ملیت : ایرانی - قرن : 8 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)
(725 -651 ق)، عارف، شاعر و موسیقیدان. از امراى قبیلهى لاچین از تركان ختایى ماوراءالنهر ساكن كش بود. پدرش در روزگار حمله و استیلاى مغول به هندوستان رفت، و به خدمت شمسالدین التتمش رسید و در سلك امراى او درآمد و مدتى سمت امیرالامرائى یافت. در قصبهى پیتالى ساكن شد و با دختر عمادالملك ازدواج نمود. در كودكى امیر خسرو به شرف دستبوس نظامالدین محمد دهلوى معروف به «نظام اولیاء» از كبار مشایخ چشتیه رفت و از آن پس تا پایان حیات ارادت خود را نسبت به آن پیر حفظ كرد و خود در شمار بزرگان سلسلهى عرفاى چشتیه در آمد. امیرخسرو در خدمت سلطان المشایخ با خواجه حسن دهلوى شاعر معروف و ضیاءالدین بن رجب برنى مؤلف تاریخ «فیروز شاهى» آشنایى یافت. در همان حال به تعلّم علوم ظاهرى نیز سرگرم بود، و با بسیارى از علوم متداول زمان آشنا گشت. چون به حد رشد رسید به دربار غیاثالدین بلبن راه یافت و بعضى از امراء او مانند ملك چهجو را مدح گفت. سپس به خدمت پسر بزرگ غیاثالدین بلبن درآمد. وى بعد از فوت غیاثالدین بلبن در سال 686 ق ملازم درگاه معزالدین كیقباد و سپس مقرب درگاه جلالالدین فیروزشاه خلجى شد و مانند پدر و برادر خود در زمرهى امرا درآمد و عنوان «امیر» گرفت و به «امیرخسرو» اشتهار یافت. در دستگاه سلاطین دهلى یعنى ركنالدین ابراهیم، علاءالدین محمد، شهابالدین عمر، قطبالدین مباركشاه و تغلق شاه مغزز و محترم بود. در سفر تغلق شاه به بنگاله همراه او بود و در بازگشت پس از آن كه شنید شیخ نظامالدین اولیاء درگذشته. ترك خدمت گفت و به دهلى رفت در جوار قبر مرشد خود مقیم شد. هرچه داشت به بینوایان بخشید و بعد از شش ماه درگذشت. و در جوار نظاماولیاء به خاك سپرده شد. امیر از بزرگترین شاعران ایرانى هندوستان بود و به همین جهت به او لقب سعدى هندوستان دادهاند. وى علاوه بر اطلاعات وسیع از زبانهاى فارسى و تركى و عربى به زبان هندى آشنایى داشت و در موسیقى هندى و یارانى نیز ماهر و توانا بود. آثار وى: «دیوان» امیرخسرو شامل انواع مختلف شعِر مثنوىهاى. «پنج گنج» «ثمانیهى خسرویه» مثنوى هشتگانه؛ «اعجاز خسروى» در فن انشاء؛ «خزاین الفتوح»، معروف به «تاریخ علایى».