مشاهیر ایران و جهان - بوذرجمهری، کریم

راسخون راسخون راسخون
انجمن ها انجمن ها انجمن ها
گالری تصاویر گالری تصاویر گالری تصاویر
وبلاگ وبلاگ وبلاگ
چندرسانه ای چندرسانه ای چندرسانه ای

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع : شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران (جلد اول)

در 1265 در یكى از قراء كاشان متولد شد. پدرش كشاورز ساده بود. كریم آقا وقتى به سن رشد رسید، به كارهاى سرپائى و شاگردى مشغول شد. سپس حرفه‏ى بنائى آموخت و از آن طریق امرار معاش مى‏كرد. در 18 سالگى به تهران رفت، چند ماهى براى كار تلاش نمود تا سرانجام اطلاع یافت قزاقخانه سرباز پیمانى استخدام مى‏كند، مشروط بر اینكه داوطلب یك رأس اسب داشته باشد. با استقراض از همشهریان خود اسبى به مبلغ سه تومان خریدارى و به استخدام در قزاقخانه درآمد. پس از یك سال خدمت، وارد مدرسه‏ى گروهبانى شد، مختصر سواد خواندن و نوشتن فراگرفت و آئین سپاهیگرى را آموخت. در سال 1290 محمدعلى میرزا، شاه مخلوع قاجاریه با سپاهى عظیم به قصد تسخیر تهران و گرفتن تاج و تخت به پایتخت حمله كرد. در امامزاده جعفر ورامین بین لشكر محمدعلى میرزا به فرماندهى ارشدالدوله و قواى دولتى ایران كه مركب بود از قزاق و بختیارى و مجاهدین یپرم، جنگ سختى درگرفت. در این نبرد قزاقخانه یك مسلسل داشت كه در اختیار سلطان رضاخان سوادكوهى (رضاشاه بعد) بود. گروهبان كریم آقا توبره‏دار مسلسل بود و فشنگ‏هاى آن را حمل مى‏كرد، و در حقیقت در تیراندازى با مسلسل وى معاونت داشت. در این نبرد، مسلل نقش عمده‏اى داشت و سرانجام ارشدالدوله شكست خورد و قواى او یا كشته شدند یا فرار كردند. پس از خاتمه جنگ رضاخان به درجه‏ى یاورى و كریم آقا به درجه‏ى اسپیرانى (استوار) ترفیع یافتند. از این پس كریم آقا همواره جزء ابوابجمعى رضاخان بود و در مأموریت‏هاى كرمانشاه و گیلان در جنگ‏ها مشاركت مى‏كرد. وقتى رضاخان با درجه‏ى سرتیپى فرمانده‏ى آتریاد (تیپ) همدان شد، كریم آقا را با درجه‏ى افسرى اتاق‏دار و جامه‏دار خود نمود به طورى كه در سفر و حضر ایام را با یكدیگر مى‏گذراندند. در 1299 كه قواى قزاق به فرماندهى میرپنج رضاخان وارد تهران شد، كریم آقا از نزدیكترین همكاران او بود و همان روز درجه‏ى سروانى به او داده شد و ریاست زندان قزاقخانه را به او دادند. وى در این سمت مأموریت داشت طبق لیستى كه به او داده شده بود، به جلب و بازداشت رجال ایران بپردازد و متجاوز از 200 نفر از سران آن روز كشور را بازداشت نمود. ابتدا در زندان قزاقخانه و بعد در عشرت‏آباد از آنها نگهدارى مى‏كرد. در اواخر سال 1300 كه میرپنج رضاخان سردارسپه وزیر جنگ بود، به كریم آقا درجه‏ى سرگردى اعطاء نمود و فرماندهى فوج (هنگ) بهادر را به او سپرد. در سال 1301 دو درجه دریافت كرد و سرهنگ شد و فرماندهى تیپ اول پیاده تهران را به او سپردند. او در این سمت در آموزش سربازان زحمات زیادى متحمل شد و چند مأموریت جنگى انجام داد. در لرستان هنگ وى در تنگ زاهد شیر موجب نجات سرتیپ شاه بختى و تیپ وى شد و بوذرجمهرى نشان ذوالفقار دریافت كرد كه عالى‏ترین نشان جنگى ایران بود. در سال 1302 از طرف احمدشاه قاجار، سردارسپه وزیر جنگ به مقام رئیس‏الوزرائى منصوب شد. او در نخستین روزهاى انتصاب خود، سرهنگ كریم آقاخان را با حفظ سمت نظامى به كفالت بلدیه (شهردارى) تهران گمارد و به وى اختیار داد كه در نوسازى شهر تهران قاطعانه عمل نماید. در سال 1304 كه سلسله قاجاریه منقرض و سردارسپه به سلطنت رسید، كریم آقا یكى از عوامل مؤثر بود. وى در همان روز به اتفاق سرتیپ یزدان‏پناه فرمانده لشكر مركز و سرلشكر طهماسبى فرماندار نظامى تهران، مأمور اخراج ولیعهد و خانواده‏ى سلطان مخلوع از ایران بود. كریم آقا در همان روز تمام كاخ‏هاى سلطنتى را تحویل گرفته، خزائن را مهر و موم نمود. در فروردین 1307 رضاشاه به او درجه‏ى سرتیپى اعطا نمود. وى در آن تاریخ همچنان شهردار تهران و فرمانده‏ى تیپ بود. در اواسط 1308 در كابینه‏ى حاج مخبرالسلطنه هدایت وزیر فوائد عامه شد. كلیه امور كشاورزى، صنعتى، راه و ساختمان و تجارت به عهده‏ى این وزارتخانه بود. سرتیپ كریم آقا نظم نوینى در آنجا ایجاد كرد. براى كارمندان لباس متحدالشكل و نشان مخصوص تهیه نمود و كارمندان خاطى را مجازات مى‏كرد و به زندانى كه خود در وزارتخانه درست كرده بود مى‏انداخت. تدریجاًًً اعمال نظامى و دیكتاتورى او به مطبوعات و مجلس كشیده شد. در یكى از جلسات مجلس دو نفر از نمایندگان (محمودرضا طلوع و فرخى یزدى) به اعمال وزیر فوائد عامه اعتراض كردند و در مجلس هیاهوى زیادى بلند شد و دولت تهدید به استیضاح شد. سرتیپ كریم آقا بوذرجمهرى شش ماه وزیر فوائد عامه بود كه آن وزارتخانه منحل گردید و به جاى آن چند وزارتخانه‏ى جدید تشكیل شد. وى مجدداً به ریاست شهردارى تهران گمارده شد و علاوه بر فرماندهى تیپ پیاده اول تهران اداره‏ى نقلیه‏ى ارتش را نیز به او واگذار نمودند. در فروردین 1312 از طرف رضاشاه به او درجه‏ى سرلشكرى داده شد و به فرماندهى لشكر مركز منصوب شد. در همان سال به علت فعالیت زیاد بیمار شد و از طرف رضاشاه براى معالجه به اروپا رفت. پس از معالجه و بازگشت از شهردارى تهران معاف شد و شغل وى فرماندهى لشكر و ریاست املاك شاه بود و تا مهرماه 1320 كه رضاشاه از ایران خارج شد، وى همان دو شغل را عهده‏دار بود و فوق‏العاده رضاشاه به او توجه داشت. سرلشكر بوذرجمهرى در شهریور 1320 طرحى را كه شوراى عالى نظام براى مرخصى سربازان و استخدام سربازان پیمانى تهیه شده بود، امضاء كرد. در روز نهم شهریور تمام امضاءكنندگان طرح از طرف شاه به كاخ سعدآباد احضار شدند و مورد تغیر و غضب شاه واقع شده و سرلشكر بوذرجمهرى هم مورد ضرب و شتم شدید قرار گرفت. وى در مهر ماه 1320 بازنشسته شد و در 1331 در تهران درگذشت. پس از استعفاى رضاشاه، افكار عمومى نسبت به همكاران او و بدگوئى و انتقاد از آنها راه افراط را پیمود و بوذرجمهرى بیش از همه مورد انتقاد بود و نسبت‏هاى زیادى به او مى‏دادند ولى آنچه مسلم است وى مردى كم‏سواد و عامى ولى جدى و كارى و مبتكر بود. تحقیقاً مدت ده سال شهردارى تهران را تصدى مى‏كرد. در این مدت در بازسازى و نوسازى و زیبائى شهر تهران زحمات زیادى متحمل شد. احداث خیابان‏هاى متعدد، سنگ‏فرش و آسفالت آنها، احداث میادین متعدد و ایجاد فضاى سبز و درختكارى در تهران، ساختن بناهاى عمومى از جمله كارهاى اوست. به پاس خدماتش یكى از خیابان‏هاى معروف تهران كه از جلو بازار عبور مى‏كند به نام او نامیده شد. از اقدامات بد او خراب كردن دروازه‏هاى كاشیكارى تهران بود. بدون شك بوذرجمهرى از لحاظ مدیریت و خدمت به شهر تهران از افراد نادرالوجود است. او از خود یك دختر و دو پسر باقى گذارد. هر دو فرزند ذكورش را به دانشكده‏ى افسرى فرستاد، یكى تا درجه‏ى سرهنگى و دیگرى تا درجه‏ى سرتیپى در ارتش ایران رشد یافتند. وى براى استحكام وضع خود و فرزندانش خواهرزاده‏ى همسر رضاشاه را براى یكى از فرزندانش به عقد نكاح درآورد.

نویسنده : نظرات 0 شنبه 10 مهر 1395  - 6:06 AM

جستجو



در وبلاگ جاری
در كل اينترنت

نویسندگان

امکانات جانبی