ملیت : ایرانی - قرن : 14 منبع : شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران (جلد دوم)
معروف به «مستشارالدوله» یكى از رجال معروف معاصر است و در 1242 ش در تبریز تولد یافت. پدرش میرزا جوادخان مستشارالدوله از اعضاى وزارت خارجه بود. تحصیلات مقدماتى را در منزل و زبان فرانسه را نزد پدرش فراگرفت سپس وارد مدرسهى متوسطه گردید. این مدرسه به همت میرزا جوادخان سعدالدوله در تبریز تاسیس شده بود. صادق مدت 9 سال در مدرسهى سعدالدوله به تكمیل تحصیلات پرداخت و چون از آن مدرسه فارغالتحصیل شد، در آن تاریخ میرزا محسنخان مشیرالدوله سفیر ایران در عثمانى بود. دو خواهرزادهى خود را كه یكى صادق و دیگرى محمدمظاهر بود براى ادامهى تحصیل به استانبول فراخواند. صادق مدتى در مكتب سلطانى استانبول تحصیل نمود و درجهى علمى در حقوق دریافت كرد. در همان موقع پدرش میرزا جوادخان نیز با سمت مستشارى در سفارت ایران در استانبول اشتغال داشت. در سال 1306 ه.ق به استخدام در سفارت ایران در عثمانى درآمد و با سمت تحریر و تقریرنویسى و نیابت مشغول كار شد. ضمنا با مطبوعات استانبول همكارى مىنمود و به اقتضاى جوانى مقالاتى علیه استبداد در كشور خود مىنوشت. مقالات تند صادق باعث شد كه دائى (سفیركبیر) و پدر (مستشار) و فرزند (نایب) به تهران احضار شدند. ولى زیاد طولى نكشید كه مشیرالدوله به وزارت عدلیه رسید و خواهرزادهى خود را منشى مخصوص نمود و براى او لقب صدیق حضرت گرفت. در سال 1313 ه.ق پدر او درگذشت و به دستور ناصرالدین شاه عنوان مستشارالدوله به فرزندش اعطا شد و صدیق حضرت به محمدمظاهر تعلق گرفت. صادق سپس در معیت امینالدوله به آذربایجان رفت و در آنجا با اعیان و اشراف تبریز طرح دوستى و مودت ریخت و چون سالها در استانبول تحصیل نموده و به زبان خارجى نیز آشنائى داشت، لذا غالبا از افكار و عقاید آزادیخواهان در تبریز حمایت و جانبدارى مىنمود و از همین لحاظ مرجعیت یافته و مورد توجه مردم قرار گرفت. پس از صدور فرمان مشروطه و انجام انتخابات، مستشارالدوله صادق از طرف اعیان تبریز به نمایندگان مجلس انتخاب شد و در مجلس نیز به اتفاق عدهاى معدود، مامور تنظیم و تدوین متمم قانون اساسى شدند. پس از به توپ بستن مجلس، مستشارالدوله دستگیر و در باغشاه زندانى شد ولى به شفاعت سعدالدوله وزیر خارجه از باغشاه آزاد و جزو درباریان محمدعلىشاه گردید و منشى و مترجم همایونى شد. در انتخابات دورهى دوم، صادق از طرف مردم تبریز و تهران نماینده شد ولى نمایندگى مردم تهران را قبول كرد و در انتخابات هیئت رئیسه به ریاست مجلس انتخاب گردید. صادق در این سمت در رفع اختلاف بین ستارخان و باقرخان از یكطرف با مخبرالسلطنه والى آذربایجان نقش میانجى داشت و به دعوت صادق، ستارخان و باقرخان به تهران آمدند و ابتدا در منزل سردار اسعد و بعد در پارك اتابك سكونت گزیدند. صادق به ستارخان علاقهاى خاص داشت و هفتهاى چند بار به ملاقات و دیدار او مىرفت و او را گرامى و معزز مىداشت. در اواخر دورهى مجلس، از نمایندگى استعفا داد و وارد هیئت دولت گردید و در كابینهى پنجم محمدولىخان تنكابنى در 20 اسفند 1289 وزیر داخله شد. در ترمیم این كابینه باز وزارت داخله را عهدهدار گردید. در كابینهى سوم صمصامالسلطنه، وزیر علوم و اوقاف بود. در ترمیم همان كابینه به وزارت پست و تلگراف منصوب شد. در كابینهى اول علاءالسلطنه همچنان وزیر پست و تلگراف بود. در 23 اسفند 1293 ش مشیرالدوله رئیسالوزراء، وزارت داخله را به عهدهى مستشارالدوله گذاشت و در كابینهى سوم صمصامالسلطنه، وزیر علوم و اوقاف بود. در ترمیم همان كابینه به وزارت پست و تلگراف منصوب شد. در كابینهى اول علاءالسلطنه همچنان وزیر پست و تلگراف بود. در 23 اسفند 1293 ش مشیرالدوله رئیس الوزراء، وزارت داخله را به عهدهى مستشارالدوله گذاشت و در كابینهى پنجم مستوفىالممالك، وزیر فوائد عامه بود. در خرداد 1296 براى بار چهارم وزیر داخله شد و در این هنگام ریاست دولت با علاءالسلطنه بود. در آن تاریخ كمیتهى مجازات با ترور و آدمكشى، رعب عجیبى در دلها افكنده بود و مخفیانه دستورالعملهائى براى وزراء فرستادند كه مطابق آن عمل نمایند و عدهاى را از كار بركنار سازند. از جمله به صادق تكلیف شده بود كه عدلالملك دادگر معاون وزارت داخله را بركنار سازد. از جمله به صادق تكلیف شده بود كه عدلالملك دادگر معاون وزارت داخله را بركنار سازد. صادق زیر بار این تصمیم نرفت و چند تن از وزراء را با خود همدست نمود و لاجرم درصدد كشف كمیته برآمد كه ناگاه كابینه علاءالسلطنه ساقط و صادق نیز بیكار ماند. در سال 1297 صادق با كمك عدهاى از دوستان خود، به تشكیل جمعیت ودادیون پرداخت. اعضاى برجستهى این جمعیت عبارت بودند از مستشارالدوله صادق، محتشمالسلطنه اسفندیارى، میرزا اسمعیلخان ممتازالدوله و مرتضى ممتازالملك. این جمعیت هنگام طرح و امضاى قرارداد 1919 علم مخالفت با آن برافراشتند، در حالى كه روزنامهى رعد معتبرترین نشریه روز از قرارداد حمایت مىكرد، این جمعیت مبارزات خود را علیه دولت و قرارداد آغاز كرد. وثوقالدوله نخستوزیر و عاقد قرارداد كه با قدرت خاص اختیارات را در دست گرفته بود، به پراكنده كردن جمعیت و دادیون همت گماشت و كارگردانان اصلى آن از جمله مستشارالدوله صادق را به كاشان تبعید نمود. مستشارالدوله در مدت حكومت وثوقالدوله تبعیدا در كاشان به سر مىبرد. بالاخره كابینهى قرارداد ساقط شد و مشیرالدوله زمام امور را به دست گرفت و تبعیدشدگان كاشان به تهران آمدند. صادق با كودتاى 1299 مصدر كارى نشد و روز سوم حوت 1299 جزو بازداشتشدگان قرار گرفت و در حكومت صد روزهى سید ضیاءالدین در زندان به سر مىبرد. پس از آزادى از زندان همچنان بدون كار مىزیست تا اینكه در كابینهى دوم سردار سپه در فروردین 1303 ش وزیر معارف و علوم و اوقاف گردید. مستشارالدوله در انتخابات موسسان اول به نمایندگى مجلس رسید و در انتخابات هیئت رئیسه با اكثریت ضعیفى به ریاست مجلس موسسان انتخاب شد. موسسان اول چند ماه از متمم قانون اساسى را اصلاح نمود. در 1309 ش به جاى ذكاءالملك فروغى به سفارت ایران در تركیه منصوب شد. در آن تاریخ هر دو كشور سعى داشتند به منظور حفظ حسن ارتباط، سفرائى به كشور یكدیگر اعزام دارند كه داراى شخصیت سیاسى و ملى باشند. از این نظر به جاى ذكاءالملك فروغى كه در گذشته كرارا وزیر و یك بار نخستوزیر بود، مستشارالدوله كه كرارا وزیر و یكبار رئیس مجلس بود، اعزام گردید. در این ماموریت توانست بر حسن روابط بر كشور بیفزاید و موجبات مسافرت رضاشاه را به كشور تركیه فراهم سازد. صادق پس از 5 سال توقف در تركیه، به تهران احضار گردید و به نیابت تولیت مدرسه عالى سپهسالار انتخاب شد. این ماموریت طولى نكشید كه صادق در زمرهى بازنشستگان وزارت خارجه درآمد. پس از شهریور 1320 و آزادى نسبى كه در كلیهى شئون ایران پیدا شد، بار دیگر بازیگران صدر مشروطه در صحنهى سیاسى ایران ظاهر شدند. وكلاى آذربایجان و عدهى زیادى از نمایندگان سایر شهرها اظهار تمایل به زمامدارى صادق نمودند ولى قوامالسلطنه اكثریت داشت و غالب نمایندگان مایل به زمامدارى او بودند. در مردادماه 1321 قوامالسلطنه از مجلس راى اعتماد گرفت و براى اینكه آراء نمایندگان آذربایجان را نیز جلب كند، در تشكیل دولت خود از دو تن از رجال سالخورده صدر مشروطه دعوت به همكارى نمود. این دو عبارت بودند از حكیمالملك و مستشارالدوله صادق كه هر دو با سمت وزیر مشاور، داخل كابینهى قوامالسلطنه شدند. دولت قوامالسلطنه در این دوره با مشكلات فراوانى روبرو بود. وقایع 17 آذر و آتش زدن خانهى وى موجب شد كه دولت سقوط كند و قوام مجددا جاى خود را به سهیلى داد. مستشارالدوله به عنوان یك رجل صدر مشروطه مترصد فرصت بود. چندى مورد تمایل نمایندگان دست چپى قرار گرفت لیكن آراء لازم را براى نخستوزیرى به دست نیاورد. هنگامى كه سهامالسلطان بیات به ریاست دولت رسید، صادق نیز در مجلس 45 راى داشت. در سال 1328 پس از تشكیل مجلس سنا، مستشارالدوله سناتور انتصابى آذربایجان شد. در آن روز سیدمحمد تدین و عدلالملك دادگر و مستشارالدوله صادق كه هر یك زمانى بر مجلس شوراى ملى ریاست مىنمودند، كاندیداى ریاست مجلس بودند ولى تقىزاده سوداى چنین كارى را داشت و با میانجیگرى حكیمالملك، صادق از ریاست مجلس به نفع تقىزاده كنار رفت و تقىزاده كه به عنوان مرشد آذربایجان خطاب مىشد، به ریاست مجلس سنا رسید. مستشارالدوله صادق در سال 1332 در سن 88 سالگى در تهران درگذشت و طومار زندگانیش كه در دوران شش پادشاه مصدر خدمات مهم بود، درهم پیچیده شد و در مقبرهى ظهیرالدوله مدفون گردید. صادق صادق ملقب به مستشارالدوله از رجال اواخر قاجاریه و اوایل دوره پهلوى (قر. 24 ه.). وى چهارمین رئیس مجلس شوراى ملى ایران بود و مكرر به وكالت و سناتورى رسیده.