ملیت : ایرانی - قرن : 14 منبع : شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران (جلد دوم)
ملقب به معینالوزاره، در سرطان 1260 ش در تهران متولد شد. پدرش محمدعلىخان علاءالسلطنه و مادرش هماخانم عظمةالدوله دختر مجدالملك سینكى بود. وى در چهارسالگى همراه پدر خود به قفقازیه رفت و تا سال 1306 ه.ق در قفقاز سركنسول بود. در آن سال پدرش به جاى میرزا ملكمخان، وزیرمختار ایران در لندن شد. در اثر این ماموریت، خانوادهى خود را به لندن برد. حسین از همان سال تحصیلات خود را آغاز كرد. دورهى ابتدائى و متوسطه را در لندن پایان برد و در هفده سالگى در سفارت ایران در لندن با سمت آتاشه استخدام شد. بعد از دو سال نایب سوم بعد نایب دوم سفارت گردید. ضمن كار در سفارتخانه در دانشكدهى حقوق لندن نامنویسى كرد و از آن دانشكده درجهى لیسانس گرفت. بعد از صدور فرمان مشروطیت، علاءالسلطنه وزیرمختار ایران در لندن، به تهران احضار و به سمت وزیر امور خارجه تعیین گردید. میرزا مهدىخان مشیرالملك فرزند ارشد خود را در لندن جانشین خود ساخت و میرزا حسینخان فرزند دیگرش را به تهران احضار نموده در راس كابینه وزارت امور خارجه قرار داد. علاء قریب ده سال در آن سمت قرار داشت و قدرت فوقالعادهاى در وزارت امورخارجه به هم زد به طورى كه هیچ كارى در آنجا بدون اجازهى وى انجام نمىگرفت. مرحوم عبدالله مستوفى مىنویسد: «فارغالتحصیلهاى مدرسهى سیاسى نقطه اتكاء دیگرى در وزارتخانه داشتند و آن معینالوزاره رئیس كابینه وزیر بود كه الحق جوانها را زیر پر خود گرفته و خود علاءالسلطنه وزیر امور خارجه هم به واسطهى آقاى علاء نسبت به آنها از حمایت دریغ نمىكرد.» ممتحنالدوله در خاطرات خود دربارهى فرزندان علاءالسلطنه نوشته است: «... و آن دیگر با جمعى از شاگردان سیاسى براى خود حزب ساخته و وزارت خارجه را تیول ابدى خود قرار داده و در حقیقت نرن وزارت خارجه بود.» علاء تا 1296 رئیس كابینه وزارت خارجه بود و یا بنا به گفتهى دكتر متیندفترى، باید رئیس كابینه را معاون ادارى خواند زیرا در آن موقع كلیه امور ادراى، تحخت نظر رئیس كابینه بود. در تاریخ دىماه 1296، مستوفىالممالك براى چهارمین بار به صدارت رسید و جزء اعضاى كابینهى خود آقاى حسین علاء را به سمت وزیر فوائد عامه معرفى كرد. در ترمیم همان كابینه همچنان وزارت فوائد عامه با او بود. صمصامالسلطنه جانشین مستوفى در دو كابینهى خود پست وزارت فوائد عامه را بدو تفویض نمود. در 1298 براى شركت در كنفرانس صلح ورساى كه ریاست میسیون ایران با مشاورالممالك انصارى بود، علاء در آن میسیون شركت داشت. بعد وزیرمختار ایران در اسپانیا و سپس وزیرمختار در آمریكا گردید. در انتخابات دورهى پنجم، حسین علاء از تهران به نمایندگى رسید و هنگام خلع سلسلهى قاجاریه، جزء اقلیت مجلس بود و با خلع قاجاریه مخالفت نمود و پس از اتمام دورهى مجلس، به سفارت ایران در پاریس منصوب شد و مدت شش سال در این سمت باقى ماند. علاء در پاریس گذشته از مقام وزیرمختارى، سرپرست محصلین ایرانى در فرانسه نیز بود. در این ماموریت با نظم و ترتیبى كه در وى وجود داشت، منشا خدماتى شد و از این راه حق بزرگى بر گردن محصلین ادوار اولیهى ایران به فرانسه دارد. در 1312 كه رئیس آلمانى بانك ملى به نام لیندنبلات مرتكب سوءاستفاده و مورد تعقیب قرار گرفت، علاء به ریاست هیئت مدیره بانك ملى منصوب شد. این ماموریت بیش از یك سال طول نكشید و علاء به وزیرمختارى ایران در لندن ماموریت یافت. در 1317 ابتدا رئیس اداره كل تجارت و سپس وزیر تجارت شد. بعد از شهریور 1320 به صلاحدید فروغى نخستوزیر، پست وزارت دربار به مرحوم محمدعلى فرزین كه از رجال صدر مشروطه و سوابق آزادىخواهى و نیكنامى داشت، واگذار شد و از ریاست بانك ملى استعفا نمود و علاء به جانشینى او به بانك ملى رفت و دو سال در این سمت بود كه به وزارت دربار منصوب شد و سپس به سفارت ایران در واشنگتن ماموریت یافت. ماموریت علاء در واشنگتن مصادف بود با پایان جنگ جهانى دوم كه منجر به عدم تخلیه ایران از قواى خارجى شده بود. حكیمالملك نخستوزیر وقت شكایت به سازمان ملل برد و علاء در طرح موضوع در سازمان ملل فعالیت زیادى نمود و حقانیت ایران را به جهانیان ثابت كرد و در بین وطنخواهان وجهه زیادى كسب نمود. علاء تا 1329 در آمریكا به سر برد. در ابتداى همان سال در كابینهى على منصور به وزارت خارجه رسید و با استعفاى منصورالملك وزارت او هم خاتمه یافت ولى پس از مدتى كوتاه براى بار دوم به وزارت دربار رسید. در اسفند 1329 رزمآرا نخستوزیر در مسجد سلطانى، به ضرب گلوله از پاى درآمد. در آن اوضاع و احوال آن روز علاء مامور تشكیل كابینه شد و كابینهاى با پنج وزیر تشكیل داد و بقیهى وزارتخانهها را به عهدهى معاونین واگذار نمود و بالاخره دو هفته بعد كابینهى خود را ترمیم كرد. ولى دولت ضعیف علاء قادر به گردش كارها نبود. مخصوصا دخالت مجلسیان در كار اجرائى هر اقدام مثبتى را خنثى مىكرد. علاء در 6 اردیبهشت 1330 كنار رفت و مجددا به وزارت دربار منصوب شد. در فروردین 1334 بار دیگر زمامدارى به عهدهى حسین علاء قرار گرفت و انتخابات دورهى نوزدهم هم در دورهى او انجام شد. در 1334 مورد سوءقصد قرار گرفت ولى ضارب كه جزء فدائیان اسلام بود، موفق به انجام وظیفه نشد. نخستوزیرى دوم علاء دو سال طول كشید و در 15 فروردین جاى خود را به دكتر اقبال داد و براى بار چهارم به وزارت دربار رسید و تا 1342 در سمت وزارت دربار انجام وظیفه مىكرد تا اینكه در دورهى چهارم سنا، سناتور انتصابى شد ولى سال بعد درگذشت. علاء هنگام مرگ قریب 82 سال داشت. حسین علاء جثهاى كوچك و قدى كوتاه داشت. به زبان انگلیسى و فرانسه كاملا مسلط بود. از ادبیات فارسى و عربى نیز بهرهى كافى گرفته بود. با وجودى كه شخصا ورزشكار نبود ولى به ورزش عشق مىورزید و مشوق ورزشكاران بود و در طول دوران ادارى خود سرپرستى پیشآهنگى و كمیتههاى ورزشى را قبول مىكرد. سالها ریاست شوراى عالى بانك ملى را عهدهدار بود. در وقتشناسى و نظم همیشه پیشقدم مىشد. ارباب فضل را احترام مىگذاشت. علاء در عین داشتن دوستان زیاد، از داشتن دشمن نیز بىبهره نبود و دشمنانش اتهاماتى به او وارد مىكردند. روىهمرفته مردى محافظهكار و موفق محسوب مىشد. دختر ناصرالملك همدانى نایبالسلطنه احمدشاه همسر او بود. علاء چند روزى هم در سال 1306 در كابینه حسن مستوفى وزیر فواید عامه بود. (بخش 1: علاء) حسین بن علاءالسلطنه (ه.م.)، از رجال معروف معاصر (و. تهران 1261- ف. 1343 ه.ش.). وى در تهران متولد شد و بیست و چهار سال از اوایل عمر خویش را در انگلستان به تحصیل پرداخت و سرانجام به دریافت درجه دكترى حقوق ازدانشگاه كمبریج نایل آمد و در سن بیست و هشت سالگى به ایران بازگشت و تا اواخر عمر خود شغلهاى حساس و مهم مملكتى را عهدهدار بود كه مهمترین آنها عبارت است از: سفیر كبیر ایران در: انگلستان، فرانسه، اسپانیا، ریاست بانك ملى ایران، ریاست شوراى عالى بنگاههاى خیریه، ریاست شوراهاى عالى پیشاهنگى، ریاست باشگاه بینالمللى لاینز، ریاست شوراى مركزى جشنهاى دربار شاهنشاهى، ریاست هیئت امناى دانشگاه پهلوى شیراز، ریاست هیئت معتمدین دانشگاه ملى. علاء در چند كابینه عضویت داشت و آخرین سمت وى قبل از مقام سناتورى چهارمین دوره اجلاسیه مجلس سنا وزارت دربار شاهنشاهى بود. وى به دو زبان انگلیسى و فرانسه تسلط كامل داشت.