ملیت : ایرانی - قرن : 14 منبع : شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران (جلد اول)
میرزا علىاصغر خان كه به القاب اتابك، امینالملك، امینالسلطان و اتابك اعظم نیز نامیده مىشد، از رجال سیاسى ایران قرن گذشته است. وى متجاوز از ربع قرن در سمتهاى وزیر اعظم، صدر اعظم و نخستوزیر مشروطه، سیاست داخلى و خارجى ایران را اداره نموده است. دربارهى زندگى سیاسى و اجتماعى اتابك مورخین داخلى و خارجى مطالب بسیارى نوشتهاند. از خلال این نوشتهها معلوم مىگردد كه اتابك سیاستمدارى بزرگ و وزیرى عاقل و دانا بوده است. میرزا على اصغرخان سومین نخستوزیر مشروطه روز سهشنبه بیستم جمادىالاول 1274 قمرى در تهران متولد شد. پدرش مرحوم آقا ابراهیم امینالسلطان از رجال مؤثر دربار ناصرالدین شاه بود كه مقام وزارت داخله و دربار را به عهده داشت. علىاصغر تحصیلات خود را در زمینههاى ادبیات فارسى و زبان عربى و ریاضیات و تفسر و تاریخ و كلام و اصول نزد معلمین خصوصى ادامه داد و در نظم و نثر و اسلوب سخنورى صاحب نظر گردید. در 1288، شغل و لقب صاحب جمعى یافت و در 1298 خزانهدارى نظام به او محول گردید و یك سال بعد لقب امینالملك گرفت. در 1300 قمرى بعد از فوت پدر، قائممقام مشاغل و مناصب او گردید و با سمت وزیر اعظم امور مربوط به وزارت داخله و دربار به عهدهى او واگذار شد و امینالسلطان لقب گرفت. در 1303 قمرى امور مربوط به سیاست خارجى ایران و وزارت امور خارجه را عهدهدار شد و عملاً از آن تاریخ به بعد كه مصادف با فوت مرحوم میرزا یوسف مستوفىالممالك صدر اعظم بود، شخص دوم ایران گردید. در ماه رجب 1310 قمرى منصب و لقب صدراعظم یافت و تا 1313 كه واقعهى قتل ناصرالدین شاه در زاویهى مقدسهى شاهزاده عبدالعظیم اتفاق افتاد صدراعظم ناصرالدین شاه بود. پس از آنكه مظفرالدین میرزا ولیعهد به تخت سلطنت نشست، میرزا علىاصغر در مقام صدارت تثبیت گردید و تا 1314 قمرى در این سمت بود. در آن سال با دسایس درباریان و اطرافیان مظفرالدین شاه از كار بركنار و به قم تبعید و پس از چندى امینالدوله به جاى وى صدراعظم شد. مدت صدارت امینالدوله بیش از یك سال طول نكشید كه بار دیگر امینالسلطان به كار دعوت شد و در 1316 قمرى با عنوان اتابك اعظم صدراعظم گردید و تا اواخر 1321 در این سمت باقى بود. اتابك در این مدت موجبات سفر مظفرالدین شاه به اروپا را فراهم ساخت و با دو فقره قرضهاى كه از روسها گرفت، دو سفر در معیت شاه به اروپا رفت. در 1321 قمرى جاى خود را به عینالدوله داد و خود به سفر دور دنیا پرداخت و تا 1325 در اروپا مى زیست. در 1325 از طرف محمدعلى میرزا به ایران دعوت شد و مقام نخستوزیرى مشروطه به او اعطا گردید. اتابك زمام امور را به دست گرفت و وزارت كشور را نیز خود عهدهدار شد، تا اینكه در 21 رجب 1325 قمرى در صحن بهارستان كشته شد و طومار زندگى او درهم پیچید. براى اطلاعات بیشتر از زندگى اتابك، نظریات چند مورخ را دربارهى او نقل مىكنیم: محمدباقر اعتمادالسلطنه سوم برادرزادهى محمدحسن خان اعتمادالسلطنه دشمن سرسخت اتابك كه مدیریت روزنامهى رسمى دولت را در دورهى مظفرالدین شاه بر عهده داشت در مقدمهى شرح حال اتابك چنین مىنویسد: «شمس الكفات و بدرالثقات، مرجعالاكابر و ملجاءالافاخم، محیطالمفاخر و بسیطالمكارم، دست سخا و دست وفا، جوهر مجد و جلال، عنصر عقل و كمال، فخرالامراء و صدرالوزراء، دستور معظم و مفخم جناب مستطاب اجل اشرف امجد اكرم آقا میرزا على اصغرخان امینالسلطان صدراعظم دولت علیه ایران اداماللَّهالعالى اگر چه ترجمت احوال و ماجریات اعمال و شرح معالى و مفاخر و وصف فضایل و مآثر این دستور معظم را دواوین و اسفار قلیله شاید و قرون و اعمار طویله باید تا بحین استقصا آید. و البته در این سفاین و جراید فردى از فواید این بحر مالامال نگنجد و چیزى كه در عنوان خلاصه و وجیزى باشد مندرج نیاید، لهذا برحسب ضیق مقام باختصار كلام كوشیده از این تقصیر و قصور خود را معذور مىپندارم.» حاج مخبرالسلطنه هدایت دوست و معاون اتابك كه با وى به سفر دور دنیا پرداخت، در كتاب خاطرات و سفرنامه مكه كم و بیش دربارهى اتابك اظهار نظر مىكند. او معتقد است اتابك مردى كریمالنفس، بلندهمت با نطق و قلم، مدیر و سیاستشناس بود. در عوض محمدحسن خان اعتمادالسلطنه وزیر انطباعات ناصرالدین شاه كه آثار زیادى از او باقى مانده است، یكى از دشمنان سرسخت امینالسلطان، در تمام یادداشتهاى خود در كمال بىرحمى به او حمله مىكند. در یك مورد مىنویسد: «نمىدانم طاعون مصرش خوانم یا وباى هند. بلائى بود كه به جان دولت و ملت ایران افتاد و ایران را به باد فنا داد و جامع تمام رذائل و فاقد كلیه فضائل است.» در كتاب عصر بیخبرى یا تاریخ امتیازات در ایران، تألیف ابراهیم تیمورى آمده است: «اتابك در دوران زمامدارى خود بطور رسمى سه سفر به خارج نمود. در سال 1306 در معیت ناصرالدین شاه به اروپا سفر كرد و پس از مراجعت قرارداد لاتارى كه با انگلستان بسته شده بود موجب عدم رضایت مردم شد و لاجرم واقعهى تحریم تنباكو و فتواى میرزاى شیرازى پیش آمد. در این حادثه عدهى زیادى از مردم مقتول و مجروح شدند و سرانجام قرارداد فسخ و مبلغ پانصد هزار لیره خسارت به كمپانى دریافتكنندهى امتیاز داده شد. ناصرالدین شاه این خسارت را از بانك شاهى با بهرهى صدى 6 قرض گرفت و همین قرض موجبات بهم خوردن وضع مالى ایران شد. از كارهاى مهم و عمدهى امینالسلطان در دوران ناصرالدین شاه كوتاه كردن دست پسران شاه مانند ظلالسلطان و كامرام میرزا نایبالسلطنه بود. تا سال 1304 ظلالسلطان فرزند ارشد و اكبر شاه بر یك سوم از خاك ایران حكومت یا سلطنت داشت و در اصفهان براى خود نیروى مجهزى با تعلیمات افسران اتریشى فراهم آورده بود كه هر آن بیم حمله و تصرف تهران مىرفت. امینالسلطان در ابتداى كار موفق شد حكومت ظلالسلطان را فقط به اصفهان اختصاص دهد و فارس و جنوب و خوزستان و لرستان و گلپایگان و سایر شهرهائى كه زیر نظر وى بود ارج و به افراد دیگر سپرد. همچنین از دخالتهاى كامران میرزا نایبالسلطنه وزیر جنگ در حد معینى كاست». امینالسلطان در 28 سالگى نفر دوم ایران بود و از این لحاظ عدهى زیادى از رجال كه نزدیكى او را به شاه موجب دورى خود مىدیدند، بناى مخالفت و مبارزه را با وى آغاز نمودند، ولى امینالسلطان بر تمام مخالفین خود فائق آمد و مادام كه در مقام صدارت انجام وظیفه مىنمود هیچیك از رجال حق دخالت در حریم او را نداشتند. دو نفر از رجال آن عصر كه خود را همپایهى امینالسلطان مىدیدند و وجود او را مانع رسیدن به مقام صدارت مىدانستند، یكى اعتمادالسلطنه و دیگرى امینالدوله و هر دو از رجال علم و ادب بودند. اعتمادالسلطنه در كتاب اسرار انحطاط ایران یا خوابنامه و امینالدوله در كتاب خاطرات خود معایب كشور را متوجه امینالسلطان نمودهاند. در كتاب سیاستگزاران قاجار، جلد دوم، تألیف خان ملك ساسانى و مجموعهى نظریات اعتمادالسلطنه و امینالدوله تحت عنوان بیوگرافى او آمده است. امینالسلطان در زمان صدارت دوم خود با اخذ وام از دولت تزارى روسیه در دو نوبت، اول 22/ 5 میلیون منات روسى بود، مظفرالدین شاه را به سفر اروپا برد. غرض و منظور از این سفر، معالجهى شاه و بازدید از پیشرفتهاى كشورهاى اروپائى بود. امینالسلطان در ابتداى مشروطه به علت چهار سال توقف در كشورهاى اروپائى و آشنائى با طرز فكر اروپائیان تا حدى به حكومت قانون دلبستگى پیدا كرده بود. میرزا ملكم خان دشمن دیرینهى وى در یكى از نامههاى خود به دوستانش متذكر شده است كه اتابك فعلى با اتابك سابق فرق عمدهاى دارد. میرزا على اصغرخان بر اثر تلگرافهاى متوالى محمدعلى میرزا به ایران آمد و پس از وزیر افخم، به مقام نخستوزیرى رسید. مخبرالسلطنه دربارهى احضار امینالسلطان مىنویسد: «من به میرزا احمد خان نوشته بودم كه تا من اطلاع ندهم به ایران تشریف نیاورند. معینالتجار مغرور میرزا، صاحب اختیار و غیره برخلاف نوشته بودند، احضار شد و آمد. آزادیخواهان در بادكوبه و رشت و تهران مخالف اتابكند... اشخاصى كه قبل از مسافرت به مكه اتابك را مىشناسند از افكار اتابك بعد از مسافرت مستحضر نیستند، هركس هر چیز دربارهى او تصور مىكند. من بعد از مسافرت چین و ژاپن او را خوب و متوجه مصالح مملكت مىدانم. در این موقع از قرضه دوم در صحبت با معزالسلطان اظهار ندامت مىكرد.» اتابك پس از ورود به ایران از طرف محمدعلى شاه به نخستوزیرى رسید و كابینهى خود را در روز شنبه 20 ربیعالاول به مجلس معرفى كرد. چهار ماه نخستوزیر و وزیر كشور بود تا اینكه ساعت 8/ 5 بعد از ظهر روز یكشنبه در حالى كه با سید عبداللَّه بهبهانى از مجلس خارج مىشد، به وسیلهى شخصى به قتل رسید. دربارهى قتل اتابك اقوال مختلفى نقل شده است، ولى معتبرترین روایت مربوط به محمود است كه در كتاب تاریخ روابط ایران و انگلیس بدان اشاره شده است: «نقشهى كشتن میرزا على خان اتابك و بمب انداختن در خانهى علاءالدوله و سوء قصد به محمدعلى شاه را حیدرخان عمواوغلى كشید و پیروان او اجرا كردند.» بعضى از نویسندگان نقش و اجراى قتل اتابك را منسوب به محمدعلى میرزا مىدانند. در این باره خان ملك ساسانى در كتاب یادبود سفر استانبول و مرحوم شیخالملك اورنگ از زبان محمدعلى میرزا این مسئله را نقل كردهاند در حالى كه دلائل تاریخى آن را به اثبات نمىرسانند.