مشاهیر ایران و جهان - میرنقیبی، محمد

راسخون راسخون راسخون
انجمن ها انجمن ها انجمن ها
گالری تصاویر گالری تصاویر گالری تصاویر
وبلاگ وبلاگ وبلاگ
چندرسانه ای چندرسانه ای چندرسانه ای

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع : مردان موسیقی سنتی و نوین ایران (جلد اول)

سرزمین خراسان، به خصوص خراسان بزرگ، از زمانهاى گذشته مهد علم و ادب و پرورش دهنده‏ى ادبا، عارفان، فیلسوفان و شاعران بزرگ و بلندپایه‏اى بوده كه به واسطه‏ى وجود آنها مانند گوهرى تابناك بر فراز خطه‏ى ایران زمین درخشیده و تا ابد هم خواهد درخشید. مركز این استان، شهر تاریخى مشهد مقدس، مدفن حضرت رضا (ع) امام هشتم شیعیان جهان در آن قرار دارد كه یكى از افتخارات بزرگ مردم آن سامان است و زمانى كلیددارى این حرم شریف با شخص متقى و متدینى به نام نقیب‏الاشراف بود كه او پدربزرگ محمد میرنقیبى بوده و این خاندان هم یكى از افتخاراتشان این است كه بزرگ فامیلشان كلیددار آستان قدس رضوى بوده است. در چنین خانواده‏اى به سال 1302 خداوند به حاج میرزا على میرنقیبى كه از مردان خیر و بزرگ مشهد بود پسرى عنایت فرمود كه نامش را محمد گذاردند و در خانواده مورد توجه بسیار واقع مى‏گردد. دوران طفولیت محمد میرنقیبى به سرعت سپرى مى‏گردید كه یك روز مشاهده كرد عموى پدرش با سه‏تارى كه در دست داشت وارد خانه شد و پس از سلام و احوالپرسى با همه، شروع به نواختن و با صداى خوشى كه داشت زیر لب آوازى را زمزمه كرد، وى سخت تحت تأثیر این صداى خوش و نواختن سه‏تار قرار مى‏گیرد، از همین زمان به موسیقى علاقمند مى‏شود و تصمیم مى‏گیرد كه نواختن ساز را بیاموزد و این چنین وى به طرف موسیقى و فراگیرى علم آن مى‏رود. چندى بعد كه خانم پوران شجیعى دختر خاله‏ى وى كه بعداً از استادان بزرگ دانشگاه اصفهان گردید، نزد استاد عالیقدرى به نام اسماعیل زرین‏فر (شرح احوال این استاد قبلاً در همین كتاب آمد) براى فراگیرى ویولن ثبت نام مى‏كند و روزها به جهت این كه این خانم تنها به كلاس نرود، محمد كه كودكى بیش نبود همراه وى به كلاس استاد مى‏رفت و ساعتها به تعلیم و تدریس استاد كه به دختر خاله‏اش مى‏داد گوش فرامى‏داد و این امكان بسیار مناسب دیگرى بود كه براى وى فراهم گردیده بود تا هرچه بیشتر این كودك به فكر فراگیرى و نواختن و ویولن ساز مورد علاقه‏اش بیفتد. به سال 1314 كه تدریس موسیقى در مدارس به مرحله‏ى اجرا درآمد، صداى ویولن معلم موسیقى چنان در روحیه‏ى او اثر گذاشت كه مى‏شود گفت مانند جرقه‏اى بود كه به انبار باروتى زده شود، لذا بلافاصله نزد پدرش مى‏آید و از ایشان خواهش مى‏كند ویولنى براى وى تهیه كند تا بتواند نزد استادى به فراگیرى و نواختن این ساز برود. پدرش حاج میرزا على كه عازم سفر در ایام عید نوروز به شهرهاى تهران، اصفهان و شیراز بود، در جواب به وى مى‏گوید از اصفهان یا شیراز برایش ویولن خریده و به عنوان سوغات برایش خواهد آورد. حاج میرزا على، پس از مراجعت از سفر خواهش پسر را اجابت و ویولنى براى وى آورد كه از این به بعد محمد مرتب با آن در خلوت راز و نیاز مى‏كرد و این وضع ادامه داشت تا سال تأسیس رادیو تهران و پخش موسیقى ملى ایران. او تصمیم مى‏گیرد كه ساز را به طور اصولى نزد استاد بیاموزد لذا بنا به توصیه و تشویق پدر نزد آقاى اسماعیل زرین‏فر كه از معلمین خوب و دلسوز بود مى‏رود و اقدام به فراگیرى و تعلیم مى‏كند، پس از چندى وى به قدرى مورد تشویق معلمش قرار مى‏گیرد كه از مدت بیست و چهار ساعت بدون اغراق مدت ده ساعت را به تمرین مى‏پردازد. ذوق و استعداد فوق‏العاده‏ى وى و داشتن معلم و استادى دلسوز و چیره‏دست موجب گردید كه محمد میرنقیبى در این راه به سرعت مدارج ترقى را بپیماید به طورى كه وى هنوز كلاس سوم متوسطه را به پایان نرسانده بود كه از طرف وزارت فرهنگ وقت براى همكارى در رشته سرود و موسیقى جهت تدریس در مدارس دعوت به همكارى مى‏شود و از سال 1323 همكارى وى با این وزارتخانه آغاز مى‏گردد، تا این كه بنا به توصیه دوستانش براى فراگیرى و كسب معلومات بیشتر از استادان مختلف و سبكهاى گوناگون ایشان در اقیانوس بیكران موسیقى سنتى ایران، در سال 1326 به تهران منتقل و علاوه بر تدریس موسیقى در مدارس، به محضر اساتیدى چون: استاد ابوالحسن صبا جهت ویولن و استاد روح‏اللَّه خالقى جهت تئورى موسیقى و على محمد خادم میثاق و فراگیرى تكنیك صحیح ویولن نزد روبیك گریگوریان به فراگیرى سلفژ راه یافت و به تحصیل موسیقى پرداخت. پس از چندى بنا به تشویق و حمایت روح‏اللَّه خالقى، استاد بزرگوارى كه همیشه مشوق و حامى هنرمندان بود، در اركستر انجمن موسیقى ملى به نوازندگى مى‏پردازد و از همین تاریخ نیز بنا به توصیه‏ى ایشان در سلك نوازندگان تكنواز رادیو قرار مى‏گیرد و سپس نوازندگى در اركسترهاى رادیو و رهبرى اركستر و مدیر دفتر شوراى موسیقى و سرپرستى برنامه‏هاى «گلها» را به عهده مى‏گیرد و چندین آهنگ موزون و جالب نیز براى «گلها» مى‏سازد كه جزو بهترینها مى‏باشد و باید از «گلها»ى شماره 555 و «گلها»ى 564 و «گلها»ى شماره 567 و غیره نام برد. وى در سال 1330، یعنى دو سال بعد از تأسیس هنرستان موسیقى باز هم به دعوت مرحوم روح‏اللَّه خالقى در این هنرستان مشغول به كار مى‏شود و در سال 1342 كه آقاى حسین دهلوى به ریاست هنرستان عالى موسیقى منصوب مى‏شود وى نیز به سمت ناظم و سرپرست هنرستان عالى موسیقى ملى منصوب و همكارى صمیمانه‏اى جهت اهداف و پیشبرد هنرستان بین آن به وجود مى‏آید. محمد میرنقیبى، در كنسرتهاى متعددى كه به نفع مؤسسات فرهنگى آموزشى و بیمارستانها و امور خیریه و غیره بارها شركت كرده و همراه با آقایان: محمود ذوالفنون، فرهنگ شریف، محمود رحمانى‏پور، مجید نجاحى، ناصر مسعودى، آندرانیك و غیره مسافرتهایى جهت شناساندن موسیقى اصیل ایران به كشورهاى: پاكستان، آلمان، انگلستان، آمریكا، آرژانتین و برزیل نموده و در كلاس خصوصى شاگردان خوبى تربیت كرده كه امید است در آینده جا و مكانى شامخ براى خود در موسیقى ایران بیابند. اسماعیل زرین‏فر، استاد عالیقدر ویولن و یكى از معلمین هنرستان عالى موسیقى درباره میرنقیبى مى‏گوید: «میرنقیبى كودكى كم‏رو بود به طورى كه خجالت مى‏كشید حتى سؤال دروس خود را بنماید، ولى بسیار بااستعداد و سرشار از نبوغ و در رشته موسیقى و درك آن، استعدادى شگرف داشت، اما افسوس كه محیط آن روز ایران مانند اروپا جهت رشد استعدادهاى نهفته اشخاص آماده نبود و استعدادها آن طور كه باید و شاید شكوفا نمى‏گردید و میرنقیبى هم از كل استعداد خدادادى‏اش بهره نگرفت؛ با توجه به این امر، محمد میرنقیبى در موسیقى اصیل ایران و احیاء و خدمت به آن سهمى در خور خود دارد و باید به آن ارج نهاد».

نویسنده : نظرات 0 شنبه 8 آبان 1395  - 9:06 AM

جستجو



در وبلاگ جاری
در كل اينترنت

نویسندگان

امکانات جانبی