ملیت : ایرانی - قرن : 14 منبع : شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران (جلد سوم)
فرزند حاج كاظم وكیلالرعایا، در سال 1248 ش متولد شد. پس از انجام تحصیلات مقدماتى و ابتدائى در زمره طلاب مدرسه جامع رشت درآمد. چند سالى در آنجا به تحصیل معارف اسلامى پرداخت. از جوانى سرى پرشور و انقلابى داشت. در همان مدرسه با میرزا كوچك خان آشنا و دوست نزدیك شدند. به هنگام مشروطیت عبدالحسین خان جزء پیشروان بود و با برادران خود حسن خان عمیدالسلطان و میرزا كریم خان همكارى جدى داشت. در استبداد صغیر فعالیت مستمرى علیه محمد علیشاه داشت و سرانجام به اتفاق پنج نفر از بمباندازان گرجى در 16 محرم 1327 قمرى آقا بالاخان سردار حكمران رشت را به قتل رسانید و خود امور مربوطه را در دست گرفت. پس از مدت كوتاهى، پیرمخان و عدهاى از مجاهدینش وارد رشت شدند و با معزالسلطان و برادرانش عهد و پیمان همكارى بستند. پس از این اتحاد، فتحالله خان سردار منصور و محمدولى خان تنكابنى نیز به آنها پیوستند و متفقا براى تصرف قزوین و سپس تهران مسلح شده، براه افتادند. سه ستون براى فتح تهران مسلح شدند. یكى به ریاست معزالسلطان، دومى به ریاست پیرمخان و سومى به ریاست منتصرالدوله بود. به محض ورود به قزوین، میرپنج قاسمخان و ریئس قزاق قزوین به قتل رسیدى و چند نفر هم به دار آویخته شدند. هر سه ستون با سرعت به طرف تهران آمدند و دو قواى گیلان و بختیارى در بادامك بهم رسیده حمله به تهران را آغاز نمودند كه حاصل كار تصرف تهران و خلع محمد علیشاه شد و معزالسلطان از طرف هیئت مدیره به فرمان عضدالملك نایبالسلطنه به لقب «سردار محیى» مفتخر شد و به حكمرانى كردستان منصوب گردید. سردار محیى در حكومت كردستان سختگیریهایى معمول داشت كه تدریجا مورد تنفر مردم قرار گرفت. در جنگ بینالملل اول به دولت موقت كه در كرمانشاه تشكیل شده بود پیوست ولى پس از مدتى از آنها جدا شد. او طالب ریاست و صدارت بود. در واقعهى پارك اتابك كه منجر به جنگ دولتیان با ستارخان و مجاهدینش شد سردار محیى عامل اصلى بود و هم او بود كه ستار خان را وادار به ایستادگى در مقابل قواى دولتى كرد و در نتیجه دولت ناچار با توسل به قوهى قهریه، ستارخان و مجاهدینش را خلع سلاح نمود. سردار محیى پس از آنكه از همه جا مأیوس شد، باب مذاكره و همكارى را با میرزا كوچك خان آغاز كرد ولى دیرى نپائید كه از او هم دست كشید و بسراغ انقلاب سرخ رفت و با زعمیان سرخ كه زمام قدرت را در رشت در دست گرفته بودند، دمساز و همكار شد. در سال 1300 ش با سران انقلاب سرخ به روسیه رفت و یك سال بعد در شهر بادكوبه به بیمارى نفریت درگذشت و در همانجا با تشریفات نظامى به خاك سپرده شد.