مشاهیر ایران و جهان - فروزی، محمدتقی

راسخون راسخون راسخون
انجمن ها انجمن ها انجمن ها
گالری تصاویر گالری تصاویر گالری تصاویر
وبلاگ وبلاگ وبلاگ
چندرسانه ای چندرسانه ای چندرسانه ای

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع : مردان موسیقی سنتی و نوین ایران (جلد پنجم)

محمدتقى فروزى به سال 1336 در رشت، شهر زیبا، شهر باطراوت و باصفا، شهر مردمان خوش‏برخورد و مهماندوست كه نگارنده خاطراتى بس شیرین از این شهر دارم، دیده به جهان گشود. عموى بزرگ وى، پرویز فروزى با نواختن ساز ویولن آشنایى داشت و آواز برادر خود را كه پدر محمدتقى فروزى بود هر وقت كه حال و هوایى داشت هنگام خواندن با ساز خویش همراهى مى‏كرد. باید یادآور شد كه صداى خوش در این خانواده موروثى بوده و محمدتقى فروزى نیز مثل پدر از صدایى زیبا بهره‏ور مى‏باشد و او از سن پنجسالگى با ردیفها و گوشه‏هاى آوازى موسیقى ایرانى آشنایى پیدا كرد و با گوش حساس خود، ریتم‏ها و صداها را از همان كودكى به خوبى تشخیص مى‏داد و بسیارى از مواقع براى كودكان همسال خود و محافل خانوادگى آواز مى‏خواند و چنان عشق به موسیقى و فكر هرچه بیشتر این هنر در نهاد او ریشه دوانیده بود كه به هیچ چیز جز موسیقى فكر نمى‏كرد و عاقبت هم او از سال 1343 با ساز سنتور آشنایى پیدا كرد و مشتاقانه به یاد گرفتن و نواختن این ساز پرداخت. اما چون در آن زمان خانواده او وضع مالى مساعدى نداشتند كه او را جهت فراگیرى ساز، نزد استاد بفرستند، او روزها با گوش دادن به صفحات موسیقى و رادیو، توانست نزد خود نواختن ساز سنتور را یاد بگیرد و رفته رفته خود را از پله‏هاى نردبان موسیقى بالا ببرد و آن‏قدر از خود پشتكار به خرج داد كه در سال 1347 گروه كوچكى از نوازندگان خردسال مدرسه‏اى كه در آن درس مى‏خواند تشكیل داد و به اجراى برنامه‏هاى موسیقى و كنسرت پرداخت و چون با نت آشنایى نداشت تمام قطعات خود را به صورت گوشى مى‏ساخت و به اجرا درمى آورد. محمدتقى فروزى در سال 1350 در مسابقه‏اى كه بین نوازندگان: ویولن، كمانچه، تار، سه‏تار، قانون، ضرب و سنتور در انجمن برپا شده بود، بین 60 نفر از نوازندگان سنتور، نفر اول شناخته شد واز این زمان او دیگر در مجالس و محافل هنرى تقریبا از چهره‏هاى آشنا و شناخته شده بود و كارهایى كه بعدها در آهنگسازى و سازسازى ارائه داد، موجب گشت كه هنرمندان بزرگى چون: استاد ابراهیم قنبرى، محمد بهارلو، تیمسار قادرى فرمانده موزیك ارتش جمهورى اسلامى ایران، مهدى ستایشگر، جواد لشگرى، محمد موسوى، داود یاسرى، میلاد كیائى، هادى منتظرى و خیلى از دوستان كه بنده اگر بخواهم نام همه آنها را یاد كنم موجب اطاله كلام مى‏شود وى را با دیده احترام بنگرند و براى او آینده‏اى درخشان پیش‏بینى مى‏نمایند. استاد حشمت سنجرى درباره وى مى‏گوید: «این هنرمند را چند بار بیش ندیده‏ام ولى هر وقت هم كه نزد مرحوم فرهاد دلشاد مى‏رفتم، مى‏دیدم، وى با شوقى فراوان و عشقى وصف‏ناشدنى مشغول سیم‏كشى ساز است و یا آن را كوك مى‏نماید. این عمل فروزى مرا به شوق انداخت تا سه بیت شعرى براى وى بگویم: آدمى دیدم كه هى سیم مى‏كشید از براى كوك كردن زحمت مى‏كشید گفتمش جانا چرا سیم مى‏كشى از براى كوك كردن زحمت مى‏كشى گفت تا من زنده‏ام سیم مى‏كشم از براى كوك كردن زحمت مى‏كشم محمدتقى فروزى درباره چگونگى راه‏یابى به هنر و موسیقى و سازسازى خود چنین مى گوید: «از كودكى، یعنى از سن پنج سالگى به موسیقى علاقه فراوان داشتم، همیشه آرزو داشتم كه یك هنرمند بالیاقتى بشوم یا یك سازنده ساز تعمیركار در امور موسیقى، روزى جلو منزلمان نشسته بودم كه یكى از همبازى‏هایم آمد و گفت: «بچه‏ها، پدرم برایم یك سنتور خریده است اگر دوست دارید بیایید آن را ببینید و آن را بنوازید. من هم رفتم و بین بچه‏ها من نیز چند مضرابى روى سیم‏ها زدم و از همان وقت محو صداى زیباى سنتور گردیدم و از پدر و مادر خواستم تا برایم یك سنتور خریدارى نمایند ولى آنان هر بار به طریقى از اجابت خواهش من طفره مى‏رفتند و عاقبت پس از یك سال براى من پدرم سنتورى خرید و من بدون معلم مشغول تمرین و نواختن آن شدم. روزها و هفته‏ها و ماهها و سالها یكى پس از دیگرى سپرى مى‏گشتند و من هم سرگرم نواختن سنتور و تمرین و تقلید از هنرمندان بزرگ رادیو مى‏شدم و در این دوران مرتبا از وضع خانواده دلشادها توس دوستانم مى‏شنیدم كه مغازه‏اى در بهارستان دارند و مغازه ایشان محل انس و محفل هنرمندان بزرگ و سرشناس است كه در آنجا آمد و شد دارند و آرزو مى‏كردم كه روزى من هم بتوانم در آنجا آمد و شد داشته باشم و من عاقبت با سعى و كوشش توانستم نه تنها در آن كارگاه آمد و شد داشته باشم، بلكه افتخار پیدا نمودم تا عضوى از اعضاى آن مغازه هنر و موسیقى گردم. لذا از سال 1351 در این مغازه با فیض‏اللَّه دلشاد پدربزرگ خانواده دلشادها آشنا ومشغول كار و فعالیت و فراگیرى سازسازى گردیدم. نزد این هنرمند خوب و باارزش، من ابتدا به سیم‏كشى سنتور پرداختم، بعدها به كوك كردن و پس از آن به تعمیر كردن سازها مشغول شدم. مرحوم فیض‏اللَّه دلشاد و هوشنگ دلشاد كه پسر بزرگ خانواده بود براى من زحمت فراوانى كشیدند و خیلى چیزها به من یاد دادند و كار خیلى خوب و بر وفق مراد پیش مى‏رفت ولى در سال 1359 كه دلشاد بزرگ آن هنرمند ارزنده، از جهان فانى به سراى باقى رفت من بسیار افسرده و پریشان خاطر گردیدم زیرا استادم را از دست داده بودم و دیگر آن شوق و عشق كمتر در نهادم موج مى‏زد تا بتوانم دل به كار دهم، زیرا فوت این استاد پیر و فرزانه كه هرچه مى‏دانست از من دریغ نمى‏ورزید چنان در تمام رگ و پى وجودم ریشه دوانیده بود كه فقط به پوچى و بى‏اعتبارى جهان فكر مى‏كردم و بس! به هر حال، من چند صباحى را در كنار هوشنگ دلشاد كار كردم تا اینكه پس از چندى فرهاد دلشاد كه پسر دوم خانواده بود آمد و با او آشنا شدم و با او علاوه بر اینكه كار مى‏كردم با هم رفیق و دوست صمیمى شدیم و هوشنگ براى معالجه فلج خود عازم خارج گردید و در مغازه من ماندم و فرهاد. فرهاد دلشاد مانند پدر انسانى شریف، باگذشت، بامحبت و هرچه مى‏توانست به مردم و جوانان هنرمند و هنردوست كمك مى‏كرد و بارها پول سازى را كه بیشتر خریدارى كرده بود و یا اجرت تعمیرسازى را كه بیش از بهاى آن بود اگر مى‏دید كه آن شخص وضع مالى درستى ندارد تخفیف كلى مى‏داد و یا آن را مجانى در اختیار آن فرد مى‏گذاشت و این را من بارها در مغازه شاهد بودم، فرهاد دلشاد، نحوه سازسازى را به من آموخت و تعمیرات سازهاى مختلف را نیز در كنار این مرد هنرمند آموختم و خیلى به اصطلاح فوت و فن كار را از وى یاد گرفتم و خیلى با هم دوست و رفیق شده بودیم و با هم خانوادگى به مسافرت مى‏رفتیم تا اینكه در سال 1372 فرهاد كه او را چون جان شیرین دوست داشتم با ناباورى از میان هنرمندان رفت و این ضربه‏اى بود بزرگ و فاجعه‏آمیز براى من كه تا چند مدت حال و هواى خود را نداشتم و پس از مدتى كه دستم به كار نمى‏رفت عاقبت كارگاهى را گرفتم و سازندگى و تعمیرات ساز را دوباره آغاز كردم و در جوار تعمیرات سازهاى زهى، تعمیرات سازهاى بادى و پوستى را هم انجام مى‏دادم و در ساختن سازهایم، در گوشه هر سازى كه بسازم در كنار مهر خود، مهر فرهاد دلشاد را هم نقش مى‏زنم تا شاید بتوانم یاد او و خاطره او را براى همیشه براى خویش و مردم هنردوست ایران زنده و جاودیدان نگاه دارم. یادش گرامى باد».

نویسنده : نظرات 0 پنج شنبه 6 آبان 1395  - 7:14 PM

جستجو



در وبلاگ جاری
در كل اينترنت

نویسندگان

امکانات جانبی