ملیت : ایرانی - قرن : 14 منبع : شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران (جلد اول)
معروف به یمین خاقان، متولد 1255 در كاشان. پدرش محمدعلى خان كاشى مردى ثروتمند بود. در جوانى به قفقازیه رفت و خانوادهى خود را به همراه برد. اسداللَّه دورهى ابتدائى و متوسطه را در مدارس تفلیس گذرانید. آنگاه براى ادامهى تحصیل عازم پطرزبورگ شد و در مدرسهى اشرافى «كودكاده» علوم نظامى تحصیل نمود و درجهى علمى گرفت و زبانهاى روسى و فرانسه را به خوبى فراگرفته عازم ایران شد. مدتى در دربار مظفرالدین شاه سمت آجودان حضورى و مترجمى داشت، سپس به استخدام در وزارت امور خارجه درآمد و مأمور روسیه گردید. قریب ده سال در سمتهاى نایب دوم، نایب اول، مستشار و كاردارى در سفارت ایران در روسیه خدمت كرد. بعد به كاردارى و وزیرمختارى ایران در كشورهاى اسكاندیناوى مأموریت یافت. آنگاه وزیرمختار ایران در سوئد و بعد در لهستان گردید. مدتها نیز وزیرمختار ایران در پاریس بود. مأموریت او در سوئد و لهستان چند بار تجدید شد تا سرانجام رئیس تشریفات وزارت خارجه گردید. در 1317 كه عروسى محمدرضا پهلوى و فوزیهى مصرى پیش آمد، براى انجام مراسم تشریفات و برگزارى جشنها و میهمانىها براى ریاست تشریفات دربار شخصى لازم بود كه بتمام آداب و سنن اروپائى آشنائى كامل داشته باشد، لذا از بین اعضاى وزارت امور خارجه او انتخاب گردید و او از عهدهى این كار خوب برآمد، ولى در یك شبنشینى بزرگ در باشگاه افسران كه رضاشاه هم حضور داشت، سردى سوپ موجب تغیر و عصبانیت شاه شد. ابتدا اسد بهادر احضار و چند فحش نثار او نمود، ولى پاسخ اسد بهادر شاه را عصبانىتر كرد و او را دنبال نمود تا تأدیب نماید. او به آشپزخانه پناه برد، ولى قبل از آنكه ضربات عصاى شاه بر بدن او وارد شود، نقش زمین گردید و از هوش رفت. از آنجا او را به بیمارستان انتقال دادند. چند روزى در بیمارستان بود. با شفاعت عدهاى به سر كار خود بازگشت. تا 1324 شاغل بود بعد بازنشسته شد و پس از چندى درگذشت. در جوانى و میانسالى مرد بسیار ثروتمندى بود. ثروت زیادى را كه از پدرش به ارث برده بود خرج كرد. وقتى در روسیه اقامت داشت مانند شاهزادگان زندگى مىنمود و مخارج تمام دوستان خود و اعضاء سفارت را تأمین مىكرد. در همان جا با یك شاهزاده خانم ازدواج كرد. با تیمورتاش دوستى و محرمیت زیادى داشت. در ابتداى سلطنت رضاشاه مرتباً به وزیرمختارى كشورهاى مختلف منصوب مىگردید كه نتیجهى توجه تیمورتاش به او بود. برادرى از خود كوچكتر داشت كه نامش فرخ بود و نام خانوادگى «براغن» را براى خود انتخاب كرد. او هم در وزارت امور خارجه شاغل مقاماتى شد؛ مدتى ژنرال قنسول اسلامبول و كاردار سفارت پاریس و رئیس تشریفات بود.