مشاهیر ایران و جهان - مؤیدمحسنی، احمدرضا

راسخون راسخون راسخون
انجمن ها انجمن ها انجمن ها
گالری تصاویر گالری تصاویر گالری تصاویر
وبلاگ وبلاگ وبلاگ
چندرسانه ای چندرسانه ای چندرسانه ای

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع : مردان موسیقی سنتی و نوین ایران (جلد سوم)

احمدرضا مؤیدمحسنى، از جمله هنرمندان خود ساخته‏اى است كه به سال 1327 در شهرستان دورافتاده و فاقد هرگونه آموزش هنرى چون سیرجان از توابع كرمان دیده به جهان باز كرد. از كودكى به موسیقى علاقمند شد، ابتدا كار موسیقى، فراگیرى و نواختن آن را با نى‏لبك كوچكى كه ساخت نزد خود آغاز كرد و همزمان نواختن ضرب را هم با كوشش و تمرین‏هاى متمادى و شبانه‏روزى، توانست چند ریتمى به‏اجرا درآورد. پس از چندى وى نواختن سرنا كه یك ساز محلى است نزد خود شروع به تمرین كرد و آن را هم به خوبى آموخت. پدربزرگ وى هنرمندى خوش‏صدا و دلنشین بود كه داراى خطى زیبا و پدر احمدرضا نیز خود اهل قلم و كتاب و خطى خوش كه اشعارى را هم هروقت امكان مى‏یافت مى‏سرود، خلاصه خانواده وى بى‏بهره از هنرهاى گوناگون نبودند و خود احد رضا هم غیر از موسیقى از نقاشى هم بى‏بهره نبود و كارهاى خوبى را از همان طفولیت مى‏كشید و ارائه مى‏كرد. درباره نحوه و فعالیت‏هاى هنرى خود، احمدرضا مؤید محسنى مى‏گوید: «موسیقى را به طور جدى از سن چهارده سالگى، با بهره‏گیرى از صفحات گرامافون و گرام و شنیدن نواى ساز هنرمندان از طریق رادیو، در خود پرورش دادم، گرچه در اوائل برایم مشكل بود، ولى دیرى نگذشت كه خوشبختانه پدر و برادرم مرا تشویق كردند و حتى پدرم موجبى فراهم آورد كه من ساز دیگرى را هم فراگیرم. باید یادآور شوم، در آن محله دورافتاده متأسفانه ساز مورد علاقه من كه سنتور بود وجود نداشت تا این‏كه از طریق آگهى در روزنامه، با یكى از مراكز تهیه وسائل موسیقى و فروش آن آشنا گردیدم و از طریق مكاتبه، ساز دلخواهم سنتور را سفارش دادم و پس از مدتى برایم ارسال كردند. پس از این‏كه صاحب سنتور شدم، بزرگترین مشكلم كوك این ساز بود كه پس از چندى با كمك یكى از دوستانم كه نوازنده تار بود، رفع این نقصیه هم شد و من عملا نزد خود شروع به نواختن سنتور و تمرین آن كردم. نداشتن مربى و استاد موجب مى‏شد كه وقت زیادى را صرف كنكاش در زمینه این ساز نمایم و در نتیجه لطمه‏هاى فراوانى هم به تحصیلم وارد شد، ولى عشق به سنتور به خصوص نفس موسیقى مرا دلسرد نكرد و آن‏قدر نواختم شبانه‏روز تا این‏كه اولین قدم آهنگى را كه ساختم عرضه رادیو كرمان نمودم كه در آن زمان مورد توجه هم قرار گرفت و علت هم آن بود كه استان كرمان، خود موسیقى‏اى به نام موسیقى محلى (فولكوریك) نداشت. مسئولین موسیقى وقت رادیو كرمان هم در آن زمان از موسیقى و آهنگ‏هاى استان‏هاى همجوار كرمان از جمله: سیستان و بلوچستان، بندر عباس، شیراز و بوشهر و... استفاده مى‏كردند و با شعر و گویشى كرمانى و یا ملودى‏هاى معروف خوانندگان و آهنگ‏سازان رادیو تهران (ایران) را با همان روش بالا كه ذكر كردم، یعنى با شعر و گویش كرمانى بازسازى مى‏كردند، با اجرایى ضعیف‏تر و خواننده‏اى محلى به هر حال كارهاى اولیه من كه به شوراى موسیقى ایران براى مجوز و پخش فرستاده مى‏شد، نسبت به كارهاى قبلى رادیو كرمان داراى ویژگیهاى خاصى نسبت به كارهاى قبلى این رادیو داشت كه موجب مى‏شد، اعضاء شورا از مركز تولید رادیو كرمان بخواهد كه حداقل حالا كه موسیقى خاصى در كرمان وجود ندارد، از این نمونه موسیقى بیشتر تولید كنند كه این امر باعث دلگرمى من شد و از آن به بعد زیربناى موسیقى محلى كرمان را ریختم و در این زمینه هم فعالیت‏هاى زیادى كردم و از سال 1349 رسما به سمت سرپرست اركستر رادیو تلویزیون كرمان تا سال 1354 مشغول خدمت و فعالیت گردیدم. خوب به خاطر دارم كه اواخر همین سال بود كه استاد فقید مرتضى‏خان حنانه به سرپرستى تعدادى از هنرمندان و موسیقى شناسان براى تحقیق موسیقى محلى كرمان به این استان آمدند و بعد از آن كه پى بردند كه در كرمان موسیقى (فولكلور)وجود ندارد، با شنیدن چند نمونه از كارهاى من و انتخاب آن‏ها براى اجرا در اركستر بزرگ رادیو ایران، استاد حنانه مرا تشویق كرد و گفت كه در زمینه موسیقى به خصوص رشته آهنگسازى استعداد دارم و بهتر است كه هرچه زودتر به تهران بروم و موسیقى را به صورت علمى بیاموزم. این فكر در مغزم بود، تا این كه به خدمت سربازى رفتم و پس ازپایان خدمت راهى تهران شدم و تئورى موسیقى را نزد استاد حنانه آموختم و از راهنمایى‏هاى ایشان سود فراوان بردم كه مایه و پایه اولیه‏ام در موسیقى علمى شد و پس از چندى به منظور تكمیل كارم وارد هنركده موسیقى ملى (دانشكده موسیقى ملى) شدم، از جمله اساتیدى كه جزو هیأت ژورى هنركده موسیقى ملى بودند، شادروان استاد على‏اكبرخان شهنازى بود. وقتى ایشان متوجه گردیدند كه من سنتور را نزد خود و به طور سینه به سینه فرا گرفته‏ام و شیوه خاص خود را در اجرا دارم، مرا مورد لطف قرار دادند و از من خواستن كه روشم را ادامه دهم و از آنجایى كه علاقه‏ام به رشته آهنگسازى قوى‏تر بود، این رشته را به عنوان رشته تحصیلى‏ام انتخاب و زیر نظر استاد ارجمند و گرامى مصطفى پورتراب قوائد آهنگسازى را فرا گرفتم كه حاصل كارم تا كنون بیش از یكصد و شصت آهنگ باكلام، پنج موسیقى متن فیلم سینمائى و بیست و دو موسیقى فیلم كوتاه تلویزیونى است.» احمدرضا مؤیدمحسنى، اخیرا به مناسبت بزرگداشت خواجوى كرمانى، نوارى را در موسسه فرهنگى و هنر آواى‏دل با صداى بهزاد تهیه و منتشر كرد كه از كارهاى خوب این آهنگساز مى‏باشد. وى، در ضمن كارهاى موسیقى و نقاشى، علاقمند به سینما و فیلم‏سازى نیز مى‏باشد و مدتى عضو سینماى آزاد شد كه به صورت آماتور چند فیلم كوتاه را كارگردانى كرد و هم‏اكنون در رشته سینمایى و فیلم‏سازى مشغول تحصیل و در كار سینماى حرفه‏اى كار مى‏كند.

نویسنده : نظرات 0 چهارشنبه 28 مهر 1395  - 3:11 PM

جستجو



در وبلاگ جاری
در كل اينترنت

نویسندگان

امکانات جانبی