ملیت : ایرانی - قرن : 14 منبع : شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران (جلد اول)
در 1287 در شهر یزد متولد شد. پس از انجام دادن تحصیلات مقدماتى در یزد عازم تهران شد وت حصیلات متوسطه خود را در كالج آمریكائى به اتمام رسانید و در وزارت راه استخدام شد و مشاغلى را تدریجاً در آن وزارتخانه احراز كرد در 1320 به وزارت پیشه و هنر و بازرگانى انتقال یافت و رئیس حسابدارى شد. بعد مقام مدیركلى گرفت و در 1324 ش معاون آن وزارتخانه گردید. در آذر ماه 1325 از طرف احمد قوام نخستوزیر به سمت وزیر كار و تبلیغات منصوب شد. در 1325 ش احمد قوام نخستوزیر، حزبى به نام حزب دموكرات ایران تأسیس كرد. آرامش در این حزب فعالیت زیادى داشت و سرانجام قائممقام دبیركل حزب شد و سیاست تبلیغاتى حزب را اداره مىكرد و روزنامههاى بهرام و دیپلمات را كه مدیر و صاحب آن بود ارگان حزب قرار داد و خود نیز به ریاست انجمن روزنامهنگاران برگزیده شد. آرامش پس از سقوط كابینهى احمد قوام ظاهراً شغلى نداشت ولى در مسائل سیاسى مداخله مىنمود. در جریان كودتاى 28 مرداد ماه 1332 رابط بین عدهاى و كرمیت روزولت بود و پولهایى بین آنها تقسیم مىنمود و دستجاتى را براى تظاهرات بسیج نموده و به مركز شهر روانه مىنمود. آرامش بعد از كودتا عضو هیئت نظارت سازمان برنامه شد تا اینكه مهندس جعفر شریف امامى او را به سمت وزیر مشاور و در اسفندماه 1339 به سمت قائممقام نخستوزیر در سازمان برنامه تعیین نمود. آرامش پس از استقرار در سازمان برنامه شروع به افشاگرى كرد و ابوالحسن ابتهاج مدیرعامل سابق سازمان را در مظان اتهام قرار داده و مسبب حیف و میلهاى بزرگ در سازمان برنامه دانست. با سخنرانىهاى او در مجلس شوراى ملى (دوره بیستم) و مصاحبه در جرائد، موضوع سوء استفاده در سازمان برنامه ابعاد گستردهاى پیدا كرد و ابتهاج نیز متقابلا به دفاع از خود برخاست و اتهامات وارده را رد كرد. كابینهى شریف امامى به علت افشاگرىهاى آرامش و اعتصاب فرهنگیان و فساد هیئت حاكمه و ورشكستگى اقتصادى و سایر مسائل ساقط شد. مدت وزارت و ریاست سازمان برنامهى آرامش كمتر از سه ماه بود. آرامش براى احراز مشاغل دست به تلاش دامنهدارى زد ولى شاه به هیچوجه با اشتغال وى در كار موافقت نكرد. تلاش شریف امامى نیز به جائى نرسید. آرامش فعالیت سیاسى خود را ابتدا علیه دولت و سپس علیه شاه آغاز كرد و خواستار تغییر رژیم شد و اعلامیههائى انتشار داد. در نتیجه ارتش او را بازداشت نمود و در دادرسى ارتش محاكمه و ابتدا محكوم به اعدام شد. بعد یك درجه تخفیف به او دادند. مجموعاً هفت سال زندانى بود. چند بار دست به خودكشى زد كه نجات یافت. در سال 1352 به وساطت شریف امامى از زندان آزاد شد. آرامش پس از آزادى از زندان از لحاظ روحى و جسمى و مالى وضع بدى داشت تا اینكه در همان سال در یكى از پاركهاى تهران هدف گلولهى مأموریت امنیتى قرار گرفته و به قتل رسید. روزنامههاى آن روز نوشتند خرابكارى به نام احمد آرامش كه قصد ترور مأمورین را داشت به قتل رسید. آرامش مردى جنجالگر، جاهطلب، مغرور، پركار و باهوش بود. پس از انقلاب اسلامى ایران كتابى بنام 7 سال در زندان آریامهر به قلم او انتشار یافت. گفته شد كتاب مزبور جز چند صفحه بقیهى آن نوشتهى اسمعیل رائین بود. خاطرات جالبى نیز از او منتشر شده است.