ملیت : ایرانی - قرن : 14 منبع : شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران (جلد دوم)
معروف به سالارالسلطنه، چهارمین فرزند ذكور ناصرالدین شاه، در 1299 ه.ق تولد یافت. مادرش زینتالسلطنه دختر سالار معروف جنگهاى خراسان بود كه مدتها با دولت مركزى از در مخالفت درآمده سرانجام حسامالسلطنه او را مغلوب كرد و پس از آنكه مورد عفو قرار گرفت، ناصرالدینشاه دخترش را به زنى گرفت. به همین دلیل به نصرتالدین لقب سالارالسلطنه داد. سالارالسلطنه فوقالعاده مورد توجه پدرش بود. از لحاظ تحصیل خیلى مراقب او بود. شیخ محسن محلاتى كه بعدها صدرالاشراف لقب گرفت و به مقامات عالیه رسید، معلم و مربى او بود. دكتر محمد مصدق در دورهى چهاردهم مجلس به هنگام نخستوزیرى صدرالاشراف مشروحا به این موضوع اشاره كرده و گفت: در زمان ناصرالدین شاه من همبازى سالارالسلطنه بودم، همین آقاى صدر معلم شاهزاده بود. در آن موقع مرسوم نبود و جوان بیستسالهاى معلم فرزند شاه بشود. او در آن تاریخ یقینا چهل سال داشت و به این حساب الان صد سال دارد. یك مرد صد ساله چگونه مىتواند نخستوزیر باشد و مملكت را اداره بكند. ناصرالدین شاه در اواخر سلطنت خود، سالارالسلطنه را فرمانرواى خراسان كرد. دو سالى در آنجا بود، بعد حكومت همدان به او سپرده شد. در این حكومت صدرالاشراف پیشكار و معاون او بود. بعد از مشروطیت اسما به چند حكومت اعزام شد ولى علاقهاى نشان نمىداد و با ثروتى كه از طریق خانوادهى مادرى تصاحب كرده بود، به اروپا رفت و سالها در اروپا مىزیست. در سال 1301 ش به ایران آمد ولى پس از انقراض قاجاریه مجددا رهسپار اروپا شد و در جراید پاریس احمدشاه را مورد شماتت و سرزنش قرار داد و از دست رفتن سلطنت قاجاریه را نتیجهى همان بىحالى و اهمال او دانست. در سال 1324 ش بار دیگر به ایران آمد و چند سالى در تهران زیست. مبتلا به بیمارى سرطان شد و به اروپا رفت، معالجات موثر واقع نشد. سرانجام در سال 1333 ش در سن 74 سالگى در پاریس درگذشت. نصرتالدین قاجار مردى بود باسواد، نقاش و شاعر. در فن نقاشى كمنظیر بود. در پاریس چند تابلوى نفیس تهیه كرد كه به قیمتهاى گزاف آنها را فروخت. فرزندان وى به تابعیت دولت فرانسه درآمدند و در همان جا اشتغالاتى براى خویش به وجود آوردند.