مشاهیر ایران و جهان - معروفی، موسی

راسخون راسخون راسخون
انجمن ها انجمن ها انجمن ها
گالری تصاویر گالری تصاویر گالری تصاویر
وبلاگ وبلاگ وبلاگ
چندرسانه ای چندرسانه ای چندرسانه ای

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع : مردان موسیقی سنتی و نوین ایران (جلد اول)

وى عمرى به خاطر حراست و حفظ مبانى اصیلى كه بدانها اعتقاد داشت، كوشید و به رسم معمول روزگار، در زمان حیاتش هیچگاه آن طور كه شایسته بود قدرش شناخته نشد و شاید اخلاق آرام و فروتن و بسیار وارسته وى نیز به این موضوع كمك كرده باشد. موسى معروفى، فرزند امین‏الملك به سال 1268 متولد تهران در خانواده‏اى متعین و موسیقى‏دوست بزرگ شد. اكثر اساتید موسیقى سنتى آن روز از معاشران دائمى خانواده‏ى او بودند. موسى خان، به موازات تحصیلات قدیمه (كلاسیك)، نزد آقایوسف صورتگر كه از عكاسان خاصه دربار ناصرى بود، نواختن سه‏تار را شروع كرد و گاه پیانو نیز مى‏نواخت. سپس به محضر اساتید بزرگ آن زمان و دست آخر، نزد درویش خان رفت و شاگردى «یاپیرجان» را به اشتیاق پذیرفت. موسى معروفى، غیر از داشتن استعداد ذاتى و محیط مناسب، چون از زندگانى تأمین شده‏اى برخوردار بود و مجال تمرین بسیار داشت، سالها كار كرد تا این كه به اخذ نشان تبرزین طلا از دست درویش خان نائل آمد و از مبرزترین نوازندگان زمان خود شد. وى پس از چندى نزد سلطان حسین‏خان هنگ‏آفرین (صاحب منصب موزیك نظام و نوازنده‏ى ویولن و سه‏تار) به فراگرفتن «نت» پرداخت. از همان اوان جوانى به فكر افتاد كه ردیف موسیقى سنتى ایران را به خط نت نوشته، به زعم خود آن را از دستبرد زمان و آسیب دوران محفوظ دارد. در سال 1302 به مدرسه كلنل علینقى وزیرى وارد شد و معلومات علمى خود را در آن مدرسه تكمیل كرد. موسى خان با این كه از قابلیتهاى بسیار براى احراز مقام «نوازنده‏ى حرفه‏اى» برخوردار بود، عشق به جمع‏آورى و نوشتن ردیف او را از صرافت نوازندگى كم‏كم انداخت و تنها به تعلیم شاگردان اكتفا كرد. وى براى نوشتن ردیف با همه اساتید زنده‏ى زمان خود تماس گرفت تا با جمع‏آورى ردیف هر كدام از آنها و انطباق آنها با یكدیگر، صحیح‏ترین روایت را بیابد و این كارى بود توانفرسا كه سى سال از عمر و وقت و نیروى او را گرفت و تنها یاوران او در این چند سال، نخست دكتر لطف‏اللَّه مفخم‏پایان (موسیقى‏شناس) و بعدها محمد بهارلو (نوازنده، آهنگساز و هنرآموز موسیقى) بودند. جزوه «آواز دشتى» (كه شامل پیش‏درآمد، آواز، چهار مضراب، تصنیف و رنگ دشتى است) یادگار همین همكارى‏هاست. موسى معروفى در سالهاى 1307 -1317 كه دوباره ضبط صفحات موسیقى باب شد، به همراه صبا و مشیر همایون و چند هنرمند دیگر به خارج مسافرت كرد و صفحاتى با آنها پر كرد. چند صفحه نیز تكنوازى تار از وى باقى مانده است كه شنیدنى مى‏باشد. لازم به تذكر است كه شیوه‏ى نوازندگى موسى‏خان تا سال 1302 كه وارد مدرسه موسیقى كلنل شد، همان شیوه‏ى سنتى میرزا حسینقلى و درویش بود ولى از آن سال به بعد تحت تأثیر محیط مدرسه و تعلیمات كلنل، خواه ناخواه تغییراتى چند در آن حاصل شد كه تشخیص آنها در آثار وى براى اهل فن میسر است. با این حال، این آثار روى هم جزو آثار معتبر در زمینه‏ى تكنوازى تار است كه هنرجویان را مفید تواند بود. موسى‏خان ذوق آهنگسازى نیز داشت و بعضى آهنگهاى او- از پیش‏درآمد، نغمه دو ضربى و تصنیف- توسط محمد بهارلو و لطف‏اللَّه مفخم پایان به چاپ رسیده است. در سالهاى 1330، روح‏اللَّه خالقى، آهنگ زیباى «مرغ حق» را با شعر رهى معیرى و آواز بنان در اركستر گلها اجرا كرد. معروفى در اوان تأسیس رادیو نیز با نوازندگان آن همكارى داشت لیكن این همكارى مدت كمى دوام یافت و او دوباره به مشغله‏ى اصلى خود- گردآورى ردیف پرداخت. سالها در هنرستان موسیقى ملى تدریس كرد و امروز چند تن از نوازندگان به نام تار، دست پرورده‏ى زحمات او هستند. موسى معروفى در دورانى از تاریخ ایران مى‏زیست كه اجتماع آن روز، فاقد قابلیت در اختیار گذاشتن بستر مناسب براى پرورش مقاصد وى بوده و تا آنجا كه میسر بود، از آزردن و شكستن وى كوتاهى نكرد. سالها در پیچ و خم‏هاى توانفرساى سلسله مراتب ادارى در فشار بود و براى انتشار هر یك از آثار خود، زحمات و سختى‏هاى فراوان كشید. اوقاتى از عمرش در مشاغل بیهوده‏ى ادارى تلف شد و ناگزیر به هنرستان برگشت تا كار تعلیم را ادامه دهد. بیش از سى سال براى جمع و تدوین و نوشتن ردیف موسیقى زحمت كشید و مختصر شرح زحمات خود را در مجله موزیك ایران سال 1341 نوشته كه مطالعه‏ى آن براى علاقمندان واجب است. با این حال از زحمات و مشقات توانفرساى او هیچگونه تصویرى به عمل نیامد و حتى اداره‏ى هنرهاى زیبا هنگام چاپ كتاب به آوردن عنوان ساده‏ى «گردآورنده، موسى معروفى» اكتفا كرد و حتى دو صفحه‏اى را كه شامل شرح حال و زندگى و خدمات آن مرحوم بود چاپ نكرد و به اعتراض و دلشكستگى تلخ او (كه در یكى از شماره‏هاى سال 1341 مجله موزیك چاپ شد) ترتیب اثر نداد. ناملایمات روزگار، محیط مطرب‏پرور جامعه‏ى آن روز دستگاه رادیو و هنرهاى زیبا و كارشكنى‏ها مسئولان همه دست به دست داد و در سال 1344، پس از هجرت مرتضى محجوبى به سوى دوست، او نیز در شهریور ماه همان سال خاموش شد و دو ماه بعد روح‏اللَّه خالقى به او پیوست. موسى معروفى مردى درویش مسلك و وارسته و به حد افراط پر آزرم و مهربان بود. دستى گشاده داشت و مال دنیا در كف او قرار نمى‏گرفت (اگر شرح حالى كه دوست صمیمى او آقاى مرتضى عبدالرسولى در رثایش نگاشته است به چاپ برسد كو در دسترس همگان قرار گیرد صدق عرایض بنده اثبات خواهد گردید). او در امر تعلیم، سخى و مهربان و پرحوصله بود و استادى دلسوز و مسئول. ساخته‏هاى دلنشین او، در همان محدوده‏ى موسیقى ایرانى است كه تا حد زیادى به آن آثار و آثار روح‏اللَّه خالقى ندارد؛ و بیشتر خاص خود معروفى است). ردیف مكتوب او، با تار سلیمان روح‏افزا نواخته و ضبط شد ولى اكنون در دسترس عموم نیست. یادش گرامى باد. (1344 -1268 ش)، موسیقیدان. در تهران به دنیا آمد. دوران كودكى و جوانى را به تحصیل علوم متداول زمان پرداخت و نواختن سه تار را نزد آقا یوسف صورتگر فراگرفت و گاه پیانو نیز مى‏نواخت. سپس به محضر اساتید بزرگ آن زمان و بعد نزد درویش خان رفت و به اخذ نشان تبرزین طلا از دست درویش خان نایل آمد. وى نت را نیز نزد حسین خان هنگ‏آفرین فراگرفت و در 1302 ش به مدرسه كلنل علینقى وزیرى رفت و معلومات خود را تكمیل كرد. معروفى براى نوشتن و جمع‏آورى ردیف با همه‏ى اساتید زمان خود در تماس بود تا با انطباق آنها، صحیح‏ترین روایت را بیابد و این كارى بود توانفرسا كه سى سال از عمر و وقت او را گرفت و تنها یاوران او در این چند سال، دكتر لطف‏اللَّه مفخم پایان و محمد بهارلو بودند. جزوه‏ى «آواز دشتى» یادگار همین همكاریهاست. وى مختصرى از شرح كار خود را در مجله‏ى «موزیك ایران»، در 1341 ش چاپ كرده است. او به همراه صبا و مشیر همایون به خارج از كشور سفر كرده و صفحاتى با آنها پر كرد است. از استاد معروفى چند صفحه نیز تكنوازى تار باقى مانده است.[1]

نویسنده : نظرات 0 شنبه 8 آبان 1395  - 9:06 AM

جستجو



در وبلاگ جاری
در كل اينترنت

نویسندگان

امکانات جانبی