ملیت : ایرانی - قرن : 13 منبع : مردان موسیقی سنتی و نوین ایران (جلد دوم)
(س دهم ق)، شاعر. از منشیان شاهطهماسب صفوى بود. این دو بیت از او است: مگر اظهار رنجش كرد دوش آن گلعذار از من كه دورى مىكنند امروز نزدیكان یار از من خوش آن دم كز كمال آشناییها به من گفتى كه بگذر پیش مردم بعد از این بیگانهوار از من[1] آقا حسینقلى فرزند آقا علىاكبرخان، تارزن دربار ناصرى بین سالهاى 1224 تا 1234 خورشیدى متولد گردیده، او ابتدا شاگرد برادر بزرگ خود میرزا عبداللَّه و سپس آقا غلامحسین بود و از بزرگترین نوازندگان تار در زمان خویش به شمار مىرفت. تخصص وى نواختن تار با پنج سیم بود و هیچگاه دست به تار شش سیم كه تازه متداول شده بود، نزد. علینقى وزیرى و غلامحسین درویش كه خود در موسیقى ایرانى تأثیر فراوان داشتهاند از جمله شاگردان آقا حسینقلى بودند. وى بعداً به اتفاق برادرش در جرگهى نوازندگان دربارى درآمدند. آقا حسینقلى، به ردیف موسیقى و نغمات دستگاه كاملاً وارد بود و در ردیف، سبكى مخصوص داشت كه از روش برادرش پركارتر و تنظیم آن با ذوق بیشترى همراه بود. وى به همراه اسداللَّهخان نوازندهى تار و باقرخان رامشگر و اسداللَّهخان نوازندهى تار و سنتور و سید احمدخان آوازخوان و محمدباقر ضربگیر، براى پر كردن صفحه به پاریس مسافرت كرد و علاوه بر انجام چند كنسرت در پاریس، در بازگشت از راه صربستان یوگسلاوى، به استانبول رفت و در سفارت ایران، با تشویق ارفعالدوله كنسرتهایى اجرا كرد كه نیمى از درآمد آن را به رسم اعانه به مدرسه ایرانیان استانبول هدیه نمود. از جمله صفحاتى كه استاد به تنهایى در آنها تار نواخته و هماكنون در دست است مىتوان از: «ماهور»، «سهگاه»، «شور»، «همایون»، «رهاب»، و «مسیحى» نام برد. آقا حسینقلى ردیف موسیقى ایرانى را دقیقاً به همان دقت و سلامت كه برادر بزرگترش مىدانست فراگرفته بود، ولى در نواختن، سبك دیگرى داشت، مضرابهاى چپ و راست او منظم و یكنواخت بود و اصولاً ساز او لطافت و شیرینى دیگرى داشت. در این حد تمام كسانى كه ساز عبدالحسین ثابت مىگردد كه این پدر و فرزند در عین این كه تمامى اصول تكنیكى را حفظ كرده بودند، سازشان گرمى خاصى داشته و به قول معروف پنجه شیرینى داشتند. آقا حسینقلى در سال 1296 شمسى در سن شصت و شش سالگى درگذشت، روانش شاد و روحش قرین رحمت الهى باد.