مشاهیر ایران و جهان - امیرطهماسبی، عبداللَّه

راسخون راسخون راسخون
انجمن ها انجمن ها انجمن ها
گالری تصاویر گالری تصاویر گالری تصاویر
وبلاگ وبلاگ وبلاگ
چندرسانه ای چندرسانه ای چندرسانه ای

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع : شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران (جلد اول)

امیر لشكر عبداللَّه خان امیرطهماسبى در حدود 1260 در تهران متولد شد. پدرش از افسران عالیرتبه قزاق مهاجر بود. پس از طى دوران كودكى و آموختن مقدمات زبان فارسى وارد مدرسه‏ى افسرى قزاقخانه شد و دوره‏ى شش ساله‏ى مدرسه را طى نمود و به درجه‏ى افسرى نائل آمد و زیردست افسران روسى خدمات خود را آغاز كرد. جدیت و رشادت و صمیمیت در انجام امور او را مورد توجه فرماندهان روسى قرار داد و مراحل ترقى و درجات نظامى را سریعاً پیمود. در 1298 با درجه‏ى امیرتومانى (سپهبدى) به ریاست گارد محافظ سلطان احمد شاه قاجار منصوب شد. در سوم حوت 1299 كه در تهران كودتا شد، احمد شاه قصد داشت از فرح‏آباد فرار كند ولى امیرتومان عبداللَّه خان رئیس گارد مخصوص مانع از فرار او شد. در بهمن ماه 1300 رضاخان سردارسپه وزیر جنگ سازمان نوینى براى ارتش بنیانگذارى كرد. درجات سابق را لغو و عناوینى جدید به جاى آن تعیین نمود. در سازمان نوین ارتش سردارسپه برخلاف توصیه‏ى سلطان احمدشاه كه گفته بود «بگذار رئیس گارد من باشد، ازش خوب نگهدارى كن، كار دیگر هم به او نده» و خود به مسافرت اروپا رفته بود، او را تنزل درجه و مقام داد، به این صورت كه از امیرتومانى به سرتیپى و از فرماندهى گارد به ریاست تیپ سوار تنزل مقام پیدا كرد ولى ظرف چند ماه چنان فعالیت و كاردانى و خوش‏خدمتى و صمیمیت به خرج داد كه سردارسپه به او علاقمند شد. و او را ارتقاء درجه و مقام داد و با درجه‏ى امیرلشكرى كه در آن روز بالاترین درجات نظامى بود به فرماندهى لشكر آذربایجان فرستاد و امور استاندارى را نیز ضمیمه كار او كرد. امیرلشكر امیر طهماسبى با قدرت نامحدود كه هر رژیم تازه‏بنیادى در ابتداى كار به سرداران خود مى‏دهد وارد تبریز شد و تدابیرى كه در آنجا به كار برد قدرت دولت و فرمانده كل قوا را در شمال غرب و كردستان تا صفحات مغرب ایران توسعه و بسط داد. امیرطهماسبى در مأموریت آذربایجان دست به یك سلسله اقدامات وسیع و همه‏جانبه زد، در هفده شهر آذربایجان سربازخانه درست كرد. در آبادى و خیابان‏سازى شهرها و ساختن بیمارستان با پول مردم و احداث مدارس و دارالایتام و دارالمساكین و قرائت‏خانه عمومى تلاش بى‏سابقه‏اى نمود و راه شوسه بین تبریز و زنجان را فقط با نطق و سخنرانى با كمك مادى مردم به انجام رسانید. سرلشكر امیرطهماسبى خلع سلاح عشایر را در آذربایجان كاملاً به مرحله‏ى اجرا درآورد و ایلات شاهسون را كه در حدود اردبیل و مشكین شهر و اهر سالیان متمادى جان و مال مردم دستخوش آنها بود برچید و مقدمات سقوط اسمعیل سمیتقو یاغى كُرد را فراهم ساخت. آخرین اقدام امیرطهماسبى در آذربایجان توقیف اقبال‏السلطنه ماكوئى بود. اقبال‏السلطنه و اجداد وى از دوران صفویه از مرزداران ایران بودند و مقر آنها شهر ماكو بود و از طرف دولت حفاظت و نگهدارى قسمتى از سرحدات ایران با شوروى و تركیه به آنها سپرده شده بود و فوق‏العاده مورد توجه سلاطین قاجار بودند. طهماسبى ابتدا با اقبال‏السلطنه طرح دوستى و مودت ریخت و گاهى براى دیدار او به ماكو مى‏رفت و براى اطمینان خاطر او دو گروهان سرباز نیز بدانجا فرستاده بود. در 1302 در یكى از سفرهاى خود به ماكو هنگام بازگشت با خدعه و نیرنگ اقبال‏السلطنه را همراه خود به تبریز آورد و به زندان افكند و كلیه خزاین و اموال و دارائى او را كه بر ده‏ها میلیون آن روز تخمین مى‏زدند ضبط و براى سردارسپه فرستاد. اقبال‏السلطنه چند روزى پس از زندانى شدن به بیمارى سكته قلبى درگذشت. امیرطهماسبى در آذربایجان وجاهت و نفوذى یافته بود كه سردارسپه تنها بوسیله‏ى او مى‏توانست نقشه‏ى برانداختن خان ماكو را طرح و انجام دهد و خزائن و طلا و جواهرات او را تصاحب نماید. از مكنت و خزائن و دارائى نقدى و جنسى اقبال‏السلطنه حكایت‏ها گفته مى‏شود. این اقدام در آن روز صندوقخانه‏ى وزارت جنگ را آباد كرد. در اوایل 1304 سردارسپه وزیر جنگ و نخست‏وزیر به اتفاق عده معدودى از نزدیكان خود براى بازدید آذربایجان و اقدامات امیرطهماسبى به ظاهر و براى تغییر وى به باطن به تبریز رفت. در این بازدید، تمام شهرهاى آذربایجان و اقداماتى كه ظرف دو سه سال توسط امیرطهماسبى انجام گرفته بود، مشاهده شد و فرمانده لشكر مورد تشویق و عنایت قرار گرفت. هنگام بازدید سلماس اسمعیل آقا سمیتقو یاغى كُرد با هشتصد سوار مسلح جزو مستقبلین سردارسپه بودند. در حالى كه سردارسپه فقط با عده معدود به سلماس رفته بود. دیدار سردارسپه و سمیتقو بسیار سرد برگزار شد و شب را در آنجا گذرانیدند و هیچكدام از همراهان سردارسپه تا صبح از ترس سمیتقو به خواب نرفتند فقط تدابیر امیرطهماسبى موجب شد كه سمیتقو با سواران مسلح خود سردارسپه و نزدیكان او را از بین نبرد و بعدها سمیتقو بر این شانس از دست رفته تأسف خورده بود. سردارسپه پس از بازدید از آذربایجان براى جلوگیرى از هر اقدام احتمالى از طرف مردم آذربایجان در حمایت از فرمانده لشكر او را براى كار مهمترى با خود به تهران آورد و سرتیپ محمدحسین آیرم را به جاى او به فرماندهى لشكر آذربایجان منصوب نمود. پس از ورود به تهران، سردار سپه معاونت پارلمانى وزارت جنگ را به او سپرد و پس از چندى در اثر توصیه بهرامى و یزدان‏پناه پست فرماندارى نظامى تهران نیز به او سپرده شد و این سمت موقعى به او تفویض شد كه جنبشى براى خلع قاجاریه در تمام شهرهاى ایران برخاسته بود. امیرلشكر طهماسبى در سمت جدید تمام فعالیت خود را مصروف به اجراى مقدمات خلع قاجاریه نمود تا اینكه در روز نهم آبان ماه 1304 مجلس رأى به انقراض قاجاریه و واگذارى حكومت موقت به سردارسپه رضاخان داد و در همان روز طهماسبى مأمور اخراج محمدحسن میرزا ولیعهد و خانواده احمدشاه و تحویل گرفتن قصور سلطنتى گردید. او مأموریت خود را در كمال خشونت انجام داد، محمدحسن میرزا را از قصر گلستان حركت داده به سرحد عراق رسانید و كلیه قصور سلطنتى را مهر و موم نمود و حرم احمدشاه را به طرزى ناشایسته از اندرون بیرون كرد. سرلشكر طهماسبى به پاس خدمات خود در خلع قاجاریه در 28 آذر 1304 در اولین كابینه‏ى سلطنت رضاشاه پهلوى كه به ریاست محمدعلى فروغى تشكیل شد، به وزارت جنگ منصوب گردید. این دولت بیش از شش ماه دوام نكرد و ساقط شد و امیرطهماسبى كنار رفت. چند ماه پس از تشكیل كابینه‏ى مهدیقلى هدایت (مخبرالسلطنه) به وزارت فوائد عامه و تجارت معرفى شد و دست به یك سلسله اقدامات اساسى زد. در اوایل سال 1307 به عزم بازدید راه‏هاى خوزستان و لرستان و تسریع در اتمام ساختمان مزبور به آن صفحات عزیمت نمود و ضمن بازدید از اقدامات انجام یافته در قریه رنگ‏رزان كه تقریباً بین خرم‏آباد و بروجرد است با عده‏اى مسلح مصادف شد و غفلتاً طرف حمله واقع شده سه تیر به او اصابت مى‏كند. او را به بروجرد انتقال دادند. از تهران چند جراح با هواپیما به بروجرد رفته او را تحت عمل جراحى قرار دادند ولى معالجات مؤثر واقع نشد و درگذشت. رضاشاه پس از اطلاع از قتل وزیر فوائد عامه به بروجرد عزیمت نمود و در مجلس ختم امیرلشكر طهماسبى شركت كرد و اعلامیه‏اى انتشار داد. مدارس و ادارات یك روز تعطیل شد. مؤتمن‏الملك در مجلس خدمات او را ستود و جلسه را تعطیل نمود. امیرلشكر طهماسبى مأموریت خود را در مورد اخراج محمدحسن میرزا ولیعهد و حرمسراى احمدشاه و تحویل قصور سلطنتى در كتابى به نام تاریخ پهلوى به تفصیل نوشته است. در این كتاب مجموعه تلگراف‏هاى شهرستان‏ها مبنى بر انزجار از خاندان قاجاریه و جریان جلسه‏ى نهم آبان ماه آمده است. امیرطهماسبى یكى از زرنگ‏ترین و سیاستمدارترین افسران ارشد و یكى از كارى‏ترین و فهمیده‏ترین طرفداران سردارسپه بود. آنچه مسلم و یقین است امیرطهماسبى افسرى لایق، فوق‏العاده باهوش، جدى، بى‏رحم و زرنگ و جاه‏طلب بود. در هر كارى كه به او سپرده مى‏شد بهتر از هركسى آن كار را انجام مى‏داد. حین‏الفوت 47 سال داشت. در جوانى با خانم طلعت‏السلطنه دختر شاهزاده دارائى ازدواج كرد. صاحب چند دختر و پسر شد. یكى از پسران او در ارتش تا درجه‏ى سرتیپى پیشرفت نمود. دو دخترش در مسائل فرهنگى و علمى پیشقدم بودند.

نویسنده : نظرات 0 سه شنبه 13 مهر 1395  - 10:57 PM

جستجو



در وبلاگ جاری
در كل اينترنت

نویسندگان

امکانات جانبی