مشاهیر ایران و جهان - امامی خوئی، جمال‏الدین

راسخون راسخون راسخون
انجمن ها انجمن ها انجمن ها
گالری تصاویر گالری تصاویر گالری تصاویر
وبلاگ وبلاگ وبلاگ
چندرسانه ای چندرسانه ای چندرسانه ای

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع : شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران (جلد اول)

فرزند حاج میرزا یحیى امام جمعه خوئى. پس از انجام تحصیلات مقدماتى و متوسط عازم اروپا شد و در بلژیك ادامه تحصیل داد، ولى مدرك دانشگاهى نگرفت. پس از بازگشت به ایران وارد وزارت دارائى شد. آخرین سمتى كه در آن وزارتخانه احراز نمود، ریاست اداره‏ى باربرى داخلى بود و مدتى هم در بانك رهنى انجام وظیفه مى‏كرد. در انتخابات دوره‏ى چهاردهم از طرف مردم خوى نماینده‏ى مجلس شوراى ملى گردید و با ایراد نطق و حمله به متفقین و مخالفت با حزب توده وجهه‏ى زیادى براى خود كسب كرد و از طرف حزب توده به نام مرتجع شماره‏ى 2 نامیده شد (مرتجع شماره‏ى 1 سید ضیاءالدین طباطبائى بود). در همان دوره با همكارى على دشتى و ابراهیم خواجه نورى حزب عدالت را تأسیس نمود. اعضاى این حزب را كارمندان دولت تشكیل مى‏دادند. ابتدا على دشتى و بعد جمال امامى به لیدرى این حزب برگزیده شدند. به تدریج جمال امامى یكى از ستون‏هاى سیاسى كشور شد و دولت‏ها براى ثبات و بقاى خود به پشتیبانى او نیاز داشتند؛ مخصوصاً نطق‏هایش در مجلس باعث شد كه بین مردم از وكلاى متنفذ و كارگردان مجلس به شمار آید. پس از پایان انتخابات دوره‏ى چهاردهم از طرف قوام‏السلطنه بازداشت و به زندان افتاد و مانند سید ضیاءالدین مدت‏ها در كنج زندان بود. پس از استخلاص از زندان مدتى بلاشغل بود، ولى كارهاى سیاسى خود را دنبال مى‏نمود و حزب عدالت را توسعه مى‏داد، تا اینكه در 1327 در كابینه‏ى عبدالحسین هژیر به وزارت مشاور منصوب شد. در كابینه‏ى ساعد نیز همین سمت را داشت. در انتخابات دوره‏ى شانزدهم مجدداً به مجلس شوراى ملى رفت و در مقابل اقلیت تندروئى كه در آن مجلس تشكیل شده بود لیدرى اكثریت را به عهده گرفت و با مناقشه و مباحثه با اقلیت، مجلس شانزدهم را به مجلس بحث و انتقاد تند تبدیل كرد. در اواخر دوره‏ى شانزدهم كه اقلیت آن روز تندروى زیادى داشت و با برنامه‏ى هر نخست‏وزیرى مخالفت مى‏نمود، به پیشنهاد او دكتر محمد مصدق لیدر اقلیت از نمایندگان رأى موافق گرفت و به نخست‏وزیرى رسید. از آن تاریخ به بعد كه دوره‏ى شانزدهم در شرف انقضاء بود، جمال امامى بدون آنكه از كرسى پارلمانى استفاده كند، به مخالفت با دولت ادامه مى‏داد و جراید وابسته به دولت نیز از وارد كردن هیچ‏گونه اتهامى به او خوددارى نمى‏نمودند. تا 1332 بدون آنكه شغل سیاسى داشته باشد، مبارزات سیاسى خود را ادامه مى‏داد. آخرین سمت سیاسیش سفیركبیرى ایران در رم بود. در همین سمت بیمار شد و به سرطان درگذشت. جمال امامى مردى حراف، خوش‏صحبت و ناطق زبردستى بود. در مسائل سیاسى رشادت زیادى به خرج مى‏داد. مبارزات او در دوره‏ى شانزدهم علیه دكتر محمد مصدق زبانزد خاص و عام شد. در اواخر حكومت مصدق پرونده‏اى برایش ساختند و متهمش كردند بدون داشتن موجودى در بانك ملى مبلغى از حساب جارى خود برداشت كرده است. بازپرس دادسراى تهران احضارش كرد و قرار سنگینى براى او صادر نمود. روزى كه به دادگسترى احضارش كردند تظاهرات شدیدى از سوى موافقین و مخالفین او در دادگسترى صورت گرفت كه منجر به تیراندازى و جرح عده‏ى زیادى شد. او از مال دنیا طرفى نبسته بود. چندى هم سناتور بود.

نویسنده : نظرات 0 سه شنبه 13 مهر 1395  - 10:57 PM

جستجو



در وبلاگ جاری
در كل اينترنت

نویسندگان

امکانات جانبی