ملیت : ایرانی - قرن : 14 منبع : مردان موسیقی سنتی و نوین ایران (جلد اول)
یكى از پدیدههاى ناشى از نفوذ و رخنهى موسیقى غرب در هنر موسیقى ایران، ورود سازهاى اروپایى است. در تاریخ یكصد سال اخیر موسیقى ایران، نوازندگانى پیدا شدند كه روى سازهاى غربى موسیقى ملى خود را نواختند و از بین آنها، هنرمندان مشهورى نیز برخاستند. اكنون تنها ویولن است كه رواج و رونق خود را در حال حاضر همچنان در موسیقى ایران حفظ كرده است و باقى آنها كمكم به حیطهى فراموشى سپرده شدهاند و چون دیگر نوازندگانى مثل قدیم وجود ندارند و اگر هم تنى چند باشند فعالیت چشمگیرى ندارند كه كار آنها را ادامه دهند. مهمترین عامل در این میان، ریشه نداشتن و عدم سابقه تاریخى این سازها در فرهنگ و «سنت» ما است كه این سازها و نوازندگانش را پدیدههایى خاص در برههاى از تاریخ مىسازد پدیدههایى كه فقط یكبار تكرار مىشوند. حسینعلى وزیرى تبار، نوازندهى چیرهدست معاصر ما نیز از این دست بود، مردى كه در كار خود یگانه و كمنظیر شاید بىنظیر بود، شریف و پاك و فروتن و بىادعا زیست، به موسیقى و هنر میهنش خدمت و در قدرنشناسى جان سپرد و تا حال كه 31 سال از فوت او مىگذرد یادى و تجلیلى از او نشده است و اگر روحاللَّه خالقى هنگام درگذشت او، براى بزرگداشت مقام هنرىاش چند صفحهاى ننوشته بود، شاید همین مقدار اطلاعات از زندگى و آثار او نیز در دست نمىماند. حسینعلى وزیرىتبار، به سال 1285 در تهران متولد و فرزند «مبصر همایون» بود. از كودكى به موسیقى علاقه داشت و خواستار تحصیل در مدرسه موزیك نظام آن زمان شد. پدرش با اصرار زیاد موفق شد كه «سرهنگ نصراللَّه خان مینباشیان»، سرپرست مدرسه را (كه خود از موسیقیدانان نامى آن زمان بود) متقاعد كند تا پسر را در مدرسه بپذیرد. وزیرىتبار كوچك، هنرجوى جدى و ساعى مدرسه موزیك نظام شد و در آنجا مبانى علمى موسیقى مغرب زمین را آموخت و وارد دستهى موزیك شد. در سال 1307 كه «مدرسه موسیقى دولتى» تشكیل شد، او هم دوباره به تحصیل پرداخت و با جدیت بسیار به تكمیل معلومات خود در ساز تخصصىاش- «قرهنى» پرداخت. كلارینت از جمله سازهاى بادى غربى است كه در اصطلاح فارسى «قرهنى» نامیده مىشود. «قره» به زبان تركى به معنى سیاه است و ظاهراً این اسم از رنگ بدنهى آن گرفته شده است. وزیرى تبار با كلاربیت مشغول نواختن تمرینات و قطعات كلاسیك موسیقى مغرب زمین شد كه این دوران براى پیشرفت تكنیك و چیرگى فنى وى بر این ساز بسیار مؤثر بود. در عین حال، با ابراهیمخان منصورى- نوازندهى مشهور ویولن در آن زمان نیز محشور بود، از او ردیفها را مىآموخت و مىكوشید آوازهاى ایرانى را با ساز خود بنوازد. كسانى كه اهل فن هستند مىدانند كه ساختمان ویژهى كلارنیت، نواختن موسیقى روى آن را اگر نه غیرممكن، لااقل بسیار مشگل مىسازد. زیرا این ساز براى موسیقى ایرانى ساخته نشده و فاقد فواصل مخصوص آن است. از طرفى مانند پیانو یا ویولن نیز داراى سیستم كوك اختصاصى نیست و نوازنده باید با كنترل بسیار دقیق و ریاضت مآبانهى لب و نفس، فواصل مربوط به موسیقى ایرانى را از آن استخراج كند. وزیرىتبار مشهورترین و موفقترین نوازنده (و شاید تنها نوازنده) كلارنیت در آن زمان شد و نه تنها تا هنگام فوت، بلكه تا حال نیز یكتا مانده است. او به ساكسیفون و ویولن هم آشنا بود و دومى را تا اندازهاى مىنواخت. موفقیتهاى او در موسیقى، موقعیتهایى مساعد را براى او پیش آورد. در آن ایام ادارهى آموزش و پرورش شهر بینالنهرین تقاضاى اعزام یك هنرآموز موسیقى جهت تدریس در مدارس آنجا را كرد و «سالار معزز» از میان هنرجویان، وزیرى تبار را برگزید و او در سال 1310 وارد آنجا شد. ابتدا به شهر «كاظمین» وارد شد و در «دبستان اخوت ایران» مشغول تعلیم موسیقى (از نوع مارش و سرود و مبانى علمى موسیقى غربى) به دانشآموزان شد. او در آموزگارى بسى توانا بود به طورى كه شاگردان او پس از چند ماه، در جشنى كه در شهر «كربلا» جهت كلیهى دانشآموزان بینالنهرین برپا شده بود شركت كردند و در آن شهر مذهبى، با آغوش باز و شوق بسیار از موسیقى محصلین استقبال شد. پس از مراجعت به تهران، وزیرىتبار چون طلبهاى جدى، باز تحصیلات خود را در هنرستان عالى موسیقى دنبال كرد. در سال 1315 دوره متوسطه هنرستان را به پایان رسانید و به اخذ دیپلم توفیق یافت و متعاقباً پس از آن، به سمت هنرآموز موسیقى در مدارس بزرگ شهر شیراز منصوب شد. وزیرىتبار به شیراز زیباى آن زمان دلبستگى بسیار یافت و به طور جدىترى به موسیقى پرداخت. هنرجویان متعددى را تربیت كرد، تمرین خود را بیشتر كرد، كار آموزشگاهها را سر و صورت داد، اركسترى از شاگردان زبدهى خود ترتیب داد و با ساختن قطعاتى شیوا، به دادن كنسرتهایى اقدام نمود. هرچند كه او خود را نوازنده مىدانست و ادعاى آهنگسازى نداشت ولى نواهایى كه گهگاه به وسیلهى او ساخته مىشد از نظر ذوق عمومى بسیار قابل توجه بود و او هم كوشش مىكرد ساختههایش از حدود موسیقى ملى بیرون نباشد. یكى از آنها تصنیفى است «در بیات اصفهان» كه شعر آن اثر «پاكبین» است. با این مطلع: اى گلستان بوستان جهان، مایهى امیدم حاصلى غیر غم از تو در زندگى ندیدم دیگرى قطعهى «به یاد تو» است كه به مناسبت هفتصدمین سال وفات سعدى در «همایون» ساخته شده است و با شعر معروف این شاعر نامدار «اى كاروان آهسته ران كارام جانم مىرود». اما مشهورترین آنها، آهنگ «به یاد شیراز» است كه بر روى شعر حافظ شده است: بارها گفتهام و بار دگر مىگویم كه من دلشده این ره نه بخود مىپویم این آهنگ با اركستر خود وزیرىتبار و با تكنوازى وى، بارها در شهر شیراز اجرا شد و با استقبال شدید مردم روبرو گشت. در سالهاى بعد، توسط «انجمن موسیقى ملى» اجرا گشت و در سالهاى بعد، با اتحاد برنامهى گلها، توسط اركستر رادیو همراه با آواز بنان اجرا گشت كه نواز آن موجود است و نت آهنگ (به همراه شعر آن) در اولین شماره مجله موسیقى رادیو در سال 1336 چاپ شده است. از جمله خدمات كه وزیرىتبار در شیراز انجام داد، آشنا ساختن موسیقیدانهاى دورهگرد به تكنیك صحیح موسیقى بود كه عدم اطلاع آن موجب تنزل هنر مىگردید. در سال 1320 به تهران آمد و هنرآموز موسیقى در آموزشگاهها شد. در همین سال به سمت نوازنده در «اركستر نوین» در رادیو تهران به كار پرداخت. نواى كلارینت وى كه در این هنگام از رادیو پخش مىشد خواستاران بسیار پیدا كرد. علاوه بر آن، در اركستر «انجمن موسیقى ملى» و اركسترهاى «اداره موسیقى كشور» نیز به عنوان همنواز و گاه تكنواز كلارنیت شركت داشت. در این اركسترها، ساز وزیرىتبار به قدرى عالى و درخشنده و متشخص بود كه مثل لطیفترین آهنگهاى طبیعى به دل مىنشست و روحیه و لطف و ظرافت به خصوصى به آنها مىداد. از خصایص ویژهى ساز وزیرىتبار، صدادهى درخشان و بىنقص و احساس قوى و لطیف آن بود و شگفتا كه این صفات عالى در نوازندگى وى، حتى تا آخرین ماههاى كار وى نیز نقصان نیافت. وى كه چندین صفحه نیز به تنهایى تكنوازى كرده است كه مشهورترین آنها «آواز همایون» است. روحاللَّه خالقى در «سرگذشت موسیقى» (جلد دوم) مىنویسد: «در یكى صفحات مدرسهى عالى موسیقى، حسینعلى وزیرىتبار با قرهنى همایون نواخته است كه پس از سالها هنوز كسى نتوانسته است اجراى چنین آواز مشكلى را با چنین سازى از عهده برآید». البته باید دانست كه قبل از وزیرىتبار نیز كمسانى در این ساز ذوقآزمایى كردهاند كه نمونههاى معدودى از آثارشان موجود است. مشهورترین آنها «قلىخان یاور» است كه چند صفحه از او به یادگار مانده و نمودار كمال لطف و مهارت وى در این ساز مىباشد. صفحات وى از نمونههاى اولین دوره ضبط صفحه در ایران (مربوط به اواخر سلسلهى قاجاریه) است. وزیرىتبار از سال 1328، هنرآموز موسیقى در هنرستان موسیقى ملى بود. در رادیو، پس از افتتاح برنامهى گلها با نوازندگانى چون: ابوالحسن صبا، مرتضى محجوبى، حسین تهرانى، نصراللَّه زرین پنجه، جواد معروفى، غلامحسین بنان و عبدالعلى وزیرى همكارى كرد و آثارى از خود به جاى گذاشت. به غیر از ساختههاى خود كه با بنان اجرا كرده است، با آواز چند تن از خوانندگان كلارینت نواخته است. از جمله آنها نوارى است از سلسله برنامههاى گلهاى رنگارنگ كه در آن، پس از اجراى تصنیف بسیار زیباى «نواى نى» (از مرتضى محجوبى)، به همراه آواز بنان در مایهى «دشتى» نواخته است و در مقام خود از عهده برآمده است. هرچند كه خود اعتقاد داشت اجراى كامل یك آواز كلاسیك ایرانى روى قرهنى چندان مطلوب نیست و گذشته از محدودیتهاى ساز، شنونده را نیز نمىتواند مطلوب باشد ولى از نواختن آنها عاجز نبود و هیچ كدام از شاگردانش نیز نتوانستند به پاى وى برسند. همزمان با او افرادى مانند سلیم فرزان (كه او نیز نوازندهى مشهورى بود) و ولىاللَّه البرز و رضا گلشن نیز در این ساز كار كرده بودند لیكن به تصدیق اساتید، كسى وزیرىتبار نشد. از جمله خدمات بىنظیر او، زحمت و كوشش فراوانى است كه وى در تربیت «اركستر نابینایان» كشید. در اوایل دههى 1330، سازمان خدمات اجتماعى كشور درصدد برآمدند كه فقرا، متكدیان و نابینایان بىبضاعت را كه قادر به كار نبودند جمعآورى كرده، پس از معالجات لازم و تربیت و تعلیم لازم آنان را به كارهاى مناسب بگمارند. در میان رشتههاى تدریسى در این مؤسسه (كه به نام كانون كار و آموزش معروف بود) رشتهى موسیقى نیز وارد شد و وزیرىتبار را به سرپرستى آنجا گماردند. حوصلهى بیش از حد و عواطف عمیق وى به این گروه، باعث شد كه تمام انرژى خود را به طور دائم صرف آموزش نابینایان كند، در طى یك سیستم تعلیمى بسیار طاقتفرسا وزیرىتبار موفق شد كه به بسیارى از هنرجویان روشندل در آنجا نواختن بعضى آلات موسیقى را تعلیم دهد. اولین دسته اركستر نابینایان 25 نفر بود كه بعدها بیشتر شد. روحاللَّه خالقى مىنویسد: «وزیرىتبار در هنرستان موسیقى ملى هشت سال سمت هنرآموزى داشت و بهترین مربى بود. تمام شاگردان را شیفته خود كرده بود، با آنها مثل دوست رفتار مىكرد و جملگى او را از جان و دل دوست داشتند. هنگامى كه در كانون كار و آموزش تدریس مىكرد به قدرى به این نابینایان علاقه داشت كه روز مرگ او، همه در ماتمش چنان مىگریستند كه گویى بهترین پشتیبان و ارجمندترین پدر روحانى خود را از دست داده بودند». محیط نامناسب و تاریك اجتماع آن روز و سیاستهاى غلط و فرساینده دستگاه اداره رادیو، وزیرىتبار را بیش از ظرفیتش آزار داد و او را ناامید و خسته كرد. با این حال هنوز هم فعالیت داشت و در كار خویش اهتمام مىورزید. وى قبل از مرگ به مدت چند ماه بیمار و بسترى بود و عوارض ناشى از اوره و چربى خون، وى را از پاى درآورد و پیشنهاد مسافرت به آلمان براى معالجه را نیز نپذیرفت. تا این كه در نیمه شب پنجشنبه 23 مرداد 1337 درگذشت. در یك طبقهبندى دقیق، وزیرىتبار از دسته موسیقیدانانى است كه پدیدهى ایجاد موزیك نظام و دنبالهى منطقى آن به صورتهاى مختلف در سالهاى بعد است. در آن دوران، سرپرستان موزیك نظام همچون «مینباشیان» به موسیقى كلاسیك غربى و موسیقى ایرانى هر دو، وارد و آشنا بودند (هر چند كه نزدیكىشان با موسیقى غرب از هر جهت بیشتر است). از سال 1302 نوع جدیدى از موسیقى ایرانى به وسیله علینقى وزیرى مطرح شد (كه بر پایهى اصول علمى موسیقى مغرب زمین بود)، ادامهى منطقى این نوع موسیقى در اركسترهاى انجمن موسیقى ملى و اركستر گلهاى رادیو، با تغییراتى چند، دوام یافت. وزیرىتبار هر چند كه شاگرد مستقیم كلنل نبود و با مدرسه عالى موسیقى و اركسترش به عنوان همكار فعالیت داشت، لیكن مىتوان با در نظر داشتن ملاحظاتى او را تقریباً از همین دسته به شمار آورد. هر چند كه خصوصیات دیگر وى (كه جاى پرداختن آنها در این مقاله كوچك نیست)، او را به عنوان یك پدیدهى یكتا نمودار مىسازد. از او چهار فرزند به نامهاى گیتى، همایون، هدایت و هایده باقى مانده است كه همه اهل موسیقى هستند.