ملیت : ایرانی - قرن : 14 منبع : مردان موسیقی سنتی و نوین ایران (جلد سوم)
یكى از ویولونیستهاى خوب و باتكنیك كه هنرمندان بزرگى چون على تجویدى، فرامرز پایور، خانم شكوه شهرستانى، حبیباله بدیعى و فریدون ناصرى روى نوازندگى وى صحه گذاشتند و معتقدند كه كارش قابل تمجید است، شهرام فسازاده در سیزدهم بهمنماه 1332 در تهران متولد شد، خانواده وى علاقه فراوانى به موسیقى داشتند و دارند و پدرش با فلوت كلیددار و تنبك آشنائى داشت كه بیشتر وقتها در منزل به نواختن مىپرداخت. شهرام در این محیط هنرى پرورش مىیافت تا اینكه پنج ساله شد و نىلبك و فلوت را، از طریق گوش صداهایى را كه دریافت كرده بود شروع به نواختن كرد و در مدتى كوتاه هر نغمهاى را كه مىشنید توانایى پیدا كرده بود تا با فلوت ان را بنوازد. شهرام فسازاه، درباره را یافتن خود به دنیاى پر از راز و رمز موسیقى مىگوید: «از همان كودكى، هر زمان كه صداى سحرآمیز ویولن را مىشنیدم، به راستى جادو مىشدم و در لحظات عمر آرزو مىكردم كه اى كاش من هم مثل بسیارى از هنرمندان روزى صاحب ویولنى باشم. در سال ششم ابتدایى بودم كه به آرزوى خود رسیدم و پدر یك ویولن مشقى از مرحوم نریمان برایم خرید. از آن زمان به بعد تمرینات شبانه روزى من با ویولن و سر و كله زدن با آن آغاز گردید، تمام آهنگها و نغماتى را كه روى فلوت فرا گرفته بودم، بر روى ویولن پیاده مىكردم و بدون معلم و فقط از طریق گوش سعى مىكردم آنچه را كه مىشنیدم اجرا كنم. بیش از چهارده سال از سنم نمىگذشت كه بخت یار و اقبالم شد و در همسایگى قاسم نیكپو، هنرمند ارزنده كه یكى از آهنگسازان و نوازندگان خوب و باسابقه ویولن و پیانو بود و در اركسترهاى مختلف رادیو فعالیت داشت قرار گرفتم. ایشان به پدرم توصیه كردند كه مرا براى یادگیرى ویولن به هنرستان عالى موسیقى بفرستد. بنا به توصیه این هنرمند فقید، پدرم مرا براى یادگیرى ویولن به هنرستان عالى موسیقى فرستاد. در این هنرستان، در حضور هنرمندان بزرگى چون استاد مصطفى پورتراب و رحمتاله بدیعى قطعه زنگ شتر شادروان ابوالحسنخان صبا را اجرا كردم كه ایشان مرا بسیار مورد تشویق قرار دادند. تا این زمان من با اصول نت و تئورى موسیقى ناآشنا بودم. ولى از آنجا كه موسیقى برایم همهچیز بود به دنبال این بودم كه همه چیزش را یاد بگیرم. در هنرستان عالى موسیقى، همزمان با شروع ویولن نزد رحمتاله بدیعى و تا پایان ردیفهاى مرحوم صبا، در تئاتر جامعه باربد نزد استاد اسماعیل مهرتاش مى رفتم و ضمن اینكه آواز مىخواندم یا ویولن آواز بعضى از شاگردان استاد را همراهى مىكردم تا ردیفها و گوشهها آهنگها و تصانیف گذشته را بیاموزم. و در همین زمان با اكثر خوانندگان مشهور فعالیت حرفهاى خود را آغاز كردم. ضمن كاوش و تفحص در جهان بىانتهاى موسیقى اصیل و سنتى ایران، از سن هفده سالگى به موسیقى اروپایى روى آوردم. و مدت هفت سال ویلون كلاسیك نزد روبن طهماسیانس كار كردم. باید اعتراف نمایم كه تكنیك نوازندگى خود را مدیون این استاد مىدانم. روزها و هفتهها، یكى پس از دیگرى بهسرعت سپرى مىشدند و من غرق در فراگیرى موسیقى بودم، در همین ایام نزد هنرمند باارزش خانم شكوه شهرستاى به فراگیرى پیانو و سلفژ و دیكته موسیقى پرداختم. و از ایشان بسیارى نیاموختههاى علم موسیقى را آموختم. مدتى بعد نزد هنرمند ارزنده و بزرگ دیگرى چون فریدون ناصرى رفتم و مسائل تئورى و هارمونى را فرا گرفتم كه باید در اینجا متذكر شوم كه اصولا شناخت روى مسائل مختلف موسیقى، آهنگسازى، تئورىها و هارمونى، خود را مدیون كوششها و زحمات و محبتهاى پدرانه ایشان مىدانم. مدت یك سال و نیم هم نزد استاد فرامرز پایور سنتور نواختم و از مكتب ایشان فیض بردم، روى اصول سازشناسى اكثر سازها را نواختهام و به سهتار و ضرب آشنایى كامل دارم. به ساز حبیباله بدیعى، فرامرز پایور و پرویز یاحقى علاقمند و هر وقت به صداى ساز این بزرگان گوش فرامىدهم در دنیاى دیگرى سیر و سیاحت مىكنم و به معنویات بیشتر نزدیك مىشوم.» شهرام فسازاده، جهت شناساندن موسیقى سنتى ایران، كنسرتهاى مختلفى در كشورهاى انگلستان و فرانسه اجرا كرده و چندین آهنگ براى اركستر و پیش درآمد و رنگ در دستگاهاى مختلف ساخته و اجرا كرده و در حال حاضر به طور خصوصى هنرآموزان موسیقى را تعلیم مىدهد.