ملیت : ایرانی - قرن : 14 منبع : مردان موسیقی سنتی و نوین ایران (جلد اول)
به سال 1303 شمسى در همدان تولد یافت، خانوادهى او عموماً اهل ذوق و هنر و مخصوصاً به موسیقى توجه خاصى داشتند، پدربزرگش علاوه بر كار موظفش، نوازنده و سازندهى ساز تار بود و در آن روزگار از شهرت و محبوبیتى برخوردار بوده است و سالها در این راه تلاش نموده و مصائب و مشكلاتى را تحمل نموده است. منصور گلزارى تحصیلات ابتدایى و متوسطه و دانشسراى مقدماتى را در همین شهر به پایان رسانیده و در حدود سنین دوازده سالگى ابتدا بدون راهنما و معلم، ویولن به دست گرفته و در غیاب برادرش از ویولن او استفاده نموده است و به زحمت با آهنگهاى سادهى روز آشنا مىشود سپس از آگاهى و اطلاعات برادرش چیزهایى فرامىگیرد. بعدها در دانشسراى مقدماتى با مقدمات موسیقى نظرى و خط نت آشنا مىشود و از گوشه و كنار نیز مطالبى مىآموزد و آنگاه با عشق و علاقه و پشتكار و تمرینات زیاد پیشرفتهاى قابل توجهى نموده و با توجه به محیط محدود شهرستان نظر همگان را به خود جلب مىكند، قابل ذكر است كه آن روزها در شهر همدان بمانند اكثر شهرهاى ایران امكانات و تسهیلاتى كه لازمه آموزش صحیح و كلاسیك مىباشد وجود نداشته است به طورى كه تنها و بلكه بهترین معلم او صفحات گرامافون و بعدها رادیو بوده است كه او با توجه به گوش دقیق خود و سعى و كوشش بسیار با قطعات معمول روز و به تدریج با آوازها و گوشهها كم و بیش آشنا مىشود، پس از اخذ دیپلم به استخدام وزارت فرهنگ وقت درآمده و به سمت هنرآموز سرود و موسیقى مدارس منصوب مىگردد، به موازات كار تدریس به توصیه و علاقه بعضى از دوستان همسن و سال كلاس خصوصى دایر مىكند و آموختههاى خویش را به دوستانش منتقل مىنماید در جریان این سالها گروه كوچك همنوازى تشكیل داده و برنامههایى در مؤسسات فرهنگى شهر اجرا مىنمایند كه حاصل این فعالیتهاى كوچك منجر به تشكیل انجمنى مىشود كه با انجمن موسیقى ملى تهران به سرپرستى روانشاد روحاللَّه خالقى ارتباط حاصل مىنماید و از آن طریق و تماس مستقیم با روانشاد دكتر لطفاللَّه مفخم پایان آثار موسیقى منتشر شده آن روزگار در شهر همدان به دست علاقمندان تازهكار مىرسد، همین كوششهاى ابتدایى موجب جنب و جوشى در بین جوانان شهر مىگردد. در سال 1328 شمسى او به علت مخالفت بعضى از عوامل مخالف این گونه فعالیتها و مهمتر از آن به منظور ادامه تحصیلات و آشنایى بهتر و بیشتر با مسائل مورد علاقه خویش تصمیم به ترك زادگاهش مىگیرد و در مهرماه 1328 به تهران منتقل مىشود، انتقال او درست مصادف با تأسیس هنرستان موسیقى ملى مىشود و در برخوردى اتفاقى در وزارت فرهنگ وقت با روانشاد روحاللَّه خالقى، از او دعوت مىشود كه در هنرستان جدیدالتأسیس همكارى نماید از این دعوت با علاقه استقبال نموده و یكى دو روز بعد سركار یعنى محل انجمن موسیقى ملى واقع در خیابان هدایت حاضر شده و عملاً به اجراى وظایفى كه رئیس هنرستان (شادروان روحاللَّه خالقى) تعیین مىنماید مشغول مىگردد، بىمناسبت نیست بدانید كه هنرستان موسیقى ملى در بدو تشكیل تنها یك كلاس بیست نفرى دختر و پسر داشت، صبحها ساعت هشت و نیم هنرجویان به راهنمایى تنها معلم (منصور گلزارى) به كلاس درس مىرفتند و او بدون تعیین برنامه منظمى به دستور رئیس و مؤسس هنرستان دروس مختلفى را تدریس مىنمود و حدود ظهر هنرستان تعطیل مىشد. رئیس هنرستان كه از اول وقت ادارى تا آخر وقت براى انجام و تهیه مقدمات تشكیل رسمى هنرستان و انتقال استادان و هنرآموزان مورد لزوم از هنرستان عالى موسیقى (كنسرواتوار) به هنرستان تازه تأسیس تلاش مىنمود، پس از یك هفته یا ده روز كه خانواده خالقى از منزل تابستانى به شهر منتقل شدند و استادان و هنرآموزانى ابلاغ انتقال به هنرستان موسیقى ملى دیافت نمودند به تدریج برنامه منظمى تدوین شد و رسماً كار جدى كاركنان و هنرجویان شروع گردید، او در سالهاى اول تنها در هنرستان تدریس مىنمود ولى از آن زمان كه هنرستان توسعه یافت و تعداد كلاسها زیاد و اداره هنرستان محتاج به بودجه قابل ملاحظهاى بود به ناچار هنرستان از صورت خصوصى و غیر دولتى خارج گردیده و جزء یكى از ارگانهاى اداره كل هنرى زیباى وقت قرار گرفت تا بتواند از امكانات وسیعترى برخوردار گردد، در نتیجه این تحول تغییراتى در كادر آموزشى و ادارى حاصل گردید كه در این تغییرات به او نیز علاوه بر تدریس سرپرستى دفتر هنرستان نیز واگذار گردید در تحولات بعد او مدتها در سمت نظامت و سپس معاونت هنرستان خدمت مىكرد تا این كه در اسفند ماه 1357 بنا به تقاضاى خویش بازنشسته گردید و به این ترتیب حدود سىسال متوالیاً به خدمات مختلفى در تمام زمینههاى این هنرستان صمیمانه اشتغال داشت باید توجه داشت او تنها فردى بود كه این مدت طولانى در این مؤسسه هنرى و آموزشى یكسره خدمت كرد و خودش مىگوید، «این دوران از زندگى، برایم بسیار افتخارآمیز بود». از جمله فعالیتهایى كه در زمینه موسیقى ملى داشته است همكارى نزدیك با سرپرست هنرستان آزاد موسیقى ملى (شبانه) یعنى شادروان محمدعلى امیرجاهد بود كه از تأسیس هنرستان تا پایان خدمات رسمىاش ادامه داشت توضیح آن كه هنرستان آزاد موسیقى ملى حاصل كار انجمن اشاعه و اعتلاء موسیقى وابسته به وزارت فرهنگ و هنر سابق بوده است، در این هنرستان اكثر استادان و نوازندگان و خوانندگان سنتى موسیقى ملى به تعلیم موسیقى اشتغال داشتند و نتیجهى این فعالیتها تربیت نوازندگان و خوانندگان شایستهاى گردیده كه جمعى از آنان امروزه در خانوادهى موسیقى ملى جایى و موقعیتى بجا دارند. دیگر از كوششهایش بازرسى و نظارت بر كار كلاسهاى آزاد موسیقى و باله بوده كه از طرف كل آموزش بزرگسالان وزارت فرهنگ وقت به او محول گردیده بود این خدمت سالها ادامه داشت تا پس از بازنشستگىاش قطع گردید. منصور گلزارى پس از انتقال به تهران از ادامه تحصیلاتش غافل نبود و پس از یك دوره چهارساله موفق به دریافت و دانشنامه لیسانس از دانشكده علوم دانشگاه تهران (رشته زیستشناسى) گردید همچنین در مورد كار هنریش از مطالعه آثار هنرى و رفع اشكالات و نقایصى كه در كار نوازندگیش مشاهده مىنمود از استفاده تعلیم استادان مختلفى در حدود مقدورات بىبهره نمانده است با بعضى از اركسترهاى شناخته شده روز همكاریهایى به طور كوتاه مدت داشته است ولیكن بنا به عللى این قبیل همكاریها جنبههاى جدى و مداوم پیدا نكرده است. قسمتى از اوقات فراغت را به تدریس و همكاریهاى هنرى و تشكیل اركسترهایى در دبیرستانهاى علمیه، اسدآبادى و تهران پرداخته است در مورد موسیقى سنتى و مخصوصاً ردیف موسیقى ایران از دوست و یار سى سالهاش روانشاد محمود كریمى بهرهها برده است و در كلاس ساز و آوازى كه در هنرستان آزاد موسیقى ملى تشكیل بوده است با آن روانشاد همكارى نزدیك و صمیمانهاى داشته است. خود او مىگوید: «خوشحالم جوانیم در راهى صرف شده است كه حاصلش تربیت هنرمندانى شایسته و دوستانى صمیمى بوده كه آنان از سرمایههاى هنرى موسیقى ملى كشورم مىباشند، تنها مىتوانم به این دلخوش و مفتخر باشم، امیدوارم جامعه هنرى ایران این خدمتگزار را از خود بدانند».