مشاهیر ایران و جهان - وثوق‏الدوله

راسخون راسخون راسخون
انجمن ها انجمن ها انجمن ها
گالری تصاویر گالری تصاویر گالری تصاویر
وبلاگ وبلاگ وبلاگ
چندرسانه ای چندرسانه ای چندرسانه ای

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع : فرهنگ فارسی معین (جلد ششم)

میرزا حسن‏خان پسر میرزا ابراهیم‏خان معتمدالسلطنه (و. تهران ربیع‏الاول 1292 ه.ق- ف. بهمن 1329 ه.ش) در جوانى عربى و فارسى آموخت و فرانسه و انگلیسى را كم و بیش فراگرفت. در 1310 ه.ق مستوفى آذربایجان شد. در سال 1311 ه.ق لقب جناب یافت و در 1312 لقب وثوق‏الملك و در 1314 لقب وثوق‏الدوله یافت. در سال 1317 ه.ق محاسبات خالصجات سركارى ضمیمه‏ى شغل او شد. در دوره‏ى اول تقنینیه نماینده‏ى مجلس شوراى ملى و پس از فتح تهران و خلع محمدعلى میرزا رئیس هیئت مدیره‏ى كشور گردید. وى چهاردهمین نخست‏وزیر ایران مى‏باشد كه از 7 شهریور 1295 تا ششم خرداد 1296 و از 15 مرداد 1297 تا تیرماه 1299 به ریاست وزرا منصوب گردید و در این دوره بود كه قرارداد معروف 1919 را با انگلستان امضاء كرد و از 1348 ه.ق خدمات دولتى را ترك گفت و در سال 1314 ه.ش به ریاست فرهنگستان منصوب گردید. وثوق‏الدوله فرزند میرزا ابراهیم خان معتمدالسلطنه و او هم پسر میرزا محمد قوام‏الدوله و او هم پسر محمد تقى قوام‏الدوله آشتیانى است. وثوق در ضمن خواهرزاده امین‏الدوله صدراعظم مظفرالدین شاه و داماد میرزا عبدالوهاب خان آصف‏الدوله شیرازى و برادر بزرگ قوام‏السلطنه است. حسن وثوق در 1250 ش در تهران تولد یافت. چون به سن تحصیل رسید پدرش با صلاحدید امین‏الدوله كه در آن تاریخ رئیس مجلس دربار بود معلمینى در رشته‏هاى ادبیات، عربى، منطق و ریاضیات انتخاب كرد و وثوق در منزل تحت نظر معلمین خصوصى به تحصیل پرداخت و مقدماتى از صرف و نحو و عربى و فقه اصول را آموخت. آنگاه به مدرسه مروى رفت و در تكمیل زبان فارسى، عربى، فقه، اصول و حكمت جدیتى كامل مبذول داشت و زبان انگلیسى و فرانسه را نیز فراگرفت. در حكمت الهى نیز پیشرفت زیادى نمود. در 1310 ه.ق معتمدالسلطنه پدر وثوق مستوفى اول آذربایجان بود حسن فرزندش را نزد ناصرالدین شاه برد و تقاضاى شغلى براى او نمود. ناصرالدین شاه ضمن پرسش از تحصیلات و مطالعه وثوق او را جوانى فاضل و باهوش تشخیص داد و موافقت نمود كه به جاى پدرش نایب مستوفى آذربایجان گردد ضمنا به او لقب وثوق‏الملك داد. وثوق مدتها ریاست دفتر استیفا را كه همان پیشكارى دارائى است در آذربایجان به عهده داشت و جزء اعیان‏زاده‏هاى باسواد و متجدد محسوب مى‏گردید. دو سال بعد لقب وثوق‏الدوله گرفت و تا مشروطیت داراى همان سمت بود. پس از آنكه نغمه آزادى و مشروطه‏خواهى در سرتا سر ایران بلند شد وثوق‏الدوله از افرادى بود كه به این نغمه پاسخ داد و در تأیید و تشویق مشروطه‏خواهان همت گماشت. پس از صدور فرمان مشروطیت و انتخابات مجلس شوراى ملى، وثوق‏الدوله از طرف اعیان تهران به وكالت مجلس انتخاب گردید. در انتخابات هیئت رئیسه صنیع‏الدوله به ریاست وثوق‏الدوله به نیابت اول و ریاست كمیسیون دارائى مجلس رسید. كمیسیون دارائى در مجلس اول اهمیت مخصوصى داشت زیرا كمیسیون مزبور مأمور جرح و تعدیل حقوق و مستمرى‏ها بود. وثوق با دوراندیشى و تدبیر خاصى توانست مبالغ زیادى از مستمرى و حقوق افراد و درباریان را كسر كند و در حقیقت تعدیل بودجه را به مرحله اجرا درآورد. نقش تقى‏زاده نیز در این امر بى‏تأثیر نبود. بعد از استعفاى صنیع‏الدوله از ریاست مجلس وثوق‏الدوله كاندیدا بود. ولى بیش از سى رأى نیاورد و احتشام‏السلطنه به ریاست رسید. پس از به توپ بستن مجلس و تعطیل موقت مشروطه وثوق شغلى نداشت و به عنوان تماشاچى ناظر اوضاع بود. بعد از فتح تهران و خلع محمد على شاه از سلطنت یك كمیسیون عالى مركب از سى نفر عهده‏دار امور كشور شدند. در این كمیسیون وثوق‏الدوله عضو مؤثر و فعال بود. كمیسیون مزبور تصمیمات زیادى اتخاذ نمود از جمله انتخاب عضدالملك به نیابت سلطنت و تعیین یك هیئت وزیران موقت براى گردش كارها و ایجاد نظم در كشور بود. كمیسیون عالى از میان خود پنج نفر را انتخاب نمود تا به حساب محمد على میرزا رسیدگى و موجبات خروج او را از ایران فراهم نمایند. وثوق‏الدوله ریاست هیئت پنج نفرى را عهده‏دار گردید و همه روز به اتفاق حكیم‏الملك، حسینقلى نواب، مشارالسلطنه وثوق‏الدوله در سفارت روس واقع در زرگنده حضور یافته با محمد على میرزا درباره مسائل مبتلا به مذاكره مى‏كردند. چرچیل نایب سفارت انگلیس و بارونوسكى مستشار سفارت روس هم ناظر این گفتگوها بودند. وقتى مذاكرات هیئت با محمد على میرزا پایان یافت و شاه مخلوع و نزدیكان وى تهران را به قصد روسیه ترك كردند هیئت عالى منحل گردید و یك هیئت مدیره جاى آن را گرفت و وثوق‏الدوله ریاست هیئت مدیره را عهده‏دار گردید. انتخابات دوره دوم مجلس شوراى ملى پس از فتح تهران به صورت دو درجه‏اى در تمام شهرهاى ایران آغاز شد. در این انتخابات وثوق‏الدوله از تهران به نمایندگى مجلس انتخاب شد و در نخستین روزهاى اولیه مجلس، وثوق‏الدوله چندین نطق مهم ایراد نمود و از خدمات كلیه كسانى كه در راه اعاده مشروطیت مجاهدت نموده بودند سخن گفت و از مجلس خواست تا به آنها لوحه سپاس بدهند. در مهرماه 1288 از طرف مجلس شوراى ملى محمد ولى خان سپهدار تنكابنى به رئیس‏الوزرائى انتخاب گردید و پس از چند روز وزیران خود را به مجلس معرفى كرد. در این معرفى وثوق‏الدوله به سمت وزیر عدلیه تعیین شد. این كابینه چهار بار ترمیم گردید و در ترمیم‏هاى بعدى سمت وثوق‏الدوله تغییر نمود و به وزارت مالیه منصوب شد. سپهدار پس از یك سال زمامدارى در اثر اختلاف با بختیارى‏ها از كار كناره گرفت و عضدالملك، مستوفى‏الممالك را به ریاست دولت برگزید. در این كابینه وثوق‏الدوله سمتى نداشت. جانشین مستوفى، سپهدار بود و سپهدار در آخرین ترمیم كابینه خود وثوق‏الدوله را به سمت وزارت داخله منصوب نمود. بعد از سپهدار نوبت به صمصام‏السلطنه بختیارى رسید كه پنج بار كابینه خود را ترمیم كرد. در تمام پنج نوبت ترمیم میرزا حسن خان وثوق‏الدوله وزارت امور خارجه را برعهده گرفت. در این كابینه وثوق‏الدوله علاوه بر مقام وزارت مغز متفكر و كارگردان نایب نخست‏وزیر بود و در تمام جلسات مجلس نظریات دولت را درباره مسائل مملكت تشریح مى‏نمود. در این كابینه دولت روسیه تزارى اولتیماتومى بر مبناى سه اصل به دولت ایران داد و دو روز مهلت براى اجراى آن قائل شد. یكى از اصول اولتیماتوم اخراج مورگان شوستر امریكائى خزانه‏دار كل بود. براى بحث و اتخاذ تصمیم درباره این معضل جلسات مجلس شب و روز به صورت علنى و خصوصى تشكیل مى‏شد و وثوق‏الدوله پاسخگوى تمام نطق‏ها بود. در آن ایام نطق وطن‏پرستانه شیخ محمد خیابانى در مردم تأثیر فراوانى نمود به طورى كه دستجات مختلف علیه روسیه تظاهرات شدید نمودند. سرانجام مجلس از بین خود پنج نماینده انتخاب نموده به اتفاق هیئت دولت اولتیماتوم را پذیرفتند و مجلس نیز منحل شد. در كابینه‏ى میزا محمدعلى خان علاءالسلطنه كه بلافاصله بعد از صمصام‏السلطنه تشكیل شد كماكان وزارت امور خارجه به عهده وثوق‏الدوله قرار گرفت، ولى پس از چندى در دولت تزلزل ایجاد گردید و وثوق وزارت را رها نموده به اروپا رفت. پس از بازگشت از اروپا در كابینه مستوفى به وزارت مالیه انتخاب گردید. وثوق‏الدوله در این سمت سازمان جدیدى براى وزارت مالیه طرح و آن را پیاده گردانید و تمام مشاغل حساس و كلیدى را به خویشاوندان خود سپرد. در شهریور 1295 سلطان احمدشاه، وثوق‏الدوله را به رئیس‏الوزرائى برگزید. در آن ایام نیروهاى نظامى دولت عثمانى بخش عظیمى از كشور ما را اشغال كرده بودند و قصد حمله به تهران و تصرف آن را داشتند. وزراى مختار روس و انگلیس طى یادداشتى به وزارت امور خارجه قصد خروج خود را از تهران اعلام داشتند و توصیه نمودند شاه نیز باید تهران را ترك كند. انتشار این خبر موجب گردید اصناف و تجار مغازه‏هاى خود را تعطیل و در مساجد تهران اجتماع نموده و به حركت شاه به خارج از تهران اعتراض نمایند. شاه جلسه مشورتى تشكیل داده و نظر استصوابى آنها را جویا شد. هیئت مشورتى رأى به ابقاء شاه در تهران داد. وثوق‏الدوله در مقابل اوضاع آشفته آن روز تاب مقاومت نیاورده استعفا داد و احمدشاه علاءالسلطنه را به رئیس‏الوزرائى برگزید و او نیز از زیربار مسؤلیت شانه خالى كرد. مجددا احمد شاه متوسل به وثوق‏الدوله شد و او ناگزیز رئیس‏الوزرائى را پذیرفته و كابینه خود را تشكیل داد و وزارى خود را معرفى نمود. در نخستین روزهاى زمامدارى وثوق‏الدوله كمیته‏اى به نام كمیته مجازات موجودیت خود را اعلام نمود و برنامه خود را اعدام انقلابى خائنین كشور اعلام كرد و مرتبا شبنامه‏هائى در مورد ترور افراد انتشار مى‏داد. قصد این كمیته از بین بردن وثوق‏الدوله و نزدیكان او بود. این كمیته موفق شد در مدت كوتاهى میرزا اسمعیل خان مدیر انبار غله دولتى، كریم دوانگر تروریست كمیته، منتخب‏الدوله خزانه‏دار و كفیل وزارت مالیه، عبدالحمید خان متین لسلطنه مدیر روزنامه عصر جدید و میرزا محسن مجتهد معروف و متنفذ تهران و دوست نزدیك وثوق‏الدوله را به قتل برساند. وثوق‏الدوله مجموعا یازده ماه رئیس‏الوزراء بود. وى فرمان انتخابات دوره چهارم را صادر نمود و انتخابات بعضى از شهرها از جمله تهران را آغاز كرد. تقریبا در دوران زمامدارى او 65 نفر براى مجلس چهارم انتخاب شدند و در همان ایام نیكلاى دوم امپراطور روسیه و پادشاه لهستان از تاج و تخت سلطنت استعفا نمود و اوضاع كشور پهناور روسیه دستخوش هرج و مرج انقلاب گردید. وثوق‏الدوله هیئتى را به ریاست سید ضیاءالدین طباطبائى مدیر روزنامه رعد براى مذاكره و عقد قرارداد به روسیه فرستاد. این هیئت اوضاع روسیه را به ایران گزارش داده و دولت ایران بر مبناى آن گزارش‏ها رویه‏ى خود را نسبت به وضع وجود روسیه اتخاذ نمود. وثوق‏الدوله پس از كناره‏گیرى از ریاست دولت چندى بیكار بود تا در آبان ماه 1296 در كابینه سلطان عبدالمجید میرزا عین‏الدوله وزیر علوم و اوقاف شد، ولى حزب دموكرات آذربایجان به زعامت شیخ محمد خیابانى به عضویت وى و برادرش قوام‏السلطنه در كابینه اعتراض نموده خواستار اخراج آنها از دولت شدند. دولت عین‏الدوله هم خیبرگیر نشد و پس از دو ماه از كار كناره گرفت. پس از او به ترتیب مستوفى‏الممالك و صمصام‏السلطنه رئیس‏الوزراء شدند تا بار دیگر نوبت به وثوق‏الدوله رسید. در تیرماه 1297 مطبوعات كشور طى مقالاتى كه در زمینه‏ى پایان یافتن جنگ جهانگیر اول در روزنامه‏هاى خود منتشر مى‏كردند توجه شاه را به یك دولت قوى و مصمم كه بتواند علاوه بر ایجاد نظم و امنیت در مملكت حقوق و خسارات از دست رفته‏ى ایران را در جنگ استیفا نماید جلب مى‏كردند و كم و بیش از یك نخست‏وزیر مقتدر و قوى یاد مى‏نمودند. سپس مقالات روزنامه‏ها تبدیل به تشكیل اجتماعات گردید و عده‏اى از روحانیون به زعامت سید حسن مدرس، حاج آقا جمال و سید محمد امامى (امام جمعه تهران) در حضرت عبدالعظیم تحصن اختیار نموده با تشكیل جلسات و ایراد سخنرانى خواستار عزل صمصام‏السلطنه گردیدند. دامنه مخالفت با زمامدارى صمصام ابعاد گسترده‏اى پیدا كرد. در نتیجه بازار تهران از اصناف و تجار مغازه‏هاى خود را تعطیل نموده و شرط بازگشت به شغل خود را عزل صمصام‏السلطنه قلمداد كردند. احمدشاه در قبال اجتماعات و تعطیل اصناف در مقابل خواسته آنها سرتسلیم فرود آورد و صمصام‏السلطنه را از رئیس‏الوزرائى عزل و وثوق‏الدوله را به جاى او نشاند. صمصام براى مبارزه با احمد شاه و اعتراض به عزل خود حكومت نظامى و كاپیتولاسیون و قرارداد لیانازوف را لغو كرده و بناى معارضه با شاه را گذاشت. ولى وثوق‏الدوله تر و چسبان كابینه خود را تشكیل داد و امور كشور را قبضه نمود. اولین اقدام برق‏آساى وثوق‏الدوله دستگیرى كلیه اعضاء كمیته مجازات بود. دادگاه جنائى فورا تشكیل و محاكمه آدم‏كشان آغاز گردید و حكم لازم صادر شد. در نتیجه چهار نفر از اعضاء كمیته اعدام و بقیه حبس‏هاى طویل‏المدت گرفتند. دومین اقدام وثوق‏الدوله دستگیرى و مجازات یاغیان و گردنكشان و غارتگران اموال مردم بود. عده‏اى از راهزنان از جمله رجبعلى نامى كه چندین سال در راههاى اهواز، اصفهان و گلپایگان قوافل و مسافرین را غارت مى‏نمودند و بعضى از آنها را به قتل رسانیده بودند توسط یك گردان ژاندارم محاصره و پس از نبرد سنگینى عده‏اى از راهزنان به قتل رسیده و عده‏اى قریب صد نفر دستگیر شدند و پس از اخذ اموال مردم به كیفر مجازات رسیدند. رضا جوزانى، ظفر نظام، شجاع نظام و اتباع آنها دستگیر و اعدام شدند. ماشاءالله خان نیز به تهران احضار و پس از محاكمه اعدام گردید. نایب حسین كاشى نیز دستگیر و اعدام شد و قریب 23 نفر از همدستان او در كاشان به دار مجازات آویخته شدند. وثوق‏الدوله پس از ایجاد امنیت در جنوب و جنوب مركزى متوجه گیلان شد كه پس از نهضت جنگل دستخوش ناامنى و شورش و التهاب ود. وى صلاح در این دید كه موضوع جنگل را با مذاكرات حل و فصل نماید. نمایندگانى چون سید محمد تدین، سردار فاخر حكمت و صدرالاشراف را براى مذاكره به گیلان فرستاد و سردار معظم خراسانى را به حكومت گیلان منصوب كرد ولى نتیجه‏اى از این اقدامات بدست نیامد و موضوع جنگل به طور لاینحل باقى ماند. از اقدامات دیگر وثوق‏الدوله در این دوره اعزام نمایندگانى به كنگره صلح پاریس بود. كنفرانس صلح پاریس پس از پایان گرفتن جنگ جهانگیر اول تشكیل شد و ایران براى جبران خسارات مالى كه در نتیجه‏ى جنگ عاید او شده بود اقدام كرد. كنفرانس در ژانویه 1919 در كاخ ورساى تشكیل شد و وثوق‏الدوله هیئتى را به ریاست مشاورالممالك انصارى وزیر امور خارجه و عضویت ذكاءالملك فروغى رئیس دیوان تمیز و آدلف پرنى، مشاور حقوقى وزارت عدلیه به پاریس اعزام نمود ولى متأسفانه دولت انگلستان از پذیرفتن آنها خوددارى كرد و متذكر شد كه كنفرانس مربوط به دولى است كه در جنگ شركت كرده‏اند در حالى كه ایران در نخستین روز آغاز جنگ اعلام بیطرفى نمود. با وجود اقداماتى كه هیئت اعزامى آمریكا براى مشاركت ایران در كنفرانس ورساى به عمل آورده بود ولى نمایندگان ایران در كنفرانس پذیرفته نشدند و ناگزیز تقاضاى خود را در سه قسمت اقتصادى، سیاسى و قضائى تنظیم و تسلیم دبیرخانه كنفرانس نمود، ولى هیچگونه آثارى بر آن مترتب نشد. وثوق‏الدوله از نخستین روزهایى كه زمام امور را در دست گرفت به هدایت و كارگردانى سید ضیاءالدین طباطبائى مدیر روزنامه رعد به طور محرمانه مذاكراتى را براى انعقاد یك قرارداد با نمایندگان دولت انگلستان آغاز نمود. این مذاكرات قریب یك سال به طول انجامید و كاملا سرى و محرمانه بود. غیر از رئیس دولت، نصرت‏الدوله فیروز وزیر عدلیه و اكبر میرزا صارم‏الدوله وزیر مالیه نیز در مذاكرات شركت داشتند. در روز هفدهم مرداد ماه 1298 این قرارداد به امضاى وثوق‏الدوله رئیس‏الوزراى ایران و سرپرسى كاكس وزیر مختار انگلستان در تهران رسیده و مبادله شد. روز بعد وثوق‏الدوله به طور ناگهانى و بى‏سابقه اعلامیه‏اى انتشار داد. وثوق‏الدوله اعلامیه خود را با سفر قریب‏الوقوع شاه آغاز نموده پس از تشریح وضع سیاسى و اقتصادى و نظامى ایران ضرورت امضا و مبادله قراردادى را بین ایران و انگلیس لازم و واجب دانسته بود. ضمیمه چنین اعلامیه‏اى متن قرارداد و نامه وزیر مختار نیز منتشر گردید. در همان زمان از طرف وثوق‏الدوله وجوهى بین عده‏اى از روزنامه‏نویسان تقسیم گردید تا در حمایت از قرارداد و و جوب آن شرح لازم را بنویسند. روزنامه‏هاى رعد به مدیریت سید ضیاءالدین و نوبهار به مدیریت بهار و روزنامه صداى طهران به مدیریت سید محمد بیرجندى جلودار مطبوعات طرفدار قرارداد بودند. قرارداد ظاهرا با احترام مطلق به استقلال و تمامیت ارضى ایران آغاز شده بود ولى سرانجام آن چنین بود كه امور نظام و مالیه ایران بایستى در دست مستشاران انگلیسى قرار بگیرد؛ قواى قزاق و ژاندارمرى منحل و در نتیجه قشون متحدالشكل زیر نظر فرماندهان انگلیسى تشكیل شود؛ در تعرفه گمركى نیز تغییراتى داده شود و على‏الظاهر مبلغ دو میلیون پوند نیز به دولت ایران وام داده شود. انتشار اعلامیه و متن قرارداد با موجى از مخالفت و موافقت استقبال گردید و جنگ مطبوعاتى له و علیه دولت عاقد قرارداد آغاز شد. در همین موقع احمد شاه سفر هشت ماهه خود را به اروپا از طریق عثمانى آغاز نمود و یك روز قبل از سفر شاه وثوق‏الدوله تغییراتى در كابینه داد و نصرت‏الدوله را به وزارت امور خارجه منصوب نموده همراه با شاه عازم اروپا كرد تا نقشى را كه احمد شاه باید در تأیید و تثبیت قرارداد در انگلستان بازى كند به او تعلیم دهد. در مقابل براى امضاى قرارداد علاوه بر پرداخت مبلغ یكصد و سى هزار لیره كه پس از تسعیر بالغ بر چهار صد هزار تومان مى‏شد دولت انگلستان تضمین‏نامه‏اى براى احمد شاه، وثوق‏الدوله، نصرت‏الدوله و صارم‏الدوله فرستاد كه در هر مورد از آنها حمایت نموده در خاك خود عنداللزوم از آنها نگهدارى كند. از وجوه دریافتى مبلغ دویست هزار تومان به حساب وثوق‏الدوله واریز گردید، نصرت‏الدوله و صارم‏الدوله نیز هر كدام یكصد هزار تومان دریافت كردند. پس از مسافرت احمد شاه موج مخالفت در تمام كشور اوج‏گیرى كرد و وثوق‏الدوله نسبت به آنها شدت عمل نشان داد. برخى از رجال مانند مستشارالدوله، ممتازالدوله و محتشم‏السلطنه و ممتازالملك و معین‏التجار را به كاشان تبعید نمود و عده‏اى از روزنامه‏نگاران مخالف را به قزوین فرستاد و عده‏اى را نیز روانه زندان ساخت. اولیاى دولت انگلستان براى امضاى و تأیید قرارداد در لندن از شاه ایرانى پذیرایى گرمى به عمل آوردند و نطق‏هاى متعددى در میهمانى‏ها ایراد گردید. احمد شاه تنفیذ قرارداد را به دو اصل قرار داد: 1- حمایت از سلطنت او، 2- دریافت ماهیانه پانزده هزار تومان شهریه. به هر حال قرارداد 1919 سر نگرفت و احمد شاه به ایران بازگشت و وثوق‏الدوله در تیر ماه 1299 از ریاست دولت كناره‏گیرى نموده به سلیمانیه رفته پس از سرودن قصیده معروف لامیه به اروپا رفت. اینك چند بیتى از قصیده معروف نقل مى‏گردد. چون بد آید هر چه آید بد شود یك بلاد ده گردد و ده صد شود آتش از گرمى فتد مهر از فروغ فلسفه باطل شود منطق دروغ پهلوانى را بغلطاند خسى پشه‏اى غالب شود بر كركسى كور گردد چشم عقل كنجكاو بشكند گردونه‏اى را شاخ گاو نیك بختان راست ابر فرودین زیب‏بخش باغ و مشاطه زمین تیره‏بختان راست باران بهار سیل خرمن شوى و برق شعله بار آن یكى چون مرغ پرد بر اثیر در نوردد شش جهت را روى و زیر نه بلا دامى به راهش افكند نه كمند حادثه بر وى تند این یكى آهسته پیماید رهى لغزدش پائى و افتد در چهى آن یكى را آب سیل خانه كوب آن یكى را مركب سهل‏الركوب خاك آن را نیشكر بار آورد این یكى را حنظل و خار آورد این یكى را آتش افروزد چراغ بر دل آن یك نهد چون لاله داغ آن یكى را باد پیك مژده بر این یكى را حامل رنج و خطر مسافرت وثوق‏الدوله قریب پنج سال به طول انجامید. در این مدت نسبتا طولانى نسبت به تكمیل تحصیلات خود در رشته فلسفه كوشید و در اواخر اسفند 1304 به ایران بازگشت. در این پنج سال در ایران تغییرات زیادى حاصل شده بود از جمله احمد شاه جاى خود را به رضاشاه داده بود آنچه او از تنظیم و امضاى قرارداد 9 اوت 1919 مى‏خواست در ایران عمل كند دیگرى با برنامه‏اى دیگر آن را در ایران پیاده كرده بود. وثوق‏الدوله در خرداد 1306 در كابینه حسن مستوفى به سمت وزیر مالیه تعیین و معرفى شد و در انتخابات دوره ششم مجلس شوراى ملى به نمایندگى از تهران انتخاب گردید. در شهریور 1306 در ترمیم كابینه به وزارت عدلیه منصوب شد و دكتر مصدق وكیل مجلس بر صلاحیت او بخاطر امضاى قرارداد 1919 ایراد گرفته و او را صالح براى وزارت ندانست. وثوق‏الدوله در پاسخ مصدق نطق مهمى ایراد نمود و به دنبال وى مدرس بیاناتى ایراد كرد. وثوق‏الدوله در بهمن ماه 1306 از كابینه خارج شد و جاى خود را به داور داد و چون به نمایندگى انتخاب شده بود به پارلمان رفت. در دوره هفتم بار دیگر وثوق‏الدوله از تهران به وكالت رسید و در غالب سفرهاى رضا شاه به اطراف كشور او را همراهى مى‏نمود. در همین ایام مبلغ دویست هزار تومانى را كه از انگلیس‏ها بابت قرارداد دستخوش گرفته بود به دولت پس داد. وثوق پس از خاتمه مجلس هفتم وكیل نشد و غالبا در تهران و اروپا به سر مى‏برد. در 1315 به جاى ذكاءالملك فروغى به ریاست فرهنگستان مصنوب شد و قریب سه سال در رأس فرهنگستان باقى ماند تا اینكه كندى كار در 1318 موجب بر كناریش گردید و باز به اروپا رفت. در 1321 به ایران بازگشت و نامزد سفارت ایران در امریكا شد، ولى براى او از تركیه پذیرش رسید كه آن را نپذیرفت و به ثبت دادن زمین‏هاى اطراف سلیمانیه پرداخت و با استفاده از قدرت برادرش براى تمام آنها سند مالكیت گرفت. حسن وثوق در اواخر عمر حافظه خود را از دست داده بود و غالبا در باغ سلیمانیه مى‏زیست و سرانجام در بهمن ماه 1329 درگذشت و در مقبره خانوادگى واقع در قم مدفون گردید. از وى هشت دختر و دو پسر باقى ماند. وثوق‏الدوله یكى از كارگردانان اساسى تاریخ مشروطیت ایران است. وى در تدوین متمم قانون اساسى دخالت داشت و در ریاست هیئت مدیره كه در حقیقت نقش سلطنت و دولت را بازى مى‏كرد لیاقت و كیاست خود را بروز داد. وثوق‏الدوله در تاریخ ایران به نیكى و بدى هر دو یاد شده است. بعضى از مورخین به مناسبت انعقاد قرارداد 1919 او را خائن قلمداد نموده‏اند برخى این اقدام متهورانه او را ستایش كرده‏اند. آنچه مسلم است وثوق مردى ادیب و دانشمند و رجلى باتدبیر و با اراده بوده است. در كتاب «رجال عصر مشروطیت» وثوق‏الدوله این طور معرفى شده است: پسر میرزا ابراهیم خان معتمدالسلطنه، سن او متجاوز از 40 سال است. سابقا مستوفى آذربایجان و از اعیان‏زاده‏هاى معقول با كمال طهران محسوب مى‏شود. در دوره اول مجلس 1325 از طرف تجار تهران وكیل گردید و بعد از چند ماهى به نیابت رئیس اول مجلس مفتخر شد و بعد به ریاست كمیسیون مالیه در مجلس مأمور گردید. پس از توپ بستن مجلس در 1326 بدون شغل در تهران زندگى مى‏كرد. در فتح تهران (1327) اول دفعه وزیر مالیه شد و الى 1335 اغلب وزارت مالیه یا خارجه به عهده او بود. در سال 1335 به ریاست وزراء منصوب گردید و بعد از ده ماه منفصل گردید و حالیه كه 1336 است در طهران بى‏شغل است. از اشخاص باهوش و فعال نمره اول ایران است. كمالات عربى و فارسى او قابل تمجید است. در مقدمه «دیوان وثوق» درباره صاحب ترجمه چنین نوشته است: مرحوم حسن وثوق (وثوق‏الدوله) براى ما دو شخص مختلف است با دو شخصیت متمایز و متباین. یكى وثوق‏الدوله سیاست پیشه و بى‏باك و راه‏شناس كه جمیع مدارج دیوانى و مناصب دولتى را از استیفاى ایالت آذربایجان تا ریاست وزراء طى نموده و در دوران خدمت خود هر چه را مطابق صلاح و مفید به حال ملك و ملت مى‏پنداشت اجرا مى‏كرد و هركارى كه مؤید سعادت ایرانى مى‏دانست برمى‏داشت و از بدگوئى این و آن نمى‏هراسید. اما وثوق‏الدوله ثانوى یعنى آن شخصیتى كه مورد علاقه ماست ادیبى است والامقام، نویسنده‏اى است توانا، خطیبى است مقتدر و برتر از همه. در نظر ما شعر دوستان پندارپرست گوینده‏اى نازك خیال و شاعرى است شیرین سخن. استاد ملك‏الشعراى بهار در زمان حیات خود شرح زندگانى وثوق‏الدوله را كه در سیاست و عالم ادبى دو دوست نزدیك بوده‏اند به رشته تحریر درآورده و در مجله یغما انتشار داده است. قسمتى از آن را انتخاب و ذیلا مى‏نگاریم. آقاى میرزا حسن خان وثوق سابق ملقب به وثوق‏الدوله بودند و پس از موقوف شدن كلیه القاب از طرف مجلس شوراى ملى ایران ایشان هم مانند سایر بزرگان و رجال مملكت لفظ (وثوق) را براى شناسائى و تعرفه خانوادگى اختیار نمودند. آقاى وثوق‏الدوله از خانواده‏هاى قدیم و محترم ایران است. جد ایشان ملقب به قوام‏الدوله و پدر ایشان میرزا ابراهیم خان ملقب به معتمدالسلطنه همواره مصدر خدمات عمده و مهم رئیس دفتر و استیفا كه قدیم آن را وزارت مى‏گفتند بوده و در واقع آقاى وثوق‏الدوله وزیرى است و عمیدى است آزاده و نیز از سوى مادر خواهرزاده مرحوم مبرور میرزاعلى خان امین‏الدوله وزیر مصلح و فاضل ایران است كه بعد از امین‏السلطان به امر پادشاه قاجار براى اصلاح مفاسد امور جبران خرابیهاى وزراء و صدور به مسند صدارت عظمى نائل آمد و اگر خائنان دربارى گذاشته بودند درهان عصر اصلاحات ایران شروع شده بود و چنانكه در تواریخ مذكور است دسایس دربارى نگذاشت كه آن وزیر بزرگ به خیالات بلند خود برسد و خانه‏نشین شد و از قرارى كه شهرت دارد در قریه (لشت نشاء) به امر دولت وقت مسموم گردید و شهید شد. ایضا درباره تحصیلات وثوق چنین متذكر شده‏اند: تحصیلات معموله زمان خود را از پارسى و عربى و فرانسه و ریاضى و انشاء و استیفاء بالاخره حكمت و فقه و اصول و ادبیات و حسن خط كه از ضروریات علم و ادب و استیفاى عصر محسوب مى‏شد در خانه پدرى و در نزد اساتید بزرگ آن عصر طى كرد. وثوق‏الدوله در سال 1297 ش براى بار دوم به زمامدارى رسید. در موقعى او نخست‏وزیر شد كه دولت علاءالسلطنه در اثر رعب و وحشت كمیته مجازات از زیر بار مسؤولیت شانه خالى كرد و امنیت در تمام كشور مختل شده بود. مرحوم ملك درباره دوره دوم زمامدارى او بدون بحث درباره قرارداد 1919 چنین مى‏نگارد: در سال 1297 ش یعنى در بحبوحه این انقلابات از طرف شاه ریاست وزراء به آقاى وثوق‏الدوله مفوض گردید و ایشان هم پذیرفت تشكیل هیئت دولت دادند و مدت دو سال به كار مداومت داده با زحمات بى‏شمار سر و صورتى به كارها داده و با دولت انگلیس كه در آن روزها فاتح از جنگ بین‏الملل بیرون آمد و سپاهیانش هم در ایران مقیم و مشغول طرفیت با قواى ساویت بودند لاعلاج و نظر به مصلحت دولت قرارهائى داده و ایحاد آن را موكول به تصویب مجلس شوراى ملى نمودند و پس از دو سال اداره كردن امور و موفق شدن به امنیت كامل و تدمیر دزدان مقتدر از قبیل نایب حسین كاشى و پسرش ماشاءالله خان و اصلاح طبرستان و مازندران كه درصدد تجزیه بودند و اصلاح آذربایجان كه آن هم درصدد تجزیه برآمده بود و اصلاح گیلان كه در كنف میرزا كوچك خان دم از مركزییت و طغیان مى‏زد و جمع‏آورى ژاندارم كه پراكنده و مضمحل شده بود از كار كنار رفت. وثوق‏الدوله در میان رجال ایران به علت داشتن تهور در كارهاى سیاسى و قبول مسؤولیت دوستان و دشمنان زیادى دارد و لامحاله این عقاید در تاریخ ایران نیز منعكس گردیده است. دسته‏اى او را به مناسبت انعقاد قرارداد معروف 1919 ستایش مى‏كنند و دسته‏اى دیگر از لعن و نفرین و اطلاق كمله خائن به او خوددارى نمى‏نمایند. در كتاب شرح حال رجال كه كرارا و در هر موردى كه فرصت پیش آمده به وثوق‏الدوله نسبتهاى ناروائى داده شده در بیوگرافى وى چنین آمده است: در 29 شوال 1336 ه.ق براى بار دوم نخست‏وزیر شد و وزارت كشور هم به عهده خودش بود. این هیئت دولت وى دو سال (از شوال 1336 تا شوال 1338) به طول انجامید و در این مدت به پشتیبانى دولت انگلستان نخست‏وزیر مقتدر و یكه‏تاز میدان بود. در این دوره ریاست داشت كه قرارداد معروف 1919(1298 ش) را با انگلستان منعقد نمود و ایران را به تحت‏الحمایگى انگلستان درآورد. مخبرالسلطنه نیز نوشته است كه تاریخ نه قضایاى مرو را فراموش مى‏كند نه 1919 را نه قطع عضو فاسد را. وثوق‏الدوله در طول بیست سال خدمات سیاسى خود دو نوبت رئیس‏الوزراد، پنج بار وزیر عدلیه، هشت مرتبه وزیر امور خارجه، پنج دفعه وزیر كشور، دو نوبت وزیر دارائى و یك بار هم وزیر علوم و معارف بوده است. مجموعا چهار دوره نیز نمایندگى مجلس داشته است. دیوان اشعارى دارد كه چند بار تاكنون چاپ شده است.

نویسنده : نظرات 0 پنج شنبه 15 مهر 1395  - 1:20 AM

جستجو



در وبلاگ جاری
در كل اينترنت

نویسندگان

امکانات جانبی