ملیت : ایرانی - قرن : 14 منبع : شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران (جلد دوم)
فرزند عبدالحسین میرزا فرمانفرما، در حدود 1275 متولد شد. پس از انجام تحصیلات مقدماتى در 12 سالگى به اتفاق برادرش نصرتالدوله به اروپا رفت و مدت پنج سال در بلژیك و فرانسه به تحصیل اشتغال ورزید. پس از آن به روسیه رفت و در مدرسهى نظامى «كوردوپاژ» كه مخصوص شاهزادگان روسى بود و ریاست افتخارى آن را امپراطور عهدهدار بود، به تكمیل فنون نظامى پرداخت. پس از فراغت از تحصیل، به دستور امپراطور به جبهه جنگ رفت و در هنگ هوسار در مقابل قشون آلمان و اتریش به جنگ پرداخت. پس از چندى به شدت مجروح شد و به بیمارستان نظامى پتروگراد انتقال یافت. پس از بهبودى، به ایران بازگشت و در قزاقخانه یا درجهى یاورى استخدام شد. در سفر اول احمدشاه به اروپا كه نصرتالدوله وزیر امور خارجه جزو همراهان بود، محمدحسین میرزا با درجهى سرهنگى، ژنرال آجودان احمدشاه بود. پس از مراجعت از اروپا در 1300 در تركیبات جدید قشون به ریاست ستاد لشكر آذربایجان منصوب شد. پس از مدت كمى به ریاست ستاد نیروى جنوب تعیین گردید و در همان سال درجهى سرتیپى گرفته فرماندهى تیپ اصفهان نیز بدو سپرده شد. در سفر جنگى سردارسپه به خوزستان، وى با تیپ اصفهان به سمت رامهرمز حركت كرد. در مسیر خود با نیروى بختیارى به فرماندهى امیرمجاهد مواجه شد. پس از زدوخورد شدید، امیرمجاهد شكست خورد و فرار كرد. فیروز در خوزستان در مناطق رامهرمز و كهگیلویه به خلع سلاح عشایر پرداخت و در 1304 فرمانده تیپ فارس شد. محمدحسین فیروز در 1308 مجددا فرمانده تیپ شیراز شد و در جریان شورش عشایر فارس در آن منطقه بود. غیر از سرتیپ نامبرده، سرتیپ احمد نخجوان فرمانده نیروى هوائى و سرتیپ فضلالله زاهدى نیز براى كمك به فرونشاندن شورش در شیراز بودند. سرتیپ محمد شاهبختى كه با سمت بازرسى در فارس به سر مىبرد، گزارش محرمانهاى براى رضاشاه فرستاده و سمت بازرسى در فارس به سر مىبرد، گزارش محرمانهاى براى رضاشاه فرستاده و متذكر شد سه سرتیپ جوان در شیراز به جاى فرونشاندن شورش عشایر، شبها به خوشگذرانى پرداخته و تا پاسى از شب گذشته به قمار و میگسارى مشغولند و قریبا شورش عشایر استقلال مملكت را به خطر خواهد انداخت. رضاشاه بر اساس گزارش شاهبختى، هر سه سرتیپ نامبرده را به تهران احضار نمود و زندانى شدند. سرتیپ حبیباللهخان شیبانى با ارتقاء به درجهى سرلشكرى فرمانده قواى فارس شد و مقام استاندارى هم به او تفویض گردید. سرلشكر فیروز پس از چندى از زندان آزاد شد و به ریاست اداره ثبت احوال منصوب شد. این سمت زیاد طولانى نشد. پس از آن شغلى به او محول نگردید و تحت نظارت پلیس بود. سرلشكر فیروز پس از شهریور 1320 به خدمت در ارتش وارد شد و با درجهى سرتیپى، فرمانده لشكر سوارنظام تهران شد. مدتى بعد به فرماندهى لشكر فارس منصوب گردید و مدتى كوتاه در آنجا بود و به تهران احضار گردید. در اواخر 1322 به فرماندهى سپاه جنوب و استاندارى فارس توامان منصوب شد و درجهى سرلشكرى گرفت و اوضاع نابسامان فارس را سامان داد و امنیت از دسترفته را مجددا به فارس بازگردانید. چندى هم رئیس هواپیمائى بود. سرلشكر فیروز در شهریور 1323 در ترمیم كابینهى محمد ساعد به وزارت جنگ منصوب و معرفى شد ولى این كابینه قریب دو ماه بیشتر نبود. در آبان ماه 1324 در دورهى دوم نخستوزیرى ابراهیم حكیمى، به وزارت راه معرفى شد ولى قبل از سقوط دولت استعفا داد. در بهمنماه 1324 در كابینهى اول احمد قوام، به وزارت راه معرفى شد و با ترمیم كابینه كه با شركت نمایندگان حزب توده تشكیل شد، باز وزیر راه بود. در مهرماه 1325 در ترمیم سوم قوام، از كابینه خارج شد. از آن تاریخ به بعد كارى قبول نكرد و عمر خود را به كشاورزى و شكار و مطالعه مىگذرانید. سرانجام در 1360 در خارج از ایران درگذشت. سرلشكر فیروز در سفر اول خود به شیراز با صفیهخانم دختر حاج محمدحسین نمازى ازدواج كرد. ثمرهى این ازدواج دو پسر به نامهاى اسكندر و نرسى بود. اسكندر مقاماتى چون نمایندگى مجلس، معاونت وزارت كشاورزى، ریاست سازمان محیط زیست و معاونت نخستوزیرى را طى نمود و با ایرانخانم دختر حسین علاء ازدواج كرد. سرلشكر فیروز مردى مبادى آداب، تربیتشده و كتابخوان بود و به هیچوجه كجروىهاى نصرتالدوله برادرش را نداشت.