ملیت : ایرانی - قرن : 0 منبع : مشاهیر زنان ایرانی و پارسی گوی
از زنان افسانهاى ایران، همسر مهراب، پادشاه كابل و مادر رودابه، زن زال. سیندخت چون از عشق زال (پدر رستم) و رودابه آگاه شد رودابه را فراخواند و اشكریزان او را سرزنش كرد ولى چون دریافت كه این دو به راستى یكدیگر را دوست دارند چارهجویى كرد و شوهر خود مهراب را به پیوند زال و رودابه راضى ساخت و سپس براى خشنود كردن سام (پدر زال)، هدیههاى فراوان تهیه كرد و به نزد سام شتافت در حالى كه جامه دلاوران پوشیده و چون قاصدان ترگ رومى بر سر نهاده بود. سیندخت چون به درگاه سام رسید: زمین را ببوسید و گرد آفرین ابرشاه و بر پهلوان زمین نثار و پرستنده و اسب و پیل رده بر كشیده ز در تا دو میل یكایك همه پیش سام آورید سر پهلوان خیره شد كان بدید سیندخت با سام به گفتگو پرداخت و از زال و رودابه سخن گفت و سرانجام سام دست وى را گرفت و با وى پیمان بست كه هرگز خاندان وى را نیازارد. آنگاه سیندخت خود را معرفى كرد: كه من خویش ضحاكم اى پهلوان زن گرد مهراب روشن روان همان نام رودابه ماهروى كه دستان همى جان فشاند بر اوى سام همداستانى خود را با پیوند زال و رودابه و در امان بودن كابل و مهراب به سیندخت ابراز داشت و سیندخت شادمانه پیكى به كابل فرستاد و مهراب را مژده داد. روز دیگر سیندخت به نزد سام رفت تا اجازه بازگشت بخواهد: روا رو برآمد ز درگاه سام مه بانوان خواندندش به نام پس سام او را خلعت آراست و با پیامى دوستانه به مهراب او را به كابل بازگرداند در حالى كه آنچه در كابل، كاخ و باغ و خواسته داشت به سیندخت بخشیده بود و سیندخت نیز چون سام به كابل آمد از وى شاهانه پذیرایى كرد و با سام و زال و رودابه به نیمروز رفت و هنگام زادن رستم، در كنار رودابه بود.