ملیت : ایرانی - قرن : 8 منبع : مشاهیر زنان ایرانی و پارسی گوی
769 ق، خان سلطان؛ همسر شاه محمود (765 -759 ق) از امراى آل مظفر و دختر امیر غیاثالدین كیخسرو بود. آن دو علاقه فراوانى به هم داشتند، به نوشته فارسنامه ناصرى «در زمان غیبت شاه محمود در شیراز، خان سلطان... چنان محافظت برج و باروى شیراز را نمود كه برترى بر او ممكن نبود.» اما شاه محمود تصمیم گرفت تا خواهر سلطان اویس ایلكانى (776 -757 ق) را به ازدواج خود درآورد. از اینرو خواجه تاجالدین محمد، وزیر خود را به خواستگارى نزد سلطان اویس فرستاد. خان سلطان كه از تصمیم همسرش آگاه شد، برادر او شاه شجاع را كه حكومت فارس و كرمان را داشت تحریك به فتح اصفهان نمود. شاه شجاع با لشكرى به سمت اصفهان حركت نمود. اما شاه محمود از برادر اطاعت كرد و شاه شجاع از تسخیر اصفهان منصرف شده و به شیراز بازگشت. پس از بازگشت شاه شجاع، به شاه محمود اطلاع دادند كه همسرش محرك شاه شجاع بوده است. لذا دستور داد تا او را خفه كرده و سپس به خواستگارى خواهر سلطان اویس فرستاد. در این میان شا محمود از كردهى خود پشیمان شد و ناله و زارى فراوان نمود. پس از اینكه همسر جدید به اصفهان وارد شد و احوال شاه محمود را دانست از شدت خشم و حسد دستور داد تا قبر سلطان بخت را شكافته و جنازه او را بسوزانند. سلطان بخت را در مقبره جنب مدرسه در دشت متصل به منارهها دفن كردند. بر روى سنگ قبر او كه پیش از مرگش- و ظاهرا توسط خود وى- تدارك دیده شده بود چنین نوشته شده است: «هذه الصخرة المقدمه انشاتها الخاتون العظمى سلطان بخت آغا ابنة الامیر خسرو شاه ادام اللَّه توفیقها بعد وفاتها فى رمضان سنة ثلث و خمسین و سبعمائة (753 ق)» ذبیحاللَّه صفا، سلطان بخت را دختر دمشق خواجه (5 شوال 727 ق) و نوهى امیر چوپان (728 ق) و خواهر دلشاد خاتون و نامادرى جهان خاتون مىداند و مىنویسد كه در بغداد به سال 743 ق با جلالالدین مسعود شاه اینجو (743 ق) ازدواج كرد و در همان سال با وى به شیراز آمد. در اینصورت معلوم نیست كه چرا نام پدرش غیاثالدین كیخسرو (خسرو شاه) گفته شده مگر اینكه لقب مسعود شاه باشد. نام او را سلطان بخت خاتون نیز نوشتهاند.