ملیت : ایرانی - قرن : 14 منبع : شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران (جلد سوم)
در 1275 متولد شد. پس از طى دوره مدرسه صاحب منصبى به روسیه اعزام شد و یكى از مدارس نظام پطرزبورغ را گذرانید و به ایران بازگشت و وارد قزاقخانه شد و تدریجا مراحل ترقى را پیمود. در كودتاى 1299 با درجه سلطانى آجودان میرپنج رضاخان بود كه به همراه اردو به تهران آمد و یك درجه گرفت و خیلى زود به سرهنگى رسید و معاون و بعد فرمانده لشكر مشهد شد و در همین سمت به او درجه سرتیپى دادند. در 1314 به هنگام قیام گوهرشاد فرمانده لشكر و پادگان مشهد بود و به دستور او فرمان قتل عام مردم صادر گردید. هنگ پیاده مشهد به فرماندهى سرهنگ قادرى مردم بىپناه و بىگناه را به مسلسل بست كه قریب چندین هزار نفر از مردم مجروح و كشته شدند. بعد كاسه و كوزه را بر سر بیچاره مصباحالسلطنه اسدى شكستند و او را محاكمه و محكوم به اعدام كردند و خیلى فورى حكم را به اجرا درآوردند. مطبوعى پس از این واقعه امیرلشكر شد و فرماندهى لشكر آذربایجان را به او واگذار كردند. روز سوم شهریور كه روسها حمله كردند قبل از همه محل خدمت خود را ترك كرده لشكر و سربازان را بدون تكلیف رها نمود. قرار بود چند امیرى كه در 1320 در مقابل حمله خارجى قصور كردهاند محاكمه شوند، یكى از آنها همین مطبوعى بود كه سرانجام این امر انجام گرفت و او بازنشسته شد ولى مجددا به خدمت بازگردید و مدتى سررشتهدارى ارتش را اداره مىكرد. از 1332 مقام سناتورى انتصابى گرفت و 25 سال در آن سمت باقى ماند. علاوه بر آن در بانك سپه و تعاونى سپه شغل دیگرى نیز داشت. در مجلس سنا هم كارپردازى با او بود. مطبوعى روابط نزدیكى با یزدان پناه داشت، همین نزدیكى موجب شد قریب ربع قرن در مسند سنا باقى باشد و در اواخر عمر ثروت زیادى داشت ولى بسیار ممسك و خسیس بود. رویهمرفته آدم خوبى نبود و معلومات علمى و نظامى نداشت. زبان روسى را در روسیه آموخته بود و حرص و ولع او در جمع مال از هر طریق ضربالمثل شده بود. در 1358 بحكم دادگاه به جوخه آتش سپرده شد.