ملیت : ایرانی - قرن : 14 منبع : فرهنگ بازیگران سینمای ایران
حسین سرشار، هنرمند باارزش و خوشصدا به سال 1310 در تهران خیابان فرهنگ دیده به جهان باز كرد. وى از كودكى به موسیقى علاقهمند و از صدایى رسا و خوب برخوردار بود به همین جهت به تشویق دوستان و اطرافیان در هر فرصتى كه پیش مىآمد براى آنان مىخواند و با صداى خدادادى خود آنان را محفوظ مىكرد. حسین سرشار هنوز خیلى جوان بود كه شروع به پیش پردهخوانى نمایشات كرد و پس از چندى، چند قطعه سرود رادیویى نیز اجرا نمود و براى پیشرفت در فن و هنر خوانندگى به هنرستان عالى موسیقى رفت و در این هنرستان ثبت نام كرد. در هنرستان خیلى زود حسین خود را شناساند و اولیاى هنرستان پى به صداى عالى و حنجره طلایى وى بردند و براى او پیشبینى مىكردند كه صاحب این صدا روزى مىتواند با نغمات روحپرور خود، صاحبش را به اوج شهرت و افتخار برساند. این پیشبینى كاملاً درست و حساب شده بود و حسین سرشار پس از اتمام دورهى هنرستان عالى موسیقى، به توصیهى اساتید فن براى گذراندن دورهى كنسرواتوار بدون استفاده از بورس تحصیلى كه سایر هنرآموزان دریافت مىكردند عازم ایتالیا شد. وى پس از ورود به رم، خود را براى كنكور كنسرواتوار «سانتاچى چیلیا»، «سبیل مقدس» آماده كرد و از این كنكور دشوار با موفقیت بیرون آمد. از این زمان به بعد وى پلهاى موفقیت یكى پس از دیگرى طى كرد و در مسابقه بینالمللى آواز كه با شركت خوانندگان: آمریكایى، روسى، فرانسوى و ایتالیایى در ونیز برگزار شده بود شركت و مقام اول را به دست آورد و اینجا بود كه سرشار، سرشار از پیروزى گردید ولى هیچگاه تكبر و غرور، در وى راه نیافت و هنوز هم همان انسان درویش و خوش برخورد و دوستداشتنى است. حسین سرشار، پس از این موفقیت در شهر ونیز، مدت یكسال در این شهر اقامت كرد و یك دورهى عالى را پشت سر گذراند و در این مدت در چند برنامهى رادیو، تلویزیونى شركت و یكبار هم در اركستر سمفونیك میلان برنامهى مستقلى اجرا كرد. در این دوران بود كه عدهاى از هنرمندان ایرانى در ایتالیا در صدد برآمده بودند كه فیلمهاى ایتالیایى را به فارسى برگردانند و چون از صداى خوب حسین مطلع شده بودند به سراغش آمدند. حسین هنگام فراغت از تحصیل، بنا به دعوت این متصدیان دوبلاژ ایرانى به دوبلاژ نیز روى آورد و از همان ابتداى كار یك «تن عالى» براى هر یك از پرسناژهاى مشهور انتخاب كرد، از جمله: «ویتوریو دسیكا»، «ویتوریو گاسمن»، «آلبرتو سوردى»، «والتر كیارى»، «ایومونتان» و چند هنرپیشه دیگر بود و فیلمهایى كه با شركت این هنرپیشهها در ایران نمایش داده شد و موفقیت كسب كرد، صداى حسین سرشار در این موفقیتها به طور محسوسى مؤثر بود و این موضوع عملاً نشان داده شد، زیرا چند فیلم از دسیكا و سوردى كه با صداى دیگرى دوبه شده بود شكست خورد. حسین سرشار، پس از پایان تحصیلات در سال 1340 به وطن بازگشت و از بدو تأسیس و تشكیل تالار رودكى، با این مركز هنرى فرهنگى همكارى كرد و در اپراهاى «ریگو لتو»، «توسكا»، «دون ژوان»، «قدرت سرنوشت»، «لابوهم»، «ایل ترو واتوره» و چند برنامهى موفقیتآمیز دیگر شركت كرد. در ایران از حسین سرشار جهت شركت در فیلم دعوتهاى بسیارى شد ولى او تنها در چند فیلم ظاهر گردید كه از آن جمله است فیلمهاى: «جعفرخان از فرنگ برگشته» به كارگردانى على حاتمى، «اجارهنشینها» به كارگردانى داریوش مهرجویى، «اى ایران» به كارگردانى ناصر تقوایى، «هامون» به كارگردانى داریوش مهرجویى و «رنو تهران 29» به كارگردانى سیامك شائقى. متولد: 1313 تهران- متوفى 1375 تهران، تحصیلات: فارغالتحصیل مدرسه عالى موسیقى خوانندهى اُپرا و فعالیت در اپراهاى ایتالیا و فرانسه، دوبله فیلمهاى ایتالیایى به فارسى در رم تشكیل مركز اُپراى تهران 1364، شروع بازیگرى: اجارهنشینها (1365) عمدهى فیلمها: جعفرخان از فرنگ برگشته (1366)، اى ایران (1368)، هامون (1368)، رنو تهران 29(1369)، راه و بیراه (1371) استاد موسیقى و اپرا، خواننده، بازیگر. تولد: 22 خرداد 1313. درگذشت: 26 اسفند 1374. حسین سرشار از جوانى شروع به پشپردهخوانى نمایشها نمود. پس از چندى چند قطعه سرود رادیویى اجرا نمود. سپس از هنرستان عالى موسیقى فارغالتحصیل شد. مدتى براى تحصیل اپرا و گذراندن دورهى كنسرواتوار به ایتالیا رفته بود. هنگامى كه در ایتالیا بود، در چند برنامهى تلویزیونى شركت كرد و یك بار هم در اركستر سمفونیك میلان برنامهى مستقلى اجرا كرد. فعالیت او در زمینهى اپرا، پس از بازگشت وى از ایتالیا به تشكیل مركز اپراى تهران انجامید. وى در فیلمهایى نظیر: «اجارهنشینها»، «جعفرخان از فرنگ برگشته»، «هامون»، «اى ایران»، «رنو تهران 21» و صدایش در صدابرگردانى (دوبله) فیلمهاى خارجى از زبان بازیگرانى چون ویتوریودسیكا، ویتوریو گاسمن، آلبرتو سوردى، والتر كیارى، ایو مونتان به یادگار ماند. از سرشار به دلیل ابتلاى وى به فراموشى (بیمارى آلزایمر) مدتى خبرى در دست نبود تا این كه خانوادهاش او را در یكى از شهرهاى جنوبى كشور یافتند وى در 22 اسفند 1374 بار دیگر ناپدید شد و در فروردین ماه 1375 در حالى كه به دلیل برخورد با اتومبیل جانى در پیكر نداشت، در پزشكى قانونى پیدا شد. پیكر وى روز 25 فروردین 1375 از تالار وحدت تشییع شد و در بهشت زهرا در قطعهى 88 (قطعهى هنرمندان و نویسندگان) دفن گردید.