ملیت : ایرانی - قرن : 14 منبع : شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران (جلد اول)
متولد 1302 در شیراز. تحصیلات ابتدائى و متوسطه را در شیراز پایان داد. در تهران به دانشكدهى حقوق وارد شد و در رشتهى حقوق قضائى درجهى لیسانس گرفت. پس از فراغت از تحصیل، كار خود را در شیراز با وكالت دادگسترى آغاز كرد، ولى بیشتر وقت او صرف فعالیتهاى سیاسى مىگردید. در آن تاریخ به ظاهر از اعضاى فعال حزب توده بود. در 1327 پس از تیراندازى به شاه و غیرقانونى شدن حزب توده، به اروپا رفت و تحصیلات خود را در پاریس ادامه داد و از دانشگاه پاریس دكتراى دولتى در حقوق جزا دریافت كرد. در مدتى كه در اروپا اقامت داشت، موجباتى فراهم نمود تا دولت ایران از فعالیتهاى سابق وى در حزب توده صرف نظر نموده، بلكه در مشاغل دولتى از وجود وى استفاده شود. در 1337 به استخدام دانشگاه تهران درآمد و دانشیار حقوق جزا در دانشكدهى حقوق تهران شد. چون از جوانى براى مداخلهى در امور سیاسى كشور سرى پرشور داشت، توسط دوستان شیرازى با امیر اسداللَّه علم آشنائى و دوستى پیدا كرد و در تشكیلات حزب مردم كه رهبرى آن با علم بود، عضوى مؤثر و پایهگذارى پركار بود. در 1341، علم به جاى دكتر امینى به نخستوزیرى رسید. در نخستین انتصابات خویش، دكتر باهرى را به معاونت نخستوزیرى برگزید و غالب امور نخستوزیرى توسط وى حل و فصل مىشد. در اواخر 1341 نخستوزیر در اعضاء كابینهى خود تغییراتى داد، از جمله دكتر غلامحسین خوشبین وزیر دادگسترى وقت به سمت وزیر مشاور تعیین گردید و دكتر محمد باهرى به جاى وى وزیر دادگسترى شد. كنار رفتن دكتر خوشبین با چهل سال سابقهى قضائى كه تمام مراحل قضائى را تا ریاست شعبهى تمیز طى نموده بود و جانشین نمودن جوانى با سابقهى چهار سال دانشایرى، بر قضات قدیمى دادگسترى گران آمد. عدهاى از مستشاران دیوان كشور قصد استعفا داشتند. تلاش محمد سرورى رئیس محافظهكار دیوان كشور، براى چندى اجراى تصمیم آنان را به تعویق انداخت. باهرى از روزى كه به دادگسترى وارد شد، با حربهى فروتنى و مردمدارى و استمداد از قضات براى اصلاح دادگسترى پیش رفت. همه روزه به دیدار مستشاران تمیز مىرفت و در مسائل مختلف با آنها شور و صلاحاندیشى مىنمود تا تدریجاً وزارت وى طبیعى شد و دست به یك سلسله اقدامات زد. حقوق و مزایاى قضات را افزایش داد؛ بر حیثیت آنها در جامعه افزود؛ لوایح و قوانین تازهاى توسط قضات تهیه و به تصویب رسانید؛ در اواخر 1342 پس از یك سال وزارت به علت استعفاى رئیس دولت كنار رفت و قضات دادگسترى بر این تغییر تأسفها خوردند. چند سالى دور از كارهاى سیاسى گذرانید، ولى ارتباط وى همه روزه با امیر اسداللَّه علم كه بر دانشگاه شیراز ریاست داشت، بیشتر مىشد. علم در 1345 به جاى قدس نخعى، وزیر دربار شد و سازمانى جدید براى دربار پیاده كرد. از جمله براى وزیر دربار پنج معاون در نظر گرفت. در این سازمان، باهرى معاون كل و قائممقام شد. تدریجاً براى اینكه دربار در امر دانشگاهها و دانشجویان نظارت داشته باشد، در دربار سازمانى به ظاهر براى فعالیتهاى علمى و تحقیقى بوجود آمد، ولى در حقیقت وسیلهاى براى اعمال نفوذ در دانشگاهها و تجهیز گروهى اهل فكر یا اندیشمند براى بعضى هدفهاى خاص بود. باهرى در این كار رهبرى و زعامت داشت. در 1354 كه حزب رستاخیز به جاى احزاب دیگر بنیان گرفت، كارگردان و مهرهى اساسى شد و سرانجام در 1356 در حكومت آموزگار، دبیر كل حزب گردید. ولى در این كار دوام زیادى نكرد و طوعاً از كار كناره گرفت. در شهریور 1357 در كابینهى شریفامامى به وزارت دادگسترى منصوب شد، ولى قبل از سقوط دولت مستعفى شد و راه اروپا پیش گرفت. باهرى مردى مطلع، خودخواه، جاهطلب و مغرور بود. در جوانى خزانهدار حزب توده در شیراز بود، و به طور ناگهانى به اروپا رفت. به لحاظ این سفر غیرمترقبهاش، شایعاتى در مورد موجودى خزانه سر زبانها افتاد. چون پس از سفر وى البته خزانه هم خالى بود.