ملیت : ایرانی - قرن : 14 منبع : مردان موسیقی سنتی و نوین ایران (جلد سوم)
كم نبودند استادان واقعى و بزرگى در هنر موسیقى پهندشت ایران زمین كه احساس و تفكر و كار و زندگى را براى وطن خود ایران مىخواستند و در حال حاضر نیز مىخواهند. اینان سالیان دراز، هم و كوشش خود را مصروف بدان داشته بودند تا از تجربیات و مطالعه هنرىشان چراغى فراراه پویندگان مشتاقان هنر برافروزند استادانى كه سراسر عمر پربار و جوانى خویش را صرف این مهم كردند و مىكنند و با تمام اینها، از دیده مردمان بدور ماندهاند و چهره و نامشان را با چشم و گوشها، انس و الفتى نیست. سورن آراكلیان یكى از چهرههاى درخشان و پایهگذار هنر و صنعت سازسازى در ایران است كه در یكى از شمارههاى مجله موسیقى از وى چنین نقل گردیده: «سورن آراكلیان در سال 1266 هجرى خورشیدى برابر 1887 میلادى در تبریز پا به عرصه وجود نهاد. هوش و قریحهاى كه در اوان كودكى از سورن بروز مىكرد، به خوبى مىتوانست نشانه پیشروى و پیروزىهاى آینده او باشد. سورن تحصیلات مقدماتى و متوسطه خود را در شهر تفلیس به پایان رسانید. وى نیز شاید چون هزاران نوجوان دیگر كه در آستانه گزینش راهى براى زندگى آینده خود، مردد و دودل مىمانند و شاید چون همانها كه عاقبت در این گزینش از توصیههاى پدر و مادر تأثیر مىپذیرند و دل به «دور اندیشى و مصلحتبینى» آنان مىسپارند به هر سببى كه باشد وارد دانشگاه امپراتورى «نواراسیسك»، در «ادسا»گردید و رشته حقوق قضایى را براى خود برگزید... گواهى فعلى آراكلیان خود مؤید نارضایى گذشته او در انتخاب رشتهاى است كه قبل از همه به اعصابى پولادین و قلبى بىاحساس نیاز دارد. او در خود حساسیت مواجى را مىدید كه مىبایست در مسیرى مناسب به راه افتد و ثمر برساند... با همه این راستىها، سورن از دانشكده حقوق دانشگاه امپراتورى در ادسا، به اخذ پایان نامه تحصیلى توفیق یافت... شعله اشتیاقى كه در او در سوز بود، تا بدانجا زبانه كشید كه وى را واله و مشتاق به سوى موسیقى روى آور ساخت. سورن در اوان تحصیل حقوق هرگز نتوانست چشم از موسیقى بپوشد و دوستانش در لحظات فراغت از دانشكده، تنها مىتوانستند در كنسرواتوار تفلیس سراغى از وى بگیرند. استعداد اولیه سورن در كنسرواتوار تفلیس شگرف و چشمگیر بود و از استاد مجرب و كارآزمودهاش این توصیه را دریافت كه به پراگ برود و استعداد و قریحه شایان خود را در آنجا، صیقل دهد. در پراگ به تكنیك ساز انتخابى خود ویولنسل آشناتر شد و دستى توانا بر آن یافت. اولین ثمره تلاش تحصیلى سورن، در «كوارتت»ى كه با همكارى دوستانش برپا شده بود، بروز كرد، «كوارتت» سورن و دوستان، در كنسرواتوار پراگ تا سه سال فعالیت داشت و برنامههاى مرتب و جالبى به دوستداران عرضه مىنمود. در پراگ استعداد سورن به راه دیگرى نیز معطوف شد. «كارل دورژاك» استاد ویولنسازى و از نسب آنتوان دورژاك آهنگساز بزرگ- استادى وى را پذیرفت و در اندك زمانى با فنون و رموز ساختن و پرداختن ویولن آشنایش ساخت. سفر برلن سورن را در كار ویولنسل مجربتر ساخت. چه كه یك سال تمام در آكادمى برلن و در محضر پروفسور «بك كر» به شاگردى نشست و از تجربه و استادى او،فیضى اندوخت. پس از این سفر یك ساله، سورن دوباره به ادسا بازگشت و به تكمیل معلومات حقوقى خود پرداخت! او هرگز جاى شگفتى نیست، تجربهها بدو آموخته بود كه با همه جنجالها و قال و مقالها كه در دنیا بر سر هنر برپا است هرگز آن را یارایى نیست كه همه مسؤلیتها را تحمل نماید و همه زندگىها را تأمین سازد! و این دنیاى پر اضطراب و دغدغه طبیعتا از یك پزشك و یا مرد حقوقى بیشتر استقبال مىكند تا یك هنرمند با همه ارج و منزلش! پس از تكمیل مطالعات حقوقى، گذشته درخشان سورن، موقعیتى بس مهم برایش پیش آورد: سورن آراكلیان به ریاست كنسرواتوار تفلیس برگزیده شد. در این مقام نیز انگیزه تلاشهاى فراوان گردید. و به ایران وطنش بازگشت. در آن زمان به تازگى مدرسه موسیقىاى به همت كلنل علینقىخان وزیرى احداث شده بود. سورن آراكلیان، در سال 1311 هجرى خورشیدى همكارى با مدرسه موسیقى را با 150 ریال حقوق ماهیانه آغاز نمود! از آن سال به بعد با چند وقفه كوتاه، آراكلیان استادى ویولنسل را در مدارس موسیقى بعهده داشته است. دو سال بعد، بهخاطر تلاشهایش حقوقش به 250 ریال رسید و یك سال بعد از آن به 350 ریال و به تناسب سابقه هر سال افزونى یافت و فعالیتش گسترش پیدا نمود. از شهریور 1315 با توجه به تحصیل جداگانه او در زمینه ویولنسازى، تعمیر سازهاى زهى مدرسه موسیقى نیز بدو محول شد. در سال 1320 با كمك «نصرالهخان مینباشیان» و «كنت» مشهور تریویى بوجود آورد. با روى كار آمدن مینباشیان تصمیم جدیدى به مرحله اجرا درآمد. چه كه وى نقشههاى فراوان و بزرگى براى گسترش فعالیتهاى هنرى در ایران در سر داشت، و یكى از آن جمله استخدام استادانى از اروپا بود. آقاى آراكلیان از آنجا كه اطلاعات مفیدى از نحوه كار استادان اروپایى داشت مورد شور قرار گرفت و انجام این مهم از او خواسته شد. آراكلیان به دوستان اروپایى خود در پاریس، برلن و هامبورگ نامه نوشت و همینگونه نامهاى براى «زلنیكا» رئیس كنسرواتوار پراگ. از آلمان براى هر استاد 1000 تومان و از پراگ 600 تومان تقاضاى حقوق شد و عاقبت 9 تن استاد چك، به پیشنهاد آراكلیان به استخدام مدرسه موسیقى در آمدند. متأسفانه پس از اندك زمانى جنگ بینالملل آغاز شد و استادان چك به پراگ بازگشتند و این نقشه سودمند نیز تا حدى بلااثر و منتفى ماند. سال 1322، براى آراكلیان ارتقاء مقامى در برداشت و تدریس دوره عالى هنرستان موسیقى نیز بدو واگذار گردید. در سال 1323، به موجب كدورتى، موقتا از كار بركنار شد و شاید این بركنارى به سود وى نیز بوده است، چه كه بلافاصله به بیروت عزیمت نمود و 5 سال در آكادمى هنرى آن دیار به استادى و تدریس اشتغال داشت. سورن آراكلیان در شهریور 1328 به ایران بازگشت و مجددا به استخدام رسمى وزرات فرهنگ درآمد و راه تدریس گذشته خود را ادامه داد، در همان سال لیسانس وى در رشته حقوق از دانشگاه «نواراسیسك» مورد تأیید و تصدیق شوراى عالى فرهنگ قرار گرفت. در سال 1330 كوارتت جدیدى در هنرستان به همت آراكلیان تأسیس شد و اولین برنامه خود را مشتمل بر كوارتتى از هایدن و یك رشته آهنگهاى محلى در خرداد ماه همان سال اجرا نمود. و نیز از سال 1330، به عضویت هیئت ممتحنه هنرستان عالى موسیقى درآمده و از سال 1334، عضویت شوراى فنى هنرستان را نیز بدست آورده است. در سال 1335، آراكلیان خود مصمم شد به آلمان سفر كند و به دعوت كنگره بینالمللى فولكلور موسیقى در جلسات آن شركت جوید. در همین سفر، از طرف هنرهاى زیباى كشور، مأموریت یافت كه وسائل ضرورى براى تأسیس یك كارگاه ویولنسازى در ایران را تهیه كند و نیز براى استخدام چهار تن استاد اتریشى اقدام نماید. سورن آراكلیان پس از كوشش و جستجوى بسیار چند تن از نوازندگان اتریشى را براى سفر به ایران آماده و موافق ساخت. یكى از این چهار تن «هایموتویبر» رهبر سابق اركستر سمفونیك تهران بود سه تن دیگر نوازندگان سازهاى بادى بودند. در بیست و چهارم مهرماه 1337، آراكلیان هفتاد ساله با بیست و پنج سال خدمات صادقانه بازنشسته گردید. سورن آراكلیان در سال 1331، كتابى به زبان فرانسه در زمینه ساختمان ویولن، در تهران به انتشار گذاشت كه بیش از حد مورد توجه قرار گرفت. با ارسال نسخ كتاب مزبور به بلژیك و فرانسه، نامههاى متعددى از هنرمندان و هنردوستان اروپا به آدرس آراكلیان رسید كه همه مشحون از تقدیر و تحسین بود. پنج سال بعد از انتشار كتاب ویولن، به آلمانى برگردانده شد و در مجله نفیس و زیبایى در آلمان به چاپ رسید. مجله «داس نوریك اینسترومنت» چاپ آلمان (در شماره ژانویه 1957) درباره كتاب راكلیان اینگونه نوشت: «این كتاب باید در كارگاه هر ویولنسازى وجود داشته باشد...» مسیو گونیك رئیس مدرسه دولتى سازسازى سوئیس نیز براى آراكلیان نوشت: «همكار عزیز آقاى سورن آراكلیان، من براى تعلیم از كتاب شما استفاده مىكنم، مطالبى را كه در كتاب ویولن مطرح كردهاید قابل توجه است...» پس از آن نام آراكلیان در زمره سازندگان ویولن در همه كتابها و نشریات مربوطه، قرار گرفت. از جمله در یك «فرهنگ بینالمللى سازسازان» كه در بروكسل چاپ و منتشر شده است در ردیف نام سورن آراكلیان و مختصرى از زندگى هنرى او و نمونه امضایش به چشم مىخورد. آراكلیان اعتقاد داشت كه تأسیس یك مدرسه و یا دست كم كلاسى براى تعلیم فن سازسازى براى سرزمین ما بسیار نافع و ضرورى و در عین حال مقرون به صرفه است، زیرا تنها تجربه، توفیق كامل در ساختن سازى را تضمین نمىكند، بلكه رعایت قواعد علمى و نسبتهاى تثبیت شده باید به صورت پشتوانه تجربایت یك سازنده قرار گیرد. به طور اصولى مىتوان گفت كه هر سازنده ساز باید قبل از همه موسیقىدان باشد و طنین، رنگ و حساسیت ساز را بهخوبى بشناسد... در حال حاضر ما تنها كارگاهى داریم كه باید در تكمیل آن بهكوشیم. ماده اولیه براى ساختن ساز در ایران به فراوانى در دسترس است و آن چوب «افرا»ى بسیار مرغوب است. با تلاش بیشتر و با امكانات طبیعى كه داریم حتى خواهیم توانست سازهاى تهیه شده در ایران را به خارج صادر كنیم...» ناگفته نماند كه آراكلیان تاكنون سازهاى مختلفى ساخته است كه تعداد ویولنها بیش از همه است (36 دستگاه)، امروز در دست غالب نوازندگان متبحر ایرانى ویولن دیده مىشود كه نتیجه تجربیات و مطالعات مردى است كه هم اكنون با همه كهولت، رنگ تندى در چشمان بىفروغش تتق مىكشد، رنگى از یك غرور، غرور خدماتى صادقانه به هنر میهنش ایران عزیز...» سورن آراكلیان در سال 1341 چشم از جهان فروبست و بدین ترتیب پرده فرو افتاد و فراز و نشیب یك زندگى فخرآفرین پس از هفتاد و پنج سال از دیدهها ناپدید گشت، روانش شاد.