ملیت : ایرانی - قرن : 14 منبع : شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران (جلد اول)
پس از گذراندن دورهى دانشكدهى افسرى تدریجاً درجات نظامى خود را طى كرد. در 1301 با درجهى سرهنگى ریاست ستاد قواى آذربایجان را عهدهدار بود. سرتیپ اماناللَّه جهانبانى در آن سال كه به سمت ریاست اركان حرب كل قشون به فرماندهى قواى آذربایجان و استاندارى تعیین شده بود، براى جنگ با سمیتقو و فتح قلعهى چهریق از تبریز خراج شد و به جاى خود سرهنگ بقائى را به كفالت استاندارى تعیین نمود. بقائى قریب 25 سال با درجهى سرهنگى در واحدهاى ارتش خدمت مىنمود تا سرانجام درجهى سرتیپى گرفت. مدتى دادستان ارتش بود، بعد رئیس دادرسى شد. در 1330 با درجهى سرلشكرى به ریاست شهربانى رسید. ریاست شهربانى او در 1330 با آمدن نمایندهى مخصوص رئیسجمهور آمریكا مصادف بود. در تهران تظاهراتى صورت گرفت و پلیس به زد و خورد پرداخت و چندین نفر مقتول و مجروح شدند. به دستور دكتر مصدق تحت تعقیب و محاكمه قرار گرفت و از كار بركنار گردید. در دورهى دوم سنا سناتور شد و چهار دوره سناتورى را حفظ نمود. در 1352 در سن 80 سالگى درگذشت. مردى متمول و سرمایهدار بود. در اطراف تهران میلیونها متر زمین داشت، ولى با این همه ثروت، بسیار ممسك بود. خیرش به احدى نمىرسید، حتى به خودش هم سخت مىگرفت. پس از مرگش، فرزندش به نام سیروس بقائى، گنج بادآورده را برخلاف پدرش خیلى خوب خرج كرد. در دربار پهلوى مقام گرفت. صاحب زر بود، جزو صاحبان زور هم شد.