ملیت : ایرانی - قرن : 14 منبع : مردان موسیقی سنتی و نوین ایران (جلد پنجم)
در گوشه و كنار مملكت، مرواریدهاى درشت و درخشانى وجود دارند كه در پوسته سخت و استخوانى صدفها پیچیده شدهاند و كسى از آنها خبر ندارد یا درصدد كشف و صید آنان نیست. یكى از این مرواریدهاى گرانبها، ایرج بسطامى است كه توسط هنرمند ارجمند و باارزش پرویز مشكاتیان صید و پس از زدودن زنگال، مىرود كه در جایگاه رفیع هنر و بلنداى موسیقى اصیل و سنتى ایران جاى گیرد، البته اگر همكارى این عزیزان و گروه پرارج عارف ادامه یابد كه امیدوارم همچنان ادامه یابد و شاهد آثار باارزش و بزرگ ایشان باشیم. ایرج بسطامى، با صدایى رسا و باز و بسیار گرمى كه دارد یك شبه ره صد ساله را پیموده و خودش در این باره مىگوید: «موسیقى در خانواده من ریشهاى عمیق دارد و غیر از صداى خوش كه موروثى است، پدرم با موسیقى آشنایى تام دارد و مرحوم یداللَّه بسطامى عمویم به ردیفها و گوشهها و مقامهاى موسیقى ایران آشنایى و مهارت كافى داشت و او كه مشوق من در موسیقى و فراگیرى آن بود و هرچه در اول، من از موسیقى ایران اندوختهام از ایشان بوده و خود را مدیون وى مىدانم ولى متأسفانه او در اوائل انقلاب فوت شد (سال 1357) و از این واقعه تأسفبار بىاندازه دلتنگ و ملول گردیدم وبراى اینكه بتوانم در روحیه خود تغییراتى بدهم به تهران آمدم و در این شهر بود كه با خیلى از استادان موسیقى و تعلیم آواز آشنا شدم كه در رأس ایشان، هنرمند شایسته و ارجمند پرویز مشكاتیان بود. ایشان با دلسوزى و عطوفت و مهربانى بسیار اجازه داد كه از منبع فیاض و الهامبخش و سرشار از ذوق و هنرشان كسب فیض نمایم و هماكنون هم با گروه عارف كه به سرپرستى و رهبرى این هنرمند والا، اداره مىشود، افتخار همكارى دارم». ایرج بسطامىآذر، در سال 1336 در شهرستان بم (از توابع كرمان) شهرى در حاشیه كویر در خانوادهاى هنردوست و هنرپرور متولد و پرورش یافت و از هشت سالگى زیر نظر عموى هنرمند خویش یداللَّه بسطامى كه در نواختن تار چیرهدست بود با موسیقى آشنا و فراگیرى آن را آغاز كرد و پس از فوت عموى خود به تهران آمد و مدتها ردیفهاى استاد عبداللَّهخان دوامى و سید حسین طاهرزاده را كار كرد و آموخت، سپس نزد هنرمند شایسته و ارجمند محمدرضا شجریان رفت ومدت 5 سال از محضر و راهنمایى وى بسیار بهره گرفت و خیلى نیاموختهها در آواز را آموخت و مدتى نیز به خدمت شادروان غلامحسین بنان درآمد و از مصاحبت او ارشاد مىشد. ایرج بسطامى، از سال 1353 همكارى خود را با تلویزیون كرمان آغاز كرد و چند آهنگ از ساختههاى عموى خود را اجرا كرد كه بسیار مورد توجه و با استقبال مواجه گشت. وى معتقد است: «علم و تكنیك به خصوص هنر، هدیهاى است براى بشر كه در طول تاریخ تكوین یافته و به اوج رسیده است. بنابراین ذكر نام استادانى كه تحت نظر آنان تعلیم گرفته، تضییع حقوق سایرین است و آنچه امروز در موسیقى ایران موجود است از نكیسا و باربد و رامتین گرفته تا آن نوازنده و موسیقیدان گمنام دور افتاده روستایى مجموعا تلاش همگى آنهاست كه موسیقى ایران را ساختهاند، منتها هر كدام در جاى و مكان خود خدمت كردهاند و او خود را مدیون همه مىداند، او نوازندگان و خوانندگان گمنام صحراها دشتها و روستاها را كه حامل انتقال سینه به سینه موسیقى ایران بودهاند در تكامل خود، داراى همان نقشى مىداند كه استاد مستقیم و بلاواسطه معلم وى داشته، لذا خود را مدیون همه موسیقیدانان و هنرمندان این هنر مىداند». ایرج بسطامىآذر، از صدایى با سوز و هیجان، احساس و اوج و فرود، تكنیك و بیان صحیح شعر و تحریرها بهرهمند و با كمك و همكارى گروه عارف مىرود كه یكى از بهترینهاى آواز موسیقى اصیل و سنتى ایران شود و اولین نوارى كه از وى ضبط شد «افشارى مركب» بود كه در روى سن تالار وحدت (رودكى) اجرا گردیده است. دیگر نوارى در دستگاه «شور» و اجراى آهنگ خوب و جالب «موسم گل» كه به سرپرستى هنرمند ارجمند محمدرضا درویشى با اركستر بزرگ مجلسى اجرا شد. وى با همكارى گروه عارف، غیر از پرویز مشكاتیان كه رهبرى اركستر را به عهده دارد، اردشیر كامكار «كمانچه»، بیژن كامكار «دف و ضرب و رباب»، كیوان ساكت «تار»، «كورش بابایى كمانچه»، محمدعلى كیانىنژاد «نى»، سیامك نعمتناصر «تار»، محمد فیروزى «عود»، پیروزىنیا «عود»، بهرام ساعد «تار و تارباس»، حمید متبسم «تار»، تاكنون كنسرتهاى فراوانى جهت هرچه بیشتر شناساندن موسیقى سنتى ایران، به مناسبت جشنها و اعیاد مذهبى و ملى در سراسر كشور و خارج كشور، در ممالك: فرانسه، آلمان، آمریكا، كانادا، انگلستان، سوئد و دانمارك برپا گردیده شركت داشته است.