1320 روزنامهى خود را به تهران انتقال داد و امور تحریرى آن را به برادرش حسین فاطمى سپرد و خود به سمت شهردار شیراز تعیین شد. دو سال در شیراز اشتغال داشت تا اینكه در سال 1322 در انتخابات چهاردهمین دورهى قانونگزارى از نجفآباد به نمایندگى مجلس انتخاب شد. در مجلس خیلى زود جاى خود را بازكرد. وزنهى مهمى بود كه با حزب توده مبارزه مىكرد. روزنامهى باختر هم از اركان جراید تهران بود. قلم روان و نیشدار برادرش او را بیشتر در كار سیاست یارى مىكرد. وى در پایان مجلس، جلاى یوطن كرد، به آمریكا رفت و در دانشگاه پرینستون تحصیلات خود را ادامه داد، درجهى دكترا در تاریخ سیاسى گرفت و در همان دانشگاه به استادى انتخاب شد و سالها تدریس تاریخ خاورمیانه با او بود. سیفپور مردى باسواد، محقق، زرنگ و آگاه با امور سیاسى بود. در دورهى دكتر مصدق كه برادرش همهكاره بود، به ایران دعوت شد و مشاغلى به او پیشنهاد گردید. هیچ كدام را نپذیرفت، حتى برادرش را از تندروىها برحذر مىداشت. اقدامات او بعد از سال 1332 براى نجات برادرش به جائى نرسید. وفات او در 1368 در آمریكا اتفاق افتاد سیفپور در اواخر عمر خاطرات خود را در دو مجلد به زبان فارسى تنظیم و در آمریكا انتشار داد.