ملیت : ایرانی - قرن : 14 منبع : شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران (جلد اول)
متولد 1291 در شیراز. تحصیلات مقدماتى و متوسطه را در موطن خود انجام داد و به استخدام دولت درآمد. از نوجوانى چون در خود طبع شاعرى و نویسندگى دید، آن را تقویت نمود و با مطبوعات آن زمان همكارى كرد. آثار وى اعم از نظم و نثر در جراید فارس انتشار مىیافت. در انجمنهاى ادبى عضو شد و در شیراز كه مركز شعر و ادب بود، با فضلا و دانشمندان حشر و نشر پیدا كرد. چون اشعارش سلیس و روان و داراى مضامین بكر بود، مورد استقبال واقع شد؛ به طورى كه در جوانى جزء شعراى معروف شیراز قرار گرفت. زمانى كه ملكالشعراى بهار به دستور رضاشاه در اصفهان زندانى و تبعید بود، پزشكى اشعارى سرود و براى او فرستاد. ملكالشعرا پاسخ را به شعر داد و قسمتى از این مشاعره در دیوان او چاپ شده است. بعد از شهریور 1320، دست به كار مطبوعاتى زد. گذشته از اینكه مقالاتش در جراید فارس و تهران انتشار مىیافت، مستقلاً روزنامهاى به نام آئینهى فارس دایر كرد. در فعالیتهاى سیاسى هم وارد شد. در چند حزب عضویت یافت. هدف او از این فعالیتها، راه یافتن به مجلس یا به دست آوردن شغل آبرومند بود. در 1327 كه كارمندان دولت از داشتن روزنامه محروم شدند، كار ادارى را بر كار مطبوعاتى مرجح دانست و به تهران آمد و در وزارت دارائى مشاغلى را احراز كرد. ضمناً در روزنامهى كیهان كه صاحب و مدیرش هر دو شیرازى بودند، صاحب حقوق و مواجب شد. گاهى مقاله مىنوشت، زمانى شعر مىسرود و در انجمنهاى ادبى شركت مىكرد و اندك اندك نظم و نثر او در میان مردم جایى پیدا كرد. در دورهى بیستم قانونگزارى كاندیداى نمایندگى لار شد و بدون اینكه دینارى خرج كند، وكیل مجلس گردید، ولى از بخت بدش آن مجلس دیرى نپائید و منحل شد و پزشكى كه بار دیگر سرگردان شده بود، روى به ادارات آورد و مشاغلى در حد عضو هیئت مدیره و بازرس دولت شركتها، یعنى مشاغلى كه بتواند معاش او را تأمین كند، به وى واگذار مىشد. گاهى به مناسبتى شعرى مىسرود و انتشار مىداد، ولى معمولاً این شعرها موجب بركنارىاش مىگردید. مهمترین و بهترین اثر منظوم او چكامهاى است كه پس از كشتن حسنعلى منصور سرود. این قطعهى مفصل حاوى نكات بسیارى دربارهى كارگردانان سیاسى آن روز بود. چكامه كه سروده شد، فقط چند نسخهى ماشینى آن منتشر گردید، ولى پس از چند بار مردم به تعداد زیادى از آن در شهر توزیع كردند. در این شعر نامى از شاعر برده نشده بود و دستگاههاى امنیتى و اطلاعاتى در صدد یافتن و دستگیرى شاعر بودند. نصراللَّه اهورهوش شیرازى كه خود شاعر و روزنامهنگار بود و سالها روزنامهى جوشن كبیر را انتشار مىداد، این شعر را در دفتر خود تكثیر و شخصاً آن را توزیع مىنمود. بالاخره او را گرفتند و به زندان افكندند، ولى نام شاعر را نبرد. پس از مدتى كه آب از آسیاب افتاد، عبدالرحمن فرامرزى سردبیر روزنامهى كیهان، مقالهاى در این باره نوشت و شعر و فكر و مضمون چكامه را مورد تجلیل بسیار قرار داد. نوشت تا تاریخ ایران باقى است، این شعر هم باقى خواهد ماند. پزشكى مردى صبور و بردبار و تهیدست و رفیقباز بوده است. هرگز شعر سرودن را وسیلهى اخاذى یا جمع مال قرار نداده است. همیشه با حداقل درآمد و مناعتطبع زیسته و دست طلب سوى احدى دراز نكرده است. در 1364 درگذشت.