مشاهیر ایران و جهان - قاجار، مظفرالدین

راسخون راسخون راسخون
انجمن ها انجمن ها انجمن ها
گالری تصاویر گالری تصاویر گالری تصاویر
وبلاگ وبلاگ وبلاگ
چندرسانه ای چندرسانه ای چندرسانه ای

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 13 منبع : شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران (جلد دوم)

پنجمین پادشاه سلسله قاجاریه و پنجمین فرزند ذكور و چهارمین ولیعهد ناصرالدین شاه بود. مادرش خانم شكوه‏السلطنه در سال چهارم سلطنت به نكاح دائمى شاه درآمد و در 1309 ه.ق در 57 سالگى در تهران درگذشت. مظفر در 1269 ه.ق در تهران متولد شد. در 8 سالگى به پیشكارى عزیزخان مكرى و وزارت فتحعلى‏خان صاحب دیوان شیرازى به فرمانروائى آذربایجان منصوب و یك سال بعد ولیعهد شد و دوره‏ى ولیعهدى او قریب 35 سال به طول انجامید. در ذیقعده 1313 ه.ق كه ناصرالدین شاه به قتل رسید، میرزا على‏اصغرخان امین‏السلطان صدراعظم، تلگراف فوت شاه و سلطنت او را اطلاع داد و یكصد هزار تومان براى مخارج راه فرستاد. مظفر ابتدا در تبریز تاجگذارى كرد و پس از 38 روز طى طریق به پیشكارى سلطان عبدالمجید میرزا عین‏الدوله وارد تهران شد و تاجگذارى مفصلى كرد و محمدعلى میرزا اعتضادالسلطنه فرزند ارشد خود را به ولایتعهدى انتخاب نمود و میرزا على‏خان امین‏الدوله را با سمت پیشكارى و وزارت ولیعهد به آذربایجان فرستاد و امین‏السلطان و سایر امناى دولت را در مشاغلشان تثبیت نمود. پس از چند ماهى امین‏الدوله را به تهران احضار كرد و به ریاست مجلس وزراء و امور حكام منصوب نمود و میرزا على‏اصغرخان امین‏السلطان را از صدارت عزل و به قم تبعید كرد و امور كشور را به عهده‏ى علیقلى‏خان مخبرالدوله و عبدالحسین میرزا فرمانفرما قرارداد و كشور را بین فرزندان و نزدیكان خود تقسیم نمود. شعاع‏السلطنه فرزند دوم خود را به حكومت گیلان فرستاد و سالارالدوله فرزند دیگرش را حكمران كرمانشاه و كردستان كرد. عضدالسلطان فرزند سوم را به حكومت عراق منصوب گردانید. خزانه‏دارى را به مشیرالسلطنه داد. فرماندهى كل قوا را به عهده‏ى وجیه‏الله میرزا برادر عین‏الدوله گذاشت. قسمتى از خالصجات را به اطرافیان خود بخشید و سرانجام امین‏الدوله را ابتدا به وزیراعظمى و سپس صدراعظمى منصوب نمود و فخرالدوله دختر خود را نیز به نكاح میرزا محسن معین‏الملك پسر صدراعظم درآورد. یكى از برنامه‏هاى صدراعظم جدید، تهیه‏ى پول براى مسافرت مظفرالدین‏شاه به اروپا بود و با تمام تلاشى كه به عمل آمد، امین‏الدوله نتوانست یا نخواست وامى از دول خارجى بگیرد و لذا پس از چند ماه صدراعظمى از صدارت معزول و به اتفاق پسر و عروسش به قریه‏ى لشت‏نشاء گیلان تبعید گردید و شاه مجددا میرزا على‏اصغرخان امین‏السلطان را كه در قم به سر مى‏برد به تهران احضار كرد و مقام صدارت عظمى را بدو سپرد. امین‏السلطان براى اجراى خواسته‏ى شاه و بردن او به اروپا، با چند كشور مذاكراتى انجام داد تا وامى از آنها بگیرد. سرانجام روسیه‏ى تزارى تن به این كار داد و موافقت نمود مبلغ 22500000 منات به ایران وام بپردازد كه برابر بود با شصت میلیون فرانك فرانسوى و یا بیست‏وچهار كرور تومان (12 میلیون تومان). مدت وام هفتادوپنج ساله بودو بهره‏اى از قرار 5 درصد به آن تعلق مى‏گرفت كه سالیانه بایستى مبلغ یكصد و شصت هزار تومان از اصل و بهره پرداخت شود. ضمانت و اداى اصل و فرع این استقراض، گروگان گذاشتن گمركات ایران به استثناى گمركات فارس و بنادر جنوب بود و ضمنا دولت ایران وظیفه داشت از محل این قرض، سایر قروض خود را بپردازد. دولت ایران به هیچ وجه اجازه نداشت بدون اجازه از كشور دیگرى وام بگیرد. روسها براى پرداخت این قرضه، امتیاز بانك استقراضى رهنى را در ایران گرفتند و بانكى به همان نام دائر كردند و به بانك مزبور اجازه دادند سهام این بانك را در سایر جاها منتشر نمایند. مظفرالدین‏شاه پس از دریافت وام، قروض سابق را كه عبارت از قرض رژى و قرض بانكهاى روس و انگلیس و قرض تجار داخله و بالاخره قرض به ارباب حقوق دیوانى و جمعا چهار فقره قروض 12 كرور تومان بود، از محل این قرضه پرداخت گردیده و مابقى صرف تفرج و خوشگذرانى شاه در اروپا شد. مسافرت اول مظفرالدین‏شاه به اروپا قریب هشت ماه به طول انجامید و در همین سفر در فرانسه به او سوءقصد شد كه در اثر جدیت اطرافیان شاه، ترور انجام نگردید. مظفرالدین‏شاه پس از بازگشت از سفر اروپا، موافقت نمود تا كشتى‏هاى روسى وارد بندرعباس شوند و طرح نقشه‏اى براى ساختمان راه‏آهن سرتاسرى بنمایند ولى انگلیس‏ها در مقام مخالفت و معارضه برآمده، از آن جلوگیرى نمودند. در سال 1319 ه.ق مظفرالدین شاه در مقابل دریافت بیست هزار لیره، امتیازى به مدت شصت سال براى استخراج نفت به شخصى به نام ویلیام ناكس دارسى تبعه‏ى زلاند جدید داد. امتیاز گیرنده متعهد شد كه معادل این مبلغ هم سهام بدهد، به علاوه 16 درصد درآمد سالیانه پس از كسر مخارج متعلق به ایران باشد. دارسى سى‏هزار سهم به مظفرالدین شاه و ده هزار سهم به میرزا على‏اصغرخان اتابك و پنج‏هزار سهم به میرزا نصرالله‏خان مشیرالدوله وزیر امور خارجه و پنج‏هزار سهم به نظام‏الدین‏خان مهندس‏الممالك وزیر معادن داد. در 1320 میرزا على‏اصغرخان اتابك مبلغ ده میلیون منات با فرع 5 درصد براى مدت هفتاد و پنج سال با همان شرایط قبلى از دولت روسیه تزارى وام گرفت. دولت ایران متعهد شد در تعرفه‏ى گمركى خود با دولت روسیه و عثمانى تجدیدنظر نموده تغییراتى به نفع آن دو كشور بدهد. ضمنا امتیاز ساختن راه شوسه‏ى جلفا تا قزوین به بانك استقراضى روس داده شد. بر اساس قرارداد منعقده بین ایران و روسیه در مورد اخذ وام دوم، دولت ایران در تعرفه گمركى به نفع دولتین روسیه و عثمانى تجدیدنظر كرد و امتیازات زیادى به آنها داد. در اثر این تجدیدنظر در مجلس انگلستان سر و صدائى بلند شد و مطبوعات لندن مقالاتى در این زمینه نوشته و اعتراض خود را عنوان كردند. سرانجام به دستور مظفرالدین‏شاه با دولت انگلستان هم قرارداد جدید گمركى منعقد شد و امتیازات زیادى به آنها دادند. این امتیازات موجب سر و صداى مردم شد و در بعضى از شهرها آشوب شد و مردم خواستار لغو قراردادهاى جدید گمركى و اخراج مستشاران بلژیكى در گمرك شدند. با وام دوم دریافتى از روسیه، مظفرالدین‏شاه سفر دوم خود را به اروپا آغاز كرد و از كشورهاى ایتالیا، اطریش، بلژیك، فرانسه و انگلستان بازدید نمود. مدت این مسافرت شش ماه به طول انجامید و در غیاب شاه، شعاع‏السلطنه نایب‏السلطنه بود. پس از بازگشت شاه به ایران، دولت انگلستان به وسیله‏ى لرد داون وزیرمختار خود در تهران، نشان زانوبند مكلل به الماس براى او فرستاد و بدین طریق مظفرالدین‏شاه به آرزوى دیرینه خود رسید. نارضایتى مردم از اوضاع كشور تدریجا علنى شد و مردم با ارسال شبنامه عدم رضایت خود را از اوضاع متشنج كشور به اطلاع شاه رسانیدند و مظفرالدین‏شاه براى حفظ خود ناگزیر میرزا على‏اصغرخان اتابك را از صدارت معزول نموده به اروپا تبعید كرد و به جاى وى سلطان عبدالمجید میرزا عین‏الدوله را ابتدا به وزیراعظمى و سپس صدراعظمى منصوب نمود. عین‏الدوله در ابتداى كار دست به اصلاحاتى زد و در مقام تعدیل بودجه و توازن دخل و خرج كشور برآمد ولى اقداماتش به جائى نرسید و افلاس و ورشكستگى كشور به اوج رسید. ولخرجى‏هاى جبلى مظفرالدین‏شاه و بخششهاى بیجاى او چنان خزانه را تهى كرده بود كه به هیچ طریق راه اصلاحى وجود نداشت. مردم هم ناراضى شده بودند و دنبال بهانه‏گیرى به هر درى مى‏زدند. شبنامه‏هاى مختلف خبر از حوادثى در شرف تكوین مى‏داد. تجار تهران از نوز بلژیكى شكایت كردند كه زیاده از حد تعرفه‏ى گمركى از آنها پول مى‏گیرد ولى شاه و دولت موضوع را با خونسردى برگزار كردند. در خراسان به علت گرانى و كمبود نان، مردم متحصن شدند و در فارس به علت تصرف املاك مردم توسط شعاع‏السلطنه، شورش شد. عین‏الدوله در بعضى از نقاط شدت عمل به خرج داد ولى مردم جرى‏تر شدند. علماء دست به كار شدند و ضمن انتقاد از كارهاى دولت، شاه را مورد سرزنش و طعن و لعن قرار دادند. قریب هزار نفر بازداشت شدند و علماء در زاویه مقدسه حضرت عبدالعظیم متحصن گردیدند. شاه به آنها وعده‏ى مساعدت داد. در همین حیص و بیص، شاه تصمیم به سفر اروپا گرفت و محمدعلى میرزا ولیعهد را به تهران احضار كرد و مخفیانه از بانك استقراضى روس مبلغى وام گرفته شد. ولى این بار ملتزمین ركاب موظف شدند هزینه‏ى مسافرت خود را بپردازند تا تحمیلى به خزانه‏ى خالى كشور نشود. این سفر هم پنج ماه طول كشید و عین‏الدوله لقب اتابك اعظم گرفت. با بازگشت شاه از مسافرت اروپا، فشار روحانیون افزایش یافته، ابتدا عدالتخانه مى‏خواستند و بعد مشروطه خواستند. سرانجام مظفرالدین‏شاه تسلیم نظریات روحانیون و افكار عمومى شد. عین‏الدوله را از صدارت عزل و مشیرالدوله را جانشین او كرد و فرمان مشروطیت را صادر نمود و مجلس را تشكیل داده پس از توشیح قانون اساسى در دى‏ماه 1285 در 54 سالگى درگذشت و جنازه‏ى او را براى دفن به كربلا بردند. مظفرالدین‏شاه یكى از سلاطین نالایق و فاسد و بى‏اراده‏ى سلسله قاجاریه است و شباهت زیادى به شاه سلطان حسین صفوى داشته است. مردى خرافاتى، ترسو و سست‏عنصر بود و در دوران سلطنت كوتاه‏مدت او امتیازات زیادى به خارجیان داده شد. غیر از مواردى كه ذكر كردیم، در مقابل مبلغ ناچیزى حفریات ایران را براى مدت شصت سال به فرانسویان داد و تمام خالصجات را بین فرزندان و نزدیكان خود تقسیم كرد. حرمسراى مفصلى براى خود ترتیب داد و صاحب 18 دختر و 7 پسر شد. دو دختر و یك پسرش در زمان حیات او درگذشتند. از روزى كه به ولیعهدى انتخاب شد، گرفت و مدتى در تهران او را نگهدارى كرد و قرار بود به ایالت خراسان برود. بعد شاه تغییر عقیده داد و او را براى كرمان درنظر گرفت. ولى به جهاتى شاه از گناهان او صرفنظر كرد و او را مجددا به آذربایجان فرستاد. هیچ هنرى نداشت ولى تیراندازى قابلى بود. از رعد و برق وحشت داشت و از ترس زیر عباى سید بحرینى قرار مى‏گرفت. جبون، مهربان، بلهوس و بهانه‏گیر بود. بذل و بخشش‏هاى بیجا مى‏كرد و به استخاره‏هاى سیدبحرینى معتقد بود و بیشتر كارها را توسط همان استخاره‏ها انجام مى‏داد. شوق عجیبى به گریه داشت و مجالس روضه‏خوانى زیادى برپا مى‏كرد. تنها كارى كه مفید به حال ملت توسط او انجام گرفت، صدور فرمان مشروطیت بود كه در حقیقت سرپوشى بر اعمال شرم‏آور گذشته‏ى او بود. وفات مظفرالدین شاه در سال 1325 اتفاق افتاد.

نویسنده : نظرات 0 چهارشنبه 14 مهر 1395  - 11:46 PM

جستجو



در وبلاگ جاری
در كل اينترنت

نویسندگان

امکانات جانبی