ملیت : ایرانی - قرن : 14 منبع : مردان موسیقی سنتی و نوین ایران (جلد اول)
مرحوم یحیىخان حاتمى (قوامالدوله) یكى از استادان بزرگ موسیقى اصیل و از نوازندگان باارزش زمان آقا حسینقلى بود، وى كه نوازندگى را نزد استاد ارجمند خود آقا حسینقلى فراگرفته بود به قدرى میان سایر شاگردان استاد پیشرفت كرده بود كه آقا حسینقلى سمت خلیفهگرى كلاس خود را به او واگذار كرده بود و در ضمن تعلیم تار عبدالحسین شهنازى را هم استاد به مرحوم یحیىخان واگذار كرده بود. مرحوم روحاللَّه خالقى در كتاب سرگذشت موسیقى ایران آورده كه: «یحیىخان قوامالدولهاى» از دست پروردگان آقا حسینقلى مىباشد كه سازش شنیدنى بود». یحیىخان حاتمى، فردى باشخصیت و سرشناس و متعین بود كه همین مسائل موجب گردیده بود كه نواى سازش به گوش مردم نرسد و هیچگاه هم دیده نشد در مجلسى در حضور اشخاص متفرقه و غریبه ساز بزند مگر در حضور دوستان و آشنایان خیلى نزدیك و براى دل خود، خداوند به سال 1303 به مرحوم یحیىخان فرزندى عنایت فرمود كه نامش را شاپور نهاد و این كودك از همان زمان كودكى با نواى دلانگیز ساز پدر آشنا و مأنوس گردید و به نواختن این ساز روى آورد و در اینجا از قلم خود شاپور حاتمى خواهیم خواند كه چگونه با نواختن این ساز آشنایى پیدا كرد: «درست به یادم نیست در چه سنى با تار آشنا شدم در 13 سالگى كه محصل دبستان نظام بودم ساز مىزدم و در 16 سالگى خوب ساز مىزدم، استاد بزرگوارم مرحوم عبدالحسین خان شهنازى بنا به توصیه پدرم مرا پذیرفت و چون محصل دبیرستان نظام بودم روزهاى دوشنبه را براى تمرین تعیین كرده بود و من مجبور بودم سالیان دراز در روزهاى دوشنبه بعد از ظهر در سر كلاس ریاضى حاضر نباشم به همین علت تا این ساعت از ریاضیات چیزى نمىدانم بعد از مرحوم شهنازى ردیفهاى آواز ایرانى را نزد دایى خودم مرحوم عبداللَّه خان دوامى شروع كردم و به تمام گوشههایى ایرانى وارد شدم. ادامه تحصیلات بعد از دبیرستان در دانشگاه پلیس و بقیه خدمتم در شهربانى به آخر رسید. در سال 52 با درجه سرهنگى مفتخر به بازنشستگى شدم خدمت هنرىام را از رادیو ژاندارمرى شروع كردم و بعد از دو سال بنا به دعوت استاد عزیز و گرانمایهام آقاى مهدى خالدى جزو نوازندگان اركستر ایشان به خوانندگى خانم دلكش درآمدم در سال 1325 و در حدود 17 سال این همكارى را داشتم و از افتخارات دوران هنرىام به شمار مىآید بجز نوازندگى در اركستر، نوازندگى سلوى روزهاى یكشنبه بعد از ظهر به عهده اینجانب بود و مدت 5 سال روزهاى شنبه شب نوازندگى سلوى تلویزیون را به عهده داشتم كه متأسفانه به علت غرضورزى مشیر همایون كلیه نوارهاى سلوى اینجانب در رادیو از بین برده شده است و این بزرگترین خیانتى است كه ایشان دربارهى بنده انجام دادهاند، خوشبختانه دوست محترم و عزیزم جناب مهندس گلشن ابراهیمى كلیه نوارهاى آن زمان را در اختیار دارند من در این مورد از ایشان متشكرم بعد از جدائى خانم دلكش از آقاى خالدى در اركسترهاى مختلف با خوانندگانى چون خانمهاى: مرضیه، دلكش، پوران، هما و آقایان: داریوش رفیعى، امیناللَّه رشیدى همكارى داشتم بهترین یادگارم در رادیو گلهاى شماره 1 است كه به همراه آقاى تجویدى و مرحوم غیاثى، خانم مرضیه تصنیف معروف صورتگر نقاش چین را خواندهاند از آهنگهاى ساخته شدهام ترانه «به یاد دوست» است كه در مرگ داریوش رفیعى ساختهام كه شعر آن از بیژن ترقى است و كوروس سرهنگزاده و پیوند آن را اجرا كردهاند. نكته قابل توجه این است كه در هیچ مكانى براى ساز زدن حاضر نشدهام و مانند پدرم از شركت در مجالس و محافل خوددارى كردهام و هنر نوازندگى را وسیله ارتعاش خود قرار ندادم و این براى من افتخارى است مگر در منزل و یا نزد دوستان واقعى خودم. در سال 66 دچار سكته قلبى گردیدم كه در خارج تحت عمل جراحى قرار گرفتم و مىبایستى براى بار دوم این عمل انجام گیرد كه تاكنون به علت مشكلات این كار انجام نشده است. قبل از سكته قلبى، زندگى من در سه چیز خلاصه مىشد: تار، تفنگ و سگ شكارىام و ایام فراغتم در كوهها و شكارگاهها مىگذشت كه فعلاً از این كار محروم هستم و بیشتر اوقات را در مزرعه شخصى كه در تفرش دارم به استراحت مىگذرانم من از جوانى شعر مىگفتم و داراى غزلیات زیادى هستم و اغلب این اشعار موجود است كه در موقع آن شاید به چاپ برسد، در ایام بیمارى و بسترى بودن چندین آهنگ ساختهام كه شعر آنها از خود من است شاید در آینده به گوش علاقمندان برسد». شاپور حاتمى، بنا به دعوت مرحوم پیرنیا براى همكارى با برنامه گلها دعوت شد و او همكارى خود را با سایر هنرمندان این برنامه آغاز و ادامه داد. گفته مىشود كه وى اولین كسى است كه با تار چهار مضراب دو چهارم را زده و بنابر همین گفته، پیش از ایشان كسى این كار را نكرده بوده. شاپور حاتمى به نوههاى خود بسیار علاقمند است و چون براى استاد ابوالحسن صبا، احترامى خاص و ویژه قائل است نام یكى از آنها را صبا گذاشته است. نوازنده. تولد: 1323. درگذشت: 1369. شاپور حاتمى در سیزده سالگى كه محصل دبستان نظام بود شروع به ساز زدن نمود. از شانزده سالگى نزد عبدالحسین شهنازى به تمرین مىپرداخت. بعد از شهنازى ردیفهاى آواز ایرانى را نزد دایى خود عبداللهخان دوامى شروع كرد و به تمام گوشههاى ایرانى وارد شد. بعد از اتمام دبیرستان به تحصیل در دانشگاه پلیس پرداخت وسپس در شهربانى استخدام شد. درسال 1352 با درجهى سرهنگى بازنشسته شد خدمت هنرى را از رادیو ژاندارمرى شروع كرد و بعد از دو سال بنا به دعوت مهدى خالدى به عضویت اركستر وى درآمد. این همكارى حدود هفده سال ادامه یافت. نوازندگى سلوى روزهاى یكشنبه بعدازظهر رادیو به عهده وى بود و مدت پنج سال روزهاى شبنه شب نوازندگى سلوى تلویزیون را به عهده داشت. از آهنگهاى ساخت ایشان ترانهى «به یاد دوست» است. شاپور حاتمىپور بنا به دعوت داود پیرنیا براى همكارى با «برنامهى گلها» دعوت شد و او همكارى خود را با هنرمندان دیگر برنامه آغاز و ادامه داد. گفته مىشود كه شاپور حاتمىپور اولین كسى است كه تار چهار مضراب دو چهارم را زده و بنا به همین گفته، پیش از وى كسى این كار را نكرده بود.