ملیت : ایرانی - قرن : 14 منبع : شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران (جلد اول)
در 1269 در كاشان تولد یافت. پدرش مرحوم حاج سید صدرالدین و جدش آقا سید احمد از اعاظم فقهاى عصر به شمار مىرفت. تحصیلات مقدماتى را در شهر كاشان انجام داد و براى ادامهى تحصیل به اصفهان رفت و سالیانى چند در حوزهى علمیهى اصفهان به تحصیل اشتغال ورزید. آنگاه براى تحصیل دورهى عالى به نجف اشرف رفت و از محضر درس آیتاللَّه آخوند محمدكاظم خراسانى و آیتاللَّه سید محمدكاظم یزدى و حاج شیخ عبداللَّه مازندرانى استفاده كرد. مدت تحصیل او قریب سیزده سال در نجف به طول انجامید و از آیات عظام درجهى اجتهاد گرفت. هنگام تحصیل در نجف در ایران جنبشى براى حكومت قانون و تأسیس عدالتخانه و مشروطه بوجود آمد. به تبعیت از اساتید خود كه مشروطه را در ایران تقویت مىنمودند در زمرهى مشروطهخواهان قرار گرفته و اقدامات وسیعى در این زمینه به عمل آورد. آنگاه به دستور مرحوم آخوند ملا محمدكاظم خراسانى براى تقویت مشروطهخواهان به هندوستان و مصر رفته و مشروطهخواهان آنجا را تشویق و سازماندهى نمود. پس از این مأموریت سیاسى كه قریب یك سال طول كشید، به ایران بازگشت. ورود او به تهران مقارن بود با فتح تهران و خلع محمدعلى شاه. در دورهى سوم مجلس شوراى ملى از طرف مردم شاهرود به نمایدگى مجلس انتخاب گردید. مجلس سوم پس از یك سال به علت جنگ بینالمللى اول منحل و غالب وكلاى آن مهاجرت نمودند. سید فاضل نیز در زمرهى مهاجرین بود و با مرحوم مدرس همكارى نزدیك داشت. چندى در كرمانشاه و مدتى در موصل و سپس در استانبول رحل اقامت افكند. پس از پایان جنگ جهانى اول به تهران بازگشت و به تدریس اشتغال ورزید. در دورهى چهارم مجلس شوراى ملى باز هم مردم شاهرود او را براى نمایندگى خود انتخاب كردند. مجلس چهارم در 1300 افتتاح شد و احمدى كاشانى جزء وكلاى حوزهى علمیه و از دوستان و طرفداران مدرس بود و جدال وى در آن مجلس با سلیمان محسن اسكندرى در تاریخ منعكس است. بین سید فاضل احمدى كاشانى و میرزاده عشقى شاعر انقلابى و مدیر روزنامهى قرن بیستم روابط و دوستى نزدیكى وجود داشت و قتل وى موجبات ناراحتى شدید او را فراهم نمود و در مجلس ختم او خطابهى شدید علیه حكومت سردار سپه و نظمیه ایراد نموده بلافاصله مورد تعقیب قرار گرفت. چندى در منزل دوستان مخفى بود تا سرانجام به دستور مدرس به حضرت عبدالعظیم رفته و در آنجا متحصن شد و پس از چندى به تهران آمد در غوغاى جمهوریت و بعد تغییر سلطنت از مخالفین بود و قدم به قدم با مدرس همگامى داشت. پس از استقرار حكومت رضاخان به شدت تحت نظر قرار داشت و چندى درس خود را تعطیل كرد. در تمام دوران سلطنت رضاخان مغضوب بود. بعد از كنارهگیرى رضاشاه آزادى خود را به دست آورد. با وجودى كه از چند نقطهى ایران كاندیداى وكالت بود، ولى هیچكدام را نپذیرفت و همچنان به وظایف مذهبى مىپرداخت. وفات او حدود 1340 در تهران اتفاق افتاد.