ملیت : ایرانی - قرن : 14 منبع : شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران (جلد سوم)
در حدود 1272 در تهران متولد شد. پس از انجام تحصیلات مقدماتى در مدارس قاجار و دارالفنون وارد مدرسه صاحبمنصبى قزاقخانه شد و دوره مدرسه مزبور را پایان داد و به درجه افسرى نائل آمد و به آتریاد قزاق تهران معرفى گردید. پس از چندى به تبریز انتقال یافت و بعد به آتریاد همدان مأمور شد و در گردان پیاده كه فرمانده آن سرهنگ رضاخان بود به انجام وظیفه پرداخت. معینى در ده سال اول خدمت خود در اردوكشىهاى متعدى شركت داشت از جمله در اردوكشى آتریاد همدان در گیلان بود كه منجر به شكست قواى قزاق شد و در نتیجه عقبنشینى این نیروى قزاق در آق باباى قزوین اردو زد. احمد معینى در آتریاد همدان در هنگ پیاده زیرنظر مرتضى خان یزدانپناه بود و میرپنج رضاخان فرمانده نیز او را افسرى شجاع و بىباك مىدانست. وى در سوم حوت 1299 فرماندهى یك گردان پیاده را از نیروى اعزامى به تهران را برعهده داشت. پس از ورود نیرو به تهران، احمد معینى درجه یاورى گرفت. در سازمان نوین قشون كه در اواخر 1300 بوجود آمد وى با درجهى نایب سرهنگى فرمانده فوج نادرى شد و به چند مأموریت جنگى از جمله تبریز و تركمن صحرا رفت، در 1308 با درجه سرهنگى كه فرمانده فوج نادرى بود همراه امیرلشكر شیبانى براى فرو نشاندن طغیان عشایر فارس به آن منطقه عزیمت نمود و مأمور پاكسازى برازجان شد. به محض ورود نیرو به اطراف برازجان محمدخان غضنفرالسلطنه ضابط آن حدود علم طغیان برافراشت و شهر برازجان را تصرف نمود. معینى ناچار عقبنشینى كرد و روز بعد در نبردى كه بین دو قوا انجام گرفت غضنفرالسلطنه به قتل رسید و شهر برازجان به دست نیروهاى معینى افتاد. در 1309 فوج نادرى به اتفاق سایر نیروها درصدد قلع و قمع عشایر بویراحمد و ممسنى برآمد. در نبرد سنگین نیروى دولتى و بویر احمد در تنگ تامرادى سرهنگ معینى و افرادش پیش قراول بودند و در مراحل اولیه جنگ تعداد زیادى از افراد هنگ نادرى كشته شدند و سرهنگ معینى هم مجروح شد ولى سرانجام فوج نادرى حلقه محاصره نیروهاى دولتى را شكست و جان عدهاى را نجات داد. پس از پایان گرفتن شورش عشایر جنوب افواج اعزامى از تهران به مركز بازگشتند و هر كدام پاداش فعالیت خود را گرفتند و سرهنگ زندیه فرمانده تیپ فارس شد. سرهنگ میمند به فرماندهى تیپ كردستان رفت و سرهنگ احمد معینى هم فرمانده تیپ مستقل لرستان شد. مدت مأموریت او بیش از دو سال در لرستان به طول انجامید ولى در همان مدت دو سال با قاطعیت كامل در خلع سلاح الوار اقدام نمود. در اواسط 1311 تیپ لرستان را به سرهنگ حاج على رزمآرا تحویل داد و خود فرمانده نیروى خوزستان گردید و در 1312 درجه سرتیپى گرفت. در 1314 به فرماندهى لشكر آذربایجان غربى منصوب شد و مدت شش سال در آن مأموریت بود و در همانجا درجه سرلشكرى دریافت كرد. در شهریور 1320 لشكر رضائیه غافلگیر شد و گذشته از تلفات سنگین، سرلشكر معینى لشكر را رها نمود و خود به جاى امنى پناه برد. سربازان نیز سلاحهاى خود را به جاى تحویل به سربازخانه در اطراف شهر ریخته و پراكنده شدند. سلاحها بدست اكراد افتاد و تقریبا شهر رضائیه از نظارت دولت خارج شد و ناامنى تمام منطقه را فرا گرفت. اگر اقدامات حاد سرلشكر جهانبانى نبود فاجعه بزرگى پیش مىآمد. سرلشكر معینى پس از رها كردن لشكر خود به تهران رفت و خود را به ستاد معرفى كرد و بلافاصله منتظر خدمت شد و دادگاهى براى رسیدگى به جرائم فرماندهان تشكیل گردید. دادستانى این دادگاه با سرتیپ على رزمآرا فرمانده لشكر اول مركز بود. پس از تشكیل پرونده عدهاى در آن دادگاه محاكمه شدند از جمله سرلشكر احمد معینى فرمانده لشكر رضائیه بود ولى سرانجام دادگاه او را از اتهامات وارده تبرئه نمود و پس از تبرئه تقاضاى اعاده حیثیت و بازگشت به خدمت نمود. رزمآرا رئیس ستاد وقت او را با همان درجه سرلشكرى به خدمت دعوت كرد و فرماندهى لشكر فارس را به او سپرد. سرلشكر معینى قریب یك سال در شیراز باقى ماند و در 1326 تقاضاى بازنشستگى نمود و از آن تاریخ به بعد به هیچوجه مطرح نشد و برخلاف سرلشكر ایرج مطبوعى كه تا آخر عمر مطرح بود او هرگز فعالیتى ننمود و شغلى نگرفت. در 1353 درگذشت.