ملیت : ایرانی - قرن : 14 منبع : شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران (جلد دوم)
معروف به ذكاءالدوله، فرزند مهندسالممالك، از خانواده غفارى كاشى است. تولد او در سال 1265 اتفاق افتاد. تحصیلات ابتدائى و متوسطه را در تهران انجام داد. مقارن نهضت مشروطیت براى ادامهى تحصیل به اروپا رفت و در رشتهى اقتصاد و علوم مالى دانشنامه گرفت. بعد از استبداد صغیر به ایران آمد. در آن تاریخ پدرش وزیر فوائد عامه و تجارت بود، در همان وزارتخانه مدیر شد و لقب ذكاءالدوله دریافت كرد. بعد در وزارت معارف به ریاست ادارهى تعلیمات عمومى كه از اهم مشاغل بود رسید و بعد رئیس بازرسى شد. چندى اداره انطباعات با او بود. سرانجام به عضویت شوراى عالى معارف برگزیده شد. دیگر از مشاغل او حكومت مازندران و وزیرمختار در سویس و سرپرستى محصلین ایران در اروپا و نمایندگى ایران در جامعهى ملل را باید نام برد. در 1313 كه دانشگاه تهران تاسیس شد، غفارى براى تدریس در دانشكدههاى ادبیات و حقوق دعوت شد. ضمنا مدیریت مدرسهى صنعتى آلمانها نیز به او واگذار گردید. ذكاءالدوله در دانشگاه مسائل مختلف را مورد بحث و انتقاد قرار مىداد، از جمله روزى احداث راهآهن سرتاسرى را مورد انتقاد قرار داده و اثرات منفى آن را براى دانشجویان تشریح نموده بود. خیلى زود خبر به گوش سرپاس مختارى رسید و او را به شهربانى احضار و مورد بازجوئى قرار دادند. در نظمیه هم باز نظرات خود را بازگو و آنچه در دانشگاه گفته بود تكرار مىكند. انتقاد از دیكتاتور در آن زمان ذنب لایغفر بود او را به زندان بردند و شكنجهها دادند. ذكاءالدوله بعد از شهریور 1320 علیه عمال نظمیه به دادگسترى شكایت برد و مختارى و چند تن از مامورین شهربانى به دام افتادند. غفارى بعد از سال 1320 مدتى به ریاست اداره كل انتشارات و تبلیغات منصوب شد . در بهمنماه 1324 در كابینهى قوامالسلطنه وزارت پست و تلگراف و تلفن را به او سپردند. مدتى كوتاه در آن سمت بود تا در كابینهى ائتلافى قوام كه وزراى حزب توده وارد كابینه شدند، جاى خود را به دكتر منوچهر اقبال سپرد و خود به ریاست شركت سهامى بیمه ایران منصوب گردید. در اواسط 1330 از طرف دكتر مصدق دعوت به كار شد و حكم استاندارى فارس به نام او صادر گردید ولى قبل از حركت به محل جدید، اجل گریبان او را گرفت و درگذشت. غفارى در جوانى با دختر مشكوهالسلطنه مشكوتى پیوند زناشوئى بست. فرزندان وى رشد سیاسى و علمى پیدا نكردند.