ملیت : ایرانی - قرن : 14 منبع : مردان موسیقی سنتی و نوین ایران (جلد اول)
به سال 1324 مجتبى میرزاده در كرمانشاه متولد شد، با توجه به وضع خاص آن زمان و محدودیتهایى كه براى فراگیرى موسیقى توسط بسیارى از خانوادهها براى جوانان وجود داشت معهذا تعداد بىشمارى از هنرمندان خوب موسیقى از آن دیار برخاستند، مجتبى میرزاده خیلى كوچك بود كه توسط رادیوى همسایهى خود با موسیقى انس گرفت، خودش مىگوید: «هر وقت كه صداى ساز آقایان: مهدى خالدى و پرویز یاحقى را از رادیوى همسایه مىشنیدم دیگر چیزى مرا به خود مشغول نمىكرد جز شنیدن صداى ساز آنها به خصوص هنگام سلونوازى ایشان، البته ساز سایر هنرمندان كشورمان را كه از رادیو پخش مىشد مىشنیدم و دوست داشتم ولى صداى ساز این دو نفر براى من چیز دیگرى بود و همیشه هم چیز دیگرى خواهد بود». مجتبى میرزاده با توجه به عشقى شدید كه براى فراگیرى و نواختن ساز داشت ولى امكان آن را نمىیافت تا بتواند سازى خریده و براى دل خود بزند اما هر روز دور از چشم پدر تعدادى از بشقاب و نعلبكى را كنار هم در منزل مىچید و با زدن روى هر یك از آنها، صدایى درمىآورد و تقلید آهنگى را از رادیو مىكرد و گاهى نیز در مدرسه از قطعات تیغهاى صورت تراشى كه روى میز مدرسه فرومىبرد با فواصل مختلف صداهایى تولید مىكرد كه آن هم تقلیدى مىشد از آهنگهاى آن روز رادیو بود ولى این وضع او را راضى نمىكرد تا این كه نىلبكى تهیه مىكند و روزها براى خود آن را مىزد و تمرین مىكرد، نىلبك زدن وى موجب مىشود تا برادر بزرگش به موسیقى علاقمند شود و براى خود سنتور بخرد و در منزل تمرین نماید. برادر كه مدتها تمرین مىكند چون شور و استعدادى نداشت فقط علاقه داشت لذا به زودى از این كار خسته شد و سنتور را كنار گذارد، اینجا بود كه بخت خفتهى وى بیدار شد و سنتور برادر نصیب وى گشت، از این زمان به بعد میرزاده با كوشش و تمرینهاى شبانهروزى نزد خود توانست بسیارى از آهنگهاى رادیو را تقلید نموده و به خوبى بنوازد و در همین ایام با آقاى حسن كامكار آشنا شد و به رادیو سنندج راه یافت و در اركستر ایشان برنامههایى اجرا و از راهنمایىها و تجربیات وى بهرهها مىگیرد. میرزاده پس از یك سال در كرمانشاه با خوانندگانى نظیر: حسن زیرك، مظهر خالقى، خوشنوا و هاشم ربیعى برنامههایى اجرا مىكند و در سال 1346 به تهران مىآید و نت را از روى یك كتاب ابتدایى نت كه به تدوین ضیاء مختارى بود خریدارى كرده و با تلاش فراوان موفق مىشود به چگونگى الفباى موسیقى پى ببرد. این كتاب غیر از اطلاعات اولیه دربارهى نتها و سكوتها چیز دیگرى به وى نمىدهد، ولى در آن روزها كه مجلهى «موزیك ایران» منتشر مىشد و هر هفته نت یك آهنگ را حداقل چاپ مىكرد وى با توجه به اصل آهنگ آن كه در حافظه داشت و با تمرینهاى فراوان توانست به هر طریقى بود از این راه نت را فراگیرد. سال 1347 بود كه رادیو اعلام كرد به تعدادى نوازنده احتیاج دارد، وى در این زمان به رادیو مراجعه و پس از امتحانى كه توسط مصطفى كسروى از ایشان به عمل آورد قبول شد و از این تاریخ در سلك نوازندههاى رادیو قرار مىگیرد و در این زمان سه اركستر مشهورى كه در رادیو فعالیت داشتند عبارت بودند از: اركستر «نكیسا» به رهبرى مصطفى كسروى، اركستر «فارابى» به رهبرى مرتضى حنانه و اركستر «باربد» به رهبرى فریدون ناصرى كه وى همكارى خود را در اركسترهاى نكیسا و باربد آغاز و ادامه مىدهد، وى در سال 1349 همكارى خود را با فرهنگ و هنر آغاز كرد و براى شناساندن موسیقى اصیل ایران مسافرتهایى به كشورهاى: افغانستان، پاكستان، مصر، كویت، آمریكا، مكزیك، آلمان، فرانسه و بلژیك كرد. وى با نواختن اكثر سازهاى سنتى آشنایى دارد ولى ساز تخصصى میرزاده ویولن مىباشد كه پس از آن بیشتر به نواختن كمانچه و سهتار علاقمند است و مدتى نیز سرپرستى اركستر سماعى كه با سازهاى سنتى اجرا مىشد عهدهدار بود و با اركستر بازسازى كارهاى قدیمى و سنتى را اجرا مىكردند، بیشترین فعالیت هنرى وى، تنظیم و بازسازى و اركستراسیون بوده و حدود 42 موسیقى متن فیلم نیز براى فیلمهاى فارسى ساخته و كارهایى محلى، لرى، كردى ارائه كرده كه به صورت كاستهاى متعدد ضبط گردیده او بعد از انقلاب، رهبر اركستر بزرگ رادیو گردید.