ملیت : ایرانی - قرن : 10 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)
(ز 989 ق)، نقاش. از تصویرگران چابك قلم شهر هرات بود و در هنر خود ابتكارات جالب و پرمایهاى داشت. عدهاى از محققین استاد محمدى را فرزند سلطان محمد عراقى دانستهاند. تا آنجا كه معلوم است وى از شهر و كاشانهى اجدادى خود جدا شده و به استعداد ذاتىاش وارد نگارخانهى شاه طهماسبى در تبریز گردیده و در آنجا مفتخر به شاگردى استاد سلطان محمد- كه دوران پیرى خود را سپرى مىكرده- گردیده است. استاد محمدى در تبریز موفق به ارائه مكتب نویافتهاى شد كه بعدها پیروانى مانند رضا عباسى و معین مصور و محمد یوسف و محمد قاسم و سایرین پیدا كرد و این مكتب، تلفیقى استادانه از مكتب تبریز و هرات بود كه با مهارت زیركانهاى درهم آمیخته و شیوهى جدیدى را ارمغان آورده است. این هنرمند در چهرهسازى و مجلسآرایى و بسط و آذین مناظر طبیعى مهارت داشت و هیچگونه تجملات و زیادهروىهاى تزیینى را در آثارش به كار نمىبرد و با ارائه سادگىها و مهارت عمیقانهاى كه به تصویر مىداد، آن را به طبیعت نزدیك مىساخت. او همچنین صنعت تذهیب را خوب مىدانست و در آرایش تصاویر و پیرایش كنارهها استفاده مىنمود. استاد محمدى جزو اولین هنرمندانى است كه بعد از استاد بهزاد خواسته است عمده مهارت خود را در چهرهپردازى و بخصوص چهرههاى بزرگتر به كار برد و حالات و سكنات صاحب چهره را به استادى عیان سازد. عمده تصویرهاى وى، مجالس مردمى و شلوغ و درهم است و هر اجتماع را در جاى خود نقش نموده و از افكار تخیلى و عارفانه دورى جسته است. از آثار وى: تصویر مجلس بزمى كه شاهزادهاى بر روى كرسى در باغى نشسته و مستخدمان از وى پذیرایى مىكنند، با رقم: «عمل استاد محمدى»؛ تصویر بزمى سماع و رقص درویشان، با رقم: «عمل استاد محمدى هروى»؛ تصویر پركار زندگى روستایى، با رقم: «قلم فقیر الداعى محمدى مصور فى شهور سنه 989». پانزده اثر دیگر وى در «احوال و آثار نقاشان» ذكر شده است.