پايگاه تخصصي اطلاع رساني چهارده معصوم سلام الله
 
  به وبلاگ پايگاه تخصصي اطلاع رساني چهارده معصوم سلام الله خوش آمديد!    
 
درباره وبلاگ


محمد رضا زينلي
با عرض سلام و خسته نباشيد خدمت تمامي بازديدكنندگان گرامي اين پايگاه به جهت بالا بردن بينش شما نسبت به چهاده معصوم سلام الله ايجاد شده است و اميدواريم كه بتوانيم مطالب خوبي به شما ارائه دهيم با تشكر خادم پايگاه:محمد رضا زينلي


منوي اصلي
لينکهاي سريع

لوگو ها


 


















ترجمه مطالب پايگاه

نظرسنجي

امام غریب

عزیز ! خسته ام ؛ اما نه از انتظار ...كه می دانم عاقبت این انتظار تلخ وجانكاه ، چندان شیرین است كه همه این رنج ها در برابرش چیزی نیست . آری عزیز ! خسته ام ، اما نه از انتظار ، كه از پریشانی ...

پریشان مانده ام میان این همه دانایی كه به روشنی نمی رسد ؛ میان این همه راه كه به رستگاری ختم نمی شود ؛ میان این همه دانایی و این همه راه كه با نام تو مُهر خورده ، اما از تو ، هیچ رنگ و بویی ندارد .

همه از تو و طرح هایشان از تعجیل در ظهورشان می گویند ...كسی را نمی شناسم یا مذهبی را یا گروه و مكتبی را كه از تو نگوید و تو را وعده ندهد . « موعود» ، حتی تنها همین واژه تنها ، آن قدر مقدس است كه با آن ، می توان كارهای غریب(!) كرد .

می توان مردم را به خواب و خیال فریفت و همه چیزشان را ربود . می توان خلایق را به بوی انتظار ، تشنه نگاه داشت و آب را از آنان دریغ كرد . می توان ناسره ای را به تو منسوب دانست و به بهانه آن كسی را از ساحت قدسی ات خبر ندارد ، آن را به جماعت قبولاند .

می توان زمل واسطرلاب و وردهای ساختگی را گوهر و جان مایه دین كرد و دینداری را به ختوم اذكار ، تاویل و تحویل ساخت .




آری ؛ می توان با نام تو و با عشق انتظارت ، كارهای غریب بسیاری كرد .

غریب ترین وجه انتظار تو همین است كه نامت ، اقامه قامت رستن به بالای بلند تو نیست . چه اندك هستند آنان كه رمز وعده ظهورت را دریافته و آن را كلید رستگاری دانسته اند .

مگر نه این است كه رمز این وعده شگرف ، نجات انسان است ؟ پس چرا این مدعیان كه از تو دم می زنند ، جز اندكی از این همه انبوه ، به هر چیز می اندیشند جز نجات انسان از این وادی غریبی ؟ چرا در معادلات این جماعت ، همه چیز جای خود را دارد الا دقت به فرامینی كه خود فرموده ای ؟ و بارها و بارها گوشزد كرده اید !

مگر بنا نیست با آمدنت ، آزادی و آگاهی و عدالت برای همه آدمیان و برای هر چه در جهان است تحقق یابد ؟ این راه كه ما می رویم ، آیا به درستی تحقق و آمادگی برای ظهور آن منجی است ؟

چه زیبا گفت آن بزرگ مرد : « آنان كه در انتظار مصلح هستند ، باید خود صالح باشند .»

به طعنه می گویند : « فلان و بهمان معتقدند باید آن قدر گناه كنی تا جهان را تباهی و سیاهی فراگیرد و آفتاب موعود از پس ابر غیبت سر برن آرد . » این را به طعنه می گوید و راست هم نمی گویند ؛ اما این را به طعنه نمی گویم و راست هم می گویم كه این جماعت ، خود همین كار را شب و روز می كنند .

همین كه انسان را با دریای كرامتش ، در مشت حقیر خود می گیرند و می فشارند با نام كمك به منجی و با معیارهای تنگ و كودكانه می خواهند این گستره ژرفناك را بسنجند و بر او ارزش نهند ، نشان می دهد كه اصلاً نمی دانند تو كیستی و تا كنون این ره كه می رفتن گویی به تركستان بود .

و اصلاً چرا انتظارت را می كشند و تو چرا خواهی آمد ؟؟؟

آری محبوب من ! پریشانم در این طوفان كه هر روز ، خار و خسی را به هوا می پراكند و آن را رایت هدایتی وانمود می كند . اكنون دیگر آنقدر مجرب شده ام كه دل به حرف و حدیثی نبندم .دیگر دانسته ام كه گوهر دین ، انسان است . قران كه با نام انسان ختم می شود ، به من می گوید كه دنباله رو قران و منجی باید راه را از همین خاتمه پی گیرد .

هر شعار و اندیشه و مرام و باوری كه با عزت انسان رقم نخورد و دردش همان درد بزرگ و مشترك انسانی نباشد ، موعودا به تو شباهت ندارد.

دینی كه از تو می گوید و به انتظار آمدنت ، مردم را مژده می دهد همه را بسوی كعبه خوانده و آن گاه ، او را فراتر از كعبه بر نشانده است .

من از نام تو آموخته ام كه باید این وعده بزرگ را برآورد . روزی كه انسان را به راستی خلیفه خدا بدانیم و برای او كرامتی فراتر از كعبه برشمریم ، آن روز تو خواهی آمد .

این كمترین شرایط ظهور است و تو آن قدر بزگ هستی كه به كمترین رضایت می دهی .

می ستایمت ای امام غریب ....


 

چهارشنبه 20 آبان 1388  نظرات : 0 بيان انتقادات و پيشنهادات

علت و فلسفه غیبت

علت غیبت امام زمان (علیه السلام) چیست؟

بنابر آنچه در برخی از روایات آمده است، علت واقعی غیبت امام زمان (علیه السلام) بر ما پوشیده است کمال الدین و تمام النعمة، ص 482.; در عین حال با استفاده از روایات به عواملی چند در این زمینه پی می بریم:

1 ـ امتحان و آزمایش:

غیبت آن حضرت سبب می شود تا نفاق پنهان عده ای آشکار شود، و ایمان حقیقی محبان و شیعیان واقعی امام (علیه السلام) در کوره ی ولایت امام غایب (علیه السلام) از ناخالصی ها و دورویی ها جدا و پاک گردد و مؤمن از منافق تمیز داده شود.

حضرت موسی بن جعفر (علیه السلام) می فرماید: «هنگامی که پنجمین فرزند امام هفتم (علیه السلام) غایب شد، مواظب دین خویش باشید، تا مبادا کسی شما را از دین خارج کند! ای پسرک من! برای صاحب الامر بناچار غیبتی خواهد بود، به طوری که عده ای از مؤمنان از عقیده ی خود بر می گردند، همانا خدا به وسیله ی غیبت، بندگانش را امتحان می نماید.»بحارالانوار، ج 51، ص 113.

2 ـ بیعت نکردن با ستمکاران:

حسن فضّال می گوید: علی بن موسی الرضا (علیه السلام) فرمود: «گویا شیعیان را می بینم که هنگام مرگ سومین فرزندم (امام حسن عسکری (علیه السلام)) در جست و جوی امام خود همه جا را می گردند، اما او را نمی یابند.» عرض کردم: به چه دلیل؟ فرمود: «زیرا امامشان غایب می شود.» عرض کردم: چرا غایب می شود؟ فرمود: «برای این که وقتی با شمشیر قیام نمود بیعت کسی در گردنش نباشد.» بحارالانوار، ج 51، ص 113.

3 ـ حفظ جان حضرت:

زراره می گوید: حضرت امام صادق (علیه السلام) فرمود: «ای زراره! قائم ما ناچار است که غیبت کند.» عرض کردم: برای چه؟ فرمود: «از جان خود بیم و ترس دارد.» پس حضرت با دست به شکم خود اشاره کرد اثبات الهداة، ج 6، ص 437.

امام زمان (علیه السلام) از کشته شدن و مرگ بیم و هراس ندارند، بلکه حفظ جان ایشان به خاطر این است که مبادا پرچمِ هدایت زمین بماند، و رشته ی هدایتی که به پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه وآله وسلم) متصل است، قطع شود.
 

چهارشنبه 20 آبان 1388  نظرات : 0 بيان انتقادات و پيشنهادات

مبادا خفته باشید

انتظار ظهور مهدی موعود از حساس ترین و تاریخ سازترین فرازهای عقیدتی اسلامی است که عمری به درازای عمر اسلام دارد. پیامبر اکرم (ص) و خاندان پاکش، همواره مردم را به این «چشم به راهی» خوانده اند. در میان آثار فرقه ها و گروههای مسلمان نیز، از این آرمان، نشانه های بسیار به چشم می آید؛ تنها کافی است بدانیم که پس از یک پژوهش کوتاه در این زمینه نام بیش از پانصد کتاب، از دانشوران مسلمان به دست آمده که به یقین با تحقیقات عمیق تر این رقم از هزار تجاوز خواهد نمود.
پیامبراکرم(ص) فرمودند:
«اگر از دوام دنیا یک روز بیشتر نمانده باشد؛ خدای بزرگ آن را چنان درازا دهد تا مردی از دودمان مرا برانگیزاند که زمین را از عدالت و داد پر سازد همانگونه که از ستم و بیداد آکنده باشد.»

نخستین نکته ای که با عنایت به مفهوم«انتظار» به ذهن ما می آید خواستار شدن« ظهور» است از صمیم دل؛ زیرا تا دوستدار و دلبسته چیزی نباشی چشم به راهش نخواهی بود. لازمه این خواستن و اشتیاق وجود دو زمینه قلبی است: یکی شناخت و آگاهی از محتوای ظهور و دوم گرایش و جویایی نسبت به آن محتوا.

لازمه درک بهتر حقیقت از مفهوم «انتظار» ، «شناخت درونی» و «خواست قلبی» است. پس انتظار چیزی نیست مگر نیت ظهور.

منتظران حقیقی، پیوسته تصویر ظهور را در برابر دیدگان دارند و از دل و جان آن را می جویند و برای تحقق آن می کوشند. انتظار نه فقط ظهور را در دل و جان ما پایدار می سازد بلکه در قلمرو تن ما نیز نقش و نشانی از آن را آشکار می نماید، مگر نه این که چشم، زبان، گوش، دهان و دست و پای ما، بندگان فرمانبردار دل ما هستند. پس اگر اندیشه و پندار ما به رنگ ظهور درآمد گفتار و کردارمان را نیز همرنگ خود خواهد ساخت. مبادا این حقیقت را خیال و رؤیا پندارید و از خاصیت و اهمیت ایده ای چنین بلند و عالی غافل بمانید.

امید به ظهور ایجاد جاذبه می کند؛ انسان را به راه می اندازد و به سوی خود می کشاند. جوهره این «امیدواری» همان «خوش بینی» نسبت به آینده بشریت است و پشتوانه آن نوید حتمی و مژده قطعی خدا به پیروزی مستضعفان و فرمانروایی صالحان و نیک فرجامی پرهیزکاران .

امید و انتظار مقدمه هجرت و جهاد است ، نه زمینه رخوت و رکود . امام صادق(ع) می فرماید: « هر کس دوست دارد از یاران حضرت قائم باشد، بایستی انتظار او را داشته و به نیکویی و پرهیزگاری رفتار نماید. پس اگر به این حال، پیش از قیام او از دنیا رود، پاداش یاران مهدی را خواهد گرفت. بنابراین بکوشید و جدیت کنید و چشم به راه باشید که بر شما گوارا باد .»

نخستین گام انتظار ، خودسازی است ؛ یعنی رشد و تربیت جسم و روح و چندان هم دشوار نیست ؛ زیرا شوق دیدار او مردمان را می سازد چه رسد به اشتیاق درک ظهورش، پس لختی به خود بیندیشیم .

تلاشها و سازندگیهای ناشی از انتظار اگر هم به دوران ظهورش نرسد دست کم در زندگی عمومی جامعه تأثیری بسیار مثبت دارد؛ زیرا تربیت افراد و تجهیز آنان به یقین ، جامعه را به پیش می برد و نیرومند و توانگر می سازد ، در برابر دشمن پایداری و مقاومت می بخشد و در نتیجه آسایشی نسبی برای همگان فراهم می آورد.

انتظار امام زمان بدون محبت و علاقه به او کاری از پیش نخواهد برد؛ زیرا که حماسه ها همواره در فضای شور و احساس زاده و پرورده می شوند، کافی نیست که نسبت به حضرتش تنها پذیرش ذهن و پسند فکری داشته باشیم ، کشش روحی و پیوند قلبی در اینجا به کار می آید. اگر در روزگار دشوار غیبت بر فراز آسمان بلند انتظار، گهگاه شاهد درخشش ستارگان بوده ایم، ناشی از عواطف پاک آن کواکب به خورشید نهان در ابر بوده است.

منتظران راستین در عین حال وظیفه دارند که علاوه بر اصلاح خویش در اصلاح دیگران نیز بکوشند؛ زیرا برنامه عظیم و سنگینی که انتظارش را می کشند یک برنامه فردی نیست؛ برنامه ای است که تمام عناصر تحول باید در آن شرکت جوید؛ باید کاری به صورت دسته جمعی و همگانی باشد، کوششها و تلاشها باید هماهنگ گردد و عمق و وسعت این هماهنگی باید به عظمت همان برنامه انقلاب جهانی باشد که انتظار آن را دارند.

انتظار یعنی آماده باش کامل. من اگر ظالم و ستمگرم چگونه ممکن است در انتظار کسی باشم که طعمه شمشیرش خون ستمگران است؟! من اگر آلوده و ناپاکم چگونه می توانم منتظر انقلابی باشم که شعله اولش دامان آلودگان را می گیرد؟!

اکنون می فهمیم چرا منتظران واقعی گاهی مانند کسانی شمرده شده اند که در خیمه حضرت مهدی (عج) و یا زیر پرچم اویند. یا چون کسی هستند که در راه خدا شمشیر می زند و یا در راه خدا به شهادت می رسد.

اینها مراحل مختلف و درجه مجاهده در راه حق و عدالت است که متناسب با مقدار آمادگی در انتظار افراد است؛ یعنی همانطور که میزان فداکاری مجاهدان راه خدا و نقش آنها با هم متفاوت است، انتظار و خودسازی و آمادگی نیز درجات مختلفی دارد که هر کدام از اینها با یکی از آنها از نظر مقدمات و نتیجه شباهت دارند.

پس بیدار باشید؛ زیرا نمی دانید که در چه وقت، صاحبخانه می آید، در شام یا نصف شب، یا بانگ خروس، یا صبح، مبادا ناگهان آمده، شما را خفته یابد.

 

چهارشنبه 20 آبان 1388  نظرات : 0 بيان انتقادات و پيشنهادات

دلیل تولد امام عصر

به چه دلیل امام زمان (علیه السلام) متولد شده اند؟

عقیده به مهدویت و منجی جهانی در اسلام امری مسلم است و در دیگر ادیان هم وجود دارد ؛ اما به چه دلیل حضرت مهدی (عج) متولد شده اند ، نه این که در آخرالزمان به دنیا خواهند آمد؟ دلیل عقلی و نقلی قطعی داریم بر این که حضرت مهدی (عج) قبل از شهادت پدر بزرگوارشان امام حسن عسکری (ع)، متولد شده اند:

1 ـ دلیل عقلی: با توجه به سه مطلب ذیل عقل هر انسان منصفی حکم می کند به این که امام زمان (عج) متولد شده و هم اکنون زنده هستند:

الف) در علم کلام به اثبات رسیده که «هیچ گاه زمین نمی تواند از حجت الهی، خالی باشد.» در روایات هم به این مطلب تصریح شده است، در روایت است «لو بقیت الارض بغیر امام لساخت» اصول کافی، ج 1، ص 179. اگر زمین بدون امام باشد، فرو می رود و نابود می شود.

ب) در علم کلام ثابت شده است «که امامان معصوم بعد از پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) دوازده نفر بیش تر نیستند و همگی از خاندان پیامبر (ص) می باشند.» روایات هم در این مورد فراوان است.

ج) «یازدهمین امام معصوم حضرت امام حسن عسکری (ع) در سال 260 هجری قمری در شهر سامرا به شهادت رسیدند،» این از مسلمات تاریخ است.

نتیجه ی این سه مقدمه این است که حضرت مهدی (عج)، قبل از شهادت امام حسن عسکری (ع) تولد یافته و به مقام رفیع امامت رسیده اند، و گرنه زمین از حجت و امام خالی خواهند ماند.

2 ـ دلیل نقلی:

الف) روایات: در روایات آمده است که حضرت مهدی (ع)، نهمین فرزند امام حسین (ع) است، ششمین فرزند امام جعفر صادق (ع) است، پنجمین فرزند امام موسی بن جعفر (ع) است، چهارمین فرزند امام رضا (ع) است، سومین فرزند امام محمد تقی (ع) است، و فرزند امام حسن عسکری (ع)است. مجموع این روایات بیش از 780 مورد است.

از مجموع این روایات استفاده می شود که حضرت مهدی (ع) متولد شده اند، زیرا حضرت امام حسن عسکری (ع) در سال 260 هجری قمری به شهادت رسیدند.

ب) نقل تاریخی: مورخان شیعه و سنی جریان تولد حضرت مهدی (عج) و زمان و مکان آن را ضبط کرده اند. مروج الذهب، ج 4، ص 199 ـ ینابیع المودة، ج 3، ص 114.

ج) ملاقات حضرت: از زمان تولد حضرت مهدی (عج) تا این زمان، افراد زیادی حضرت را ملاقات کرده اند، مانند: حکیمه خاتون ـ عمه ی امام حسن عسکری (ع) که شب تولد حضرت در خانه ی امام حسن عسکری (ع) بودند و جریان تولد را شاهد بودند. ینابیع المودة، ج 3، ص 114. غیبت شیخ طوسی، ص 141.

ابو نصر خادم، حضرت مهدی (عج) را در گهواره ملاقات نموده است. کشف الغمه، ج 2، ص 499 و اثبات الهداة، ج 7، ص 344. سعدبن عبدالله قمی در زمان حیات امام حسن عسکری (ع) با جمعی برای زیارت امام حسن (ع)به سامرا رفتند، در طرف راست امام کودکی را مشاهده نمودند که مانند ماه درخشان بود. پرسیدند: این کیست؟ فرمود: «مهدی قائم آل محمد (ص)است.» الزام الناصب، ج 1، ص 342.

در زمان غیبت هم افراد زیادی حضرت را ملاقات کرده اند، که در خصوص ملاقات با حضرت کتاب هایی نوشته شده است.

بنابراین حضرت متولد شده اند و گرنه ملاقات با ایشان معنا نخواهد داشت.

 

چهارشنبه 20 آبان 1388  نظرات : 0 بيان انتقادات و پيشنهادات

دوست غریب

باز هم بخوان ، من الغریب الی الحبیب

این اولین سطر از نامه ای بود که امام غریب برای حبیبش نوشته بود . عجب سوزی در این سطر نهفته است .

من الغریب الی الحبیب

اگر خوب گوش کنی انگار تمام ذرات عالم همناله با امام غریبند ، آخر امام قلب همه عالم است . راز این نامه چیست ؟ مگر جوانان بنی هاشم در رکاب آقا نیستند ؟

رازی دیگر برایت بگویم !

آیا شنیده ای که عشق را زبان دیگر است ؟

آیا شنیده ای که گفته اند از تو به یک کنایه از ما به سر دویدن ، از تو به یک اشاره از ما به جان خریدن ؟ این یک رمز است . در مکتب عشق ، توضیح و تفسیر معنا ندارد . فقط اشاره ای کافیست ، تا عشاق گرد معشوق حلقه زنند . اگر خوب نگاه کنی اگرچه کوفیان بدنام شدند ، اما باز هم کوفیان !

مگر بارها معراج مسلم را بر بالای دارالاماره نشینده ای؟ مگر از عطش و دندان شکسته و دهان خونین برایت نگفته اند ؟ آنهم روزها قبل از واقعه کربلا !

مگر شکستن دندان پیامبر در اُحد و دندان درد اویس قرنی و شکستن دندانهایش در یمن را نشنیده ای ؟ با تمام وجودت این فصل را بخوان !

این عشق حتی فراتر از آن است که گذر زمان در آن خللی ایجاد کند . اما گفتم باز هم کوفیان ! می دانی چرا ؟

آخر امروز امامی دیگر غریب و بی حبیب در بیابانهای تفتیده انتظار ، دستها بر آسمان ، هزار واندی سال است که دعایش ، ذکرش و خواهشش تعجیل در فرج است . همو که داغها بر دل دارد . اوست که امروز ندای من الغریب الی حبیب سر می داده است . و تو ، آیا هیچ احساس غربت می کنی ؟ آیا لحظه ای شده است غربت آقا را در وجودمان احساس کنیم ؟ همین است که می گویم باز هم کوفیان ! به روایت امیر سخن علی (ع) تاریخ تکرار می شود ، و امروز روز تکرار تاریخ است .

اگر غربت آقا را در قلبت احساس نکردی بدان که اگر چه آقا غریب است اما ، من و تو حبیب نیستیم . حبیب رفت . مسلم رفت . تو چه می کنی ؟ می روی ؟ یا می مانی ؟

من الغریب الی الحبیب هر که دارد هوس کرببلا بسم الله ...
 

چهارشنبه 20 آبان 1388  نظرات : 0 بيان انتقادات و پيشنهادات

یاد امام عصر در عید فطر

سید بزرگوار، علی بن طاووس درباره ادب و احترام معتقدان به مقام والای امامت حضرت مهدی( ع) در روز عید فطر مطلبی را بدین شرح یادآور شده است:

در روز عید فطر، اگر آن حضرت، صاحب حكم و امر بودند و در مسند حكومت نشسته، همه مردم از آن حضرت فرمان می بردند، می بایست به افتخار توجه و احسان خداوند به آن حضرت و تمامیت قدرتش به حضرتش تبریك و تهنیت گفت.

پس، به خود و عزیزان خود و همه مردم جهان و به هر فردی كه به واسطه امامت او و به بركت وجود او هدایت شده، و به وسیله بركات دولت او خوشبخت شده است؛ تبریك و تهنیت بگو.

و اگر اعتقادت بر این است كه آن حضرت واجب الاطاعه است، پس باید آثار اطاعت و یاری، در خشم و غضب تو همراه خدای متعال كه مولای تو و مولای اوست و خشم و تأسف بر آنچه از فضل او از دست رفته است در چنین روزی در چهره تو هویدا گردد.

زیرا كه از شیخ صدوق در من لا یحضره الفقیه و غیر آن برای ما روایت شده است كه حنّان بن سدیر از عبدالله بن دینار از امام باقر( ع) نقل كرده كه حضرت فرمود:

ای عبدالله! هیچ عید قربان و عید فطری برای مسلمانان نیست جز آنكه در آن روز غم و اندوه آل محمد( ص) تازه می شود. عرض كردم: چرا؟ حضرت فرمود: چون آنها حقّ خودشان را در دست دیگران می بینند.

سید بن طاووس در ادامه سخن می فرماید:

آری، تو اگر دوران حضور حضرتش را در مقابل دیدگانت حاضر می كردی، می دیدی كه چگونه پرچم اسلام با عدل و داد به اهتزاز درآمده، احكام مردم با فضل و برتری شهرت یافته، همه اموال در راه خدا به بندگان بخشیده م یشود، و مردم را به آرزوهای خوب مژده داده، و از آنها می پذیرند. و چگونه ایمنی و امنیت، همة مناطق دور و نزدیك را فرا گرفته، هر ناتوان و خوار و تنهایی را به طور كامل یاری می كنند؟

و چگونه دنیا با خورشیدهای سعادت بخش خود روشن شده، دست اقبال سعادتش را بر هر زمین پست و بلندی گشوده است؟

و چگونه حكم باهر و سلطنت پیروز و قاهر خدا در همه جا آشكار می شود، به طوری كه عقلها و دل ها شادمان می شوند و همة آفاق كران تا كران از نور و روشنایی پر می شود؟

ای برادر! سوگند به خدا، اگر چنین مدینة فاضله ای در برابر دیدگانت مجسم شود، در همچو عیدی كه به آمدن آن مسرور و خوشحال بودی عیشت مكدر شده، به هم خواهد خورد، و خواهی دانست كه چقدر كرامت خدا و فضل و احسان او از تو فوت شده و غم و اندوه و تأسف بر تو غلبه كرده، سراسر وجودت را فرا م یگیرد و اشك در چشمانت حلقه خواهد زد، زیرا سزاوار است كه تو بر عزیز خود وفا نمایی.

اینك سخن را در این گفتار از تو دریغ كرده و عنان آن را به دست گرفته كه سخن در این مقال زیاد است و آنچه بیان شده از باب اشاره و تنبیه بود، زیرا كه آنچه ما می خواهیم شرح دهیم، عبارات گنجایش آن را ندارند.

بدیهی است كه وفا و صفا بر یاران حق شناس موقع جدایی و دوری، بهتر از وفا و صفای در حضور و كنار آنها است، پس بایستی در قلبت برای مولای خود وفا و صفا داشته باشی كه پروردگار تو برای برطرف كردن اندوهت توانا است.

 

چهارشنبه 20 آبان 1388  نظرات : 0 بيان انتقادات و پيشنهادات

حدیث نیاز

الهی!

زمین هر لحظه در معرض انفجار می بود، اگر آرام گامهای او نبود.

اعصار و زمان هر لحظه در خود می پیچیدند، اگر اشارات صبر از ولی خویش در نمی یافتند.

والعصر × ان الانسان لفی خسر × الا الذین آمنوا و عملوا الصالحات و تواصوا بالحق و تواصو بالصبر .

الهی!

دلهای ما هم چون دل زمین و زمان، سخت به تنگ آمده از شدت:

عظم البلاء و برح الخفاء و انکشف الغطاء و انقطع الرجاء...

ببین که انسان چگونه بار بلاها و مصائب را به دوش می کشد. ببین که با چه شرمی به تماشای «خسران » نشسته است ! از چه چنین بیچاره شده ایم ؟ چه دیدی که دگر پرده رحمت و ستاریت خویش برفکندی ؟ ما چه کرده ایم که آن عزیز، آن آیت رحمت و حمایت نیز چنین رها و در خود گممان کرده است !

آرام زمین، صاحب زمان، ولی امر انسان کجاست؟ این گله راعی خویش می جوید؛ صاحب خویش می خواند ؛ غیبت و تطویل مدت آن را سبب چیست؟

خدایا!

امید نمانده ؛ پناه بر تو که قهر و غضبت ، روشنای امید دلهامان را هم به ظلمت یاسی مرگبار فرو برده !

الهی!

ببین که ... ضاقت الارض و منعت السماء...

چاره کن بر این زمین به تنگ آمده از ستم و فساد ؛ که تیره غبار معصیت بشر، فضای آسمان آن را هم به تیرگی کشیده است. صداها به آسمان نمی رسند! دعاها به سد «منع سماء»، در پژواک آن میان آسمان و زمین، معطل و معلق مانده است.

ای مظهر «سبق رحمة غضبه !»
باران رحمت و غفرانت کجاست؟!

به حق سابقه رحمت بر غضبت، به وزش نسیم رحمت و مغفرت ، خورشید ولایت را از پس تیره ابر حجابها بر ما بنما !
که تنها...

انت المستعان و الیک المشتکی و علیک المعول فی الشدة و الرخاء...

گفته بودند و رسیدیم نیز بدان که تنها تویی یاری گر ما و آنگاه که دل به تنگ آید از ظلم خود بر خود و دیگران بر ما، مرجع شکایاتی نیز جز تو هرگز نیست.

که تنها تویی یگانه سزاوار اعتماد و تنها پناه و پشتیبان به هر سختی و حتی گاه آسانی !... به هر قبضی و هر بسطی و به دیگر سخن، لحظه لحظه امتحان در وادی زندگی!

خدایا!

اقرارمان شنیدی ! کاش سوز نیازمان تمامی پهنه این زمین «ضاق» گشته از فرط گناه را فرا می گرفت و فریاد جگرسوز استغفارمان، سد «منعت» آسمان را فرا می شکافت و همه گناه بنی آدم را یکباره می سوخت، حجابهای میان ما و تو را از بین می برد، دعای مضطران به اجابت می نشست و درد فراق دلهای ما را چاره ای می کرد.

اما ای بخشاینده مهربان!

تو همان بخشایشگر مهربانی که خود گفته ای ! اسماء و صفاتی که خود آموختیمان، حجت را بر توبه ما و رحمت تو تمام می کند. کی «الرحمن » و «الرحیم »، «الله » را رها می کند؟!... یأس، با اینهمه مانع و آیه های رحمت و غفرانیت در برابر خویش، دلها را به نفع امید، رها می کند. دریافته ایم که راز رضا و خشنودیت نهفته در چیست که البته عرض حاجات به نزد بزرگان ، بدون عرضه بر شفیعان و آبرومندان آن درگاه، میسر نیست.

ای مهربانترین مهربانان!

دیدی که در تنگی لحظه هامان، راه فرج را هم خود تو، اشاره می کنی، پس اینک به طاعت فرمانت:

... اللهم صل علی محمد و آل محمد، اولی الامر الذین فرضت علینا طاعتهم و عرفتنا بذلک منزلتهم...

درود فرست بر محمد و آل محمد، آن چهارده رشته پیوند، مبشران وصال و محبت، چهارده آیت از شفقت، برگزیدگان خدا به عشق هدایت و رحمت !

گفته بودی که به طاعت و اطاعت مستقیمشان ، به اعزاز و اکرامشان نیز نزد او وقوف یابیم. اراده فرموده بودی که ما هم به عزت ایشان، نزد تو عزیز باشیم، اما نفهمیدیم...
یا محمد یا علی !... یا محمد یا علی !

و مگر خدایا، تو بر پیغمبر خویش نفرموده بودی که:

اللهم انک قلت و لو انهم اذ ظلموا انفسهم جاؤک فاستغفروا الله و استغفر لهم الرسول لوجدوا الله توابا رحیما .

خدایا !

و مگر نه اینست که آنگاه که رسول رحمت نیز به نیت دعا، به نام عظیمی قسمت داد، فرمود: «الهی! بحق علی!»پس ببین که کنون پر گشوده ایم با دو بال قدیر پرواز به سویت، با دو پرچم صلح جاودان با تو، و دو نشان شرف و سرفرازی در دو سرا. ببین که چگونه به تقدیم نبوت، دل به تسلیم ولایت سپرده ایم.

پس شما یا محمد یا علی !

ای خدایان عصمت و عارفان محض توحید و وحدانیت !

ای راهتان، یگانه صراط مستقیم تا احد !

ای انوار هدایت و پرتوافشانان نور حق ، به شبهای ظلمت !

و ای استادگان بر تارک قدسی عرش، به نوای رحمت و محبت !

ما غرق گناهیم و تا رضای خدا ما را ، تنها یک امکان هست. محبت او بر شما بیش از همگان است، به در آستانش که رفتیم، به حکم «عرفتنا بذلک منزلتهم » باز اشاره به کوی شما و تنها صراط مستقیم شما نمود.

آیا ما را اجازت توسل به «وجیهون عندالله » هنوز میسر است؟

بی شفاعت شما، ما را بر آن آستان ، راه نیست. بحق «عرفت بذلک منزلتهم » و بحق اشد حب اولی الامران بر انفاس بشر - بیش از خود آنان ؛


اکفیانی، فانکما کافیان !
و انصرانی فانکما ناصران !...


کاش پیش از این دانسته بودیم !
کاش پیش از این، دریافته بودیم !


و تو «یا مولانا، یا صاحب الزمان !» از چه ما را به خویش واگذاشته ای؟ چه دیدی که چنین از ما پیوند محبت بریده ای؟ از چه چنین محروم از رخصت دیدار توایم؟

ای منتهای مسیر رضا، رحمت و مغفرت تا خدا !

کمال شفاعت، تویی که رضایت شفیعان نیز کنون در رضای توست. بین ما و اجابت «اهل کساء» تا خدا، تنها یک حجاب مانع است... «رضای تو»!

یا مجیب المضطر ! بحق «خودت »، اجب المضطر !

که فرج تو، شفای جاودان همه دردها و دلتنگیهاست ؛ و فراق از سر نارضایی تو، علت تمام سختیها و معصیتها !
ای مهربانترین مهربانان !

ز ما بگذر و بازگو بحق محمد و خاندان پاک محمد !

...الغوث، الغوث، الغوث !
ادرکنی، ادرکنی، ادرکنی !
الساعة، الساعة، الساعة!
العجل، العجل، العجل!

یا ارحم الراحمین، بحق محمد و آله الطاهرین.

 

چهارشنبه 20 آبان 1388  نظرات : 0 بيان انتقادات و پيشنهادات

آفتاب در غربت!

چرا حضرت مهدی(ع) را غریب می‌نامند و منظور از غربت ایشان چیست؟

با وجود همه تأكیدات عقلی و نقلی بر وجوب شكر نعمت‌های الهی، متأسفانه بسیاری از آنها مورد بی‌توجهی قرار می‌گیرد و در این میان، نعمت‌های بزرگ‌تر، بیشتر كفران می‌شوند. در میان مخلوقات خدا از ابتدای خلقت تا انتهای آن هیچ كس به اندازه پیامبر اكرم و امامان اطهار(ع) بر گردن مردم حق ندارد. ایشان مالك و واسطه همه نعمت‌های مادی و معنوی هستند و اگر انسان از نعمت وجودی ایشان محروم ماند تفاوتی با حیوان و گیاه ندارد. با این همه حق این سرچشمة فیض الهی هیچ‌گاه ادا نشده است و بدین علت «مكفر» نامیده شده‌اند. انسان‌ها از كسانی كه بیشترین حق را بر گردنشان دارند كمترین قدردانی را كرده‌اند و آنها را مورد بی‌توجهی قرار داده‌اند.

بیشتر مردم، حتی شیعیان و دوستداران اهل بیت(ع) با حقوق ایشان به طور كامل آشنا نیستند و معمولاً عنایتی به ضرورت شكرگذاری از این نعمت بی‌مانند الهی ندارند. و در دنیای ما پیامبر و ائمه(ع) خصوصاً مولای عزیزمان حضرت مهدی(ع) مكفر و غریب هستند. برای این منظور معانی مختلفی از غربت ایشان را مورد توجه قرار می‌دهیم.

1. امام ناشناخته

«قدر ناشناخته بودن» یكی از معانی رایج غربت است. اگر معرفتی كه شایسته و بایسته شخصی است وجود نداشته باشد او را می‌توان غریب دانست.
به همین ترتیب اگر یك واسطه خیر شناخته نشود و مردم ندانند كه نعمت‌ها و بركات از جانب چه كسی به آنها رسیده است به سبب این نادانی، شكر نعمت او را چنانكه شایسته است ادا نمی‌كنند و لذا او غریب می‌ماند.

از طرف دیگر اگر ولی نعمت شناخته شود ولی به خاطر بی‌توجهی یا به عمد از او قدرشناسی لازم نشود، كفران نعمات صورت می‌گیرد و این كفران نعمت به نوعی دیگر به غربت او می‌انجامد. نعمت حضرت ولی عصر(ع) یك نعمت عام و فراگیر است و همه خلایق را در برمی‌گیرد. چون همه موجودات از نعمت وجود ایشان بهره‌مند می‌شوند، بنابراین شكر نعمت وجود امام باید به گستردگی خود این نعمت فراگیر باشد.

چونانكه در حال حاضر بر روی كره زمین، اكثر مردم اصلاً امام زمان را نمی‌شناسند، یعنی نمی‌دانند میزبان و ولی نعمت آنها كیست؟ بر سر سفره او نشسته و نان و نمك او را می‌خورند اما هیچ‌گونه شكرگزاری نسبت به ایشان انجام نمی‌دهند. چون اصلاً ایشان را نمی‌شناسند تا ضرورت شكر آن را بدانند.

غربت امام زمان(ع) در بین عدة دیگر مشهودتر و ناگوارتر است. این عده اقلیتی هستند كه خدای منان امام زمان(ع) را به آنها شناسانده است و آنها می‌دانند كه آن حضرت حجت خداست و به آن اذعان دارند؛ لذا در زمرة شیعیان قرار می‌گیرند، ولی قلباً قدرشناس حضرتش نیستند . این معنا از غربت امام دقیقاً به مشكور نبودن آنان برمی‌گردد.

از طرف دیگر اكثر افراد عادی كه معلومات چندانی درباره دین ندارند و مطالعات و شنیده‌های دقیق و صحیحی درباره امامت و اوصاف امام ندارند و هیچ ضرورتی هم برای مطالعه در این باب احساس نمی‌كنند؛ در حالی‌كه همین افراد برای انجام امور دنیوی نهایت دقت را به خرج می‌دهند، از افراد خبره و آگاه در انجام امور كمك می‌گیرند، ولی نسبت به امور معنوی بی‌تفاوت هستند و برایشان ارزشی ندارند و حال آنكه در انجام این امور باید كوشید و برای انجام آن باید راهنما داشت. امام باقر(ع) در باب ضرورت رجوع به خبره و راهنما در مسایل دینی در مقایسه با امور دنیوی می‌فرمایند:

ای ابوحمزه! یكی از شما كه می‌خواهید چند فرسخ دور شود راهنما می‌گیرد، در حالی كه تو نسبت به راه‌های آسمان در مقایسه با راه‌های زمینی ناآگاه‌تر هستی پس برای خود دلیل و راهنما بجوی.

2. امام از یاد رفته

گاهی غریب به كسی اطلاق می‌شود كه از یادها رفته است، یعنی آنچنانكه شایسته اوست از او یاد نمی‌شود. این معنا از غربت در مقابل ذكر است كه گاهی قلبی و گاهی زبانی است. پس فراموش شدن قلبی یا زبانی منشاء غربت به معنای دوم می‌باشد. اگر ولی نعمت از نظر قلبی مورد بی‌توجهی قرار گیرد و یاد او از دل ما محو شود، در حقیقت شكر قلبی نسبت به او انجام نپذیرفته است و از همین جهت غریب می‌باشد، چون در دل از یاد رفته است. از طرفی اگر معرفت قلبی بر زبان جاری نگردد در انجام وظیفه شكر زبانی منعم كوتاهی شده است و از این جهت هم می‌توان او را غریب دانست. چون آنچنانكه باید و شاید از او یاد نمی‌شود و عملاً از یاد رفته زبانی است. ذكر زبانی برخاسته از معرفت و ذكر قلبی است اما خود زمینه معرفت و ذكر قلبی را در كسانی فراهم می‌سازد كه از شناخت منعم محروم هستند و همین معرفت زمینه یاد كردن قلبی و زبانی را در آنان نیز به‌وجود می‌آورد.
امام زمان(ع) نعمتی هستند كه جایگزین ندارند و خلأ ناشی از عدم شناخت ایشان به هیچ صورتی پر نمی‌شود. بنابراین این انسان عاقل و فهمیده به هر بهانه‌ای از امام زمان خویش یاد می‌كند و می‌كوشد كه ایشان در قلب او جای داشته و دل سراپردة محبت او باشد و هیچ‌گاه فراموش نشود.

امام عصر(ع) به خواست خداوند متعال ولی نعمت اصلی همه مخلوقات هستند، پس بیشترین حق را بر مردم دارند و باید در بالاترین حد ممكن ایشان را یاد كرد. اگر امام عصر(ع) یاد نشود، در واقع خدای متعال مورد كفران قرار گرفته است.

3. امام فرونهاده

یكی دیگر از معانی غریب «فرونهاده» یا (وانهاده) یا (واگذاشته) است. فرونهاده به كسی گفته می‌شود كه مهجور، متروك و معطل باقی مانده باشد.

این معنای غربت كه ناشی از مهجور و متروك ماندن شخص است كاملاً به شكر مربوط می‌شود چرا كه شكر عملی نسبت به هر نعمتی، استفاده مناسب از آن است و اگر نعمتی فرونهاده شود، معلوم است كه مورد بهره‌برداری شایسته قرار نگرفته است.

راستی اگر بخواهیم در این زمان كسی را غریب بنامیم جز این حجت بزرگوار الهی كسی را می‌یابیم؟!

4. امام دور از اهل و دیار

یكی از معانی رایج غربت، دور افتادن از اهل (نزدیكان درجه اول) و دیار و سرزمین خویش است.

از آنجایی كه امام عصر(ع) به امر الهی از اهل و دیار خود كناره‌گیری كرده‌اند غریب هستند و جای خالی ایشان در میان دوستان و نزدیكانشان مشهود است. همه ائمه(ع) به سرزمین جدشان پیامبر بسیار علاقمند بودند، امام زمان(ع) نیز به زندگی در مدینه و اطراف آن علاقمند هستند اما برای محفوظ ماندن از شر دشمنان در محل دور افتاده‌ای سكنی می‌گزینند. هر چند جای خالی امام عصر(ع) در میان مردم و دوستدارانشان مشهود است، اما دل‌های مؤمنان واقعی همواره نزد مولایشان است و جز به ایشان قرار و آرامش ندارند.

آنچه دل‌های دوستداران حضرتش را به درد می‌آورد، این است كه گل سرسبد هستی كه همگان به طفیل او زنده‌اند و از كنار سفره او روزی می‌خورند، در جایگاه شایسته‌اش در عالم جای ندارد و از دوستداران و نزدكان خویش هم دور افتاده است و شیعیان چاره‌ای جز صبر و دعا برای این غریب دور از اهل و دیار ندارند.

5. امام بی‌یار و یاور

یكی دیگر از معانی صریح و روشن غربت «كم بودن اعوان و انصار» است. كسی كه به اندازة كافی یار و یاور نداشته باشد، حقیقتاً غریب است.

یاران امام عصر(ع) مؤمنان واقعی هستند؛ كسانی كه هم در اعتقاد و هم در عمل اهل ایمانند. آنان هیچ چیز را بر اطاعت از دستورات امامان خود ترجیح نمی‌دهند و در مقابل خواست ایشان كه همان دین صحیح و شرع مطهر اسلام است تسلیم محض می‌باشند.

بنابراین اگر بخواهیم یاران واقعی امام عصر(ع) را بشناسیم باید آنها را در میان مؤمنانی جستجو كنیم كه در اعتقاد و عمل خود مو به مو از ائمه فرمان می‌برند. آنان اطاعت از خدا را با اخلاص در بندگی او همراه كرده‌اند و لذا خداشناس واقعی شده‌اند.

چنین مؤمنانی در هر زمان بسیار اندك یافت می‌شوند. ویژگی تسلیم محض بودن نسبت به امام همان چیزی است كه نشانه كمال ایمان در انسان می‌باشد و متأسفانه در میان مؤمنان بسیار كم یافت می‌شود. البته كمتر مؤمنی پیدا می‌شود كه در مقام تصور و فكر خود را تسلیم محض امامش نداند. اما آنچه مهم است مقام عمل است و اینكه اگر عمل به فرمایش امام با خواسته‌های مورد علاقه انسان هماهنگ نباشد آیا از جان و دل حاضر می شود كه خواست ایشان را بر خواست خود ترجیح دهد. اگر كسی چنین بود می‌توان گفت كه بر اعتقاد خود نسبت به امام ثابت قدم مانده است.

حضرت امام باقر(ع) در وصف مؤمن واقعی 3 بار فرمودند: «مؤمن غریب است.»

وقتی مؤمنان واقعی كه یاران خاص امام عصر(ع) هستند چنان كمیاب باشند كه با عنوان غریب یاد شوند، غریب بودن خود امام به معنای بی‌یاور و یار بودن حضرتش روشن و مسلم است.

 

چهارشنبه 20 آبان 1388  نظرات : 0 بيان انتقادات و پيشنهادات

ملاقات با امام عصر

آیا در دوره غیبت کبری ملاقات با امام زمان (عج) ممکن است و چه افرادی و تحت چه شرایطی می توانند حضرت را ملاقات کنند؟

با توجه به روایاتی که در مورد ملاقات با امام زمان (عج) وارد شده است، نظر علماء بر این است که در دوره غیبت کبری ملاقات با امام زمان (عج) ممکن است. و حکایت های زیادی که در زمینه دیدار با امام زمان (عج) در کتاب ها نقل شده است، مؤید امکان ملاقات با حضرت است.

دیدار و رو یا رویی با حضرت به سه صورت ممکن است پیش آید:

1 ـ دیدار حضرت با عنوان غیر واقعی ایشان، به طوری که کاملا برای دیدار کننده، نا شناس باشند.

2 ـ دیدار حضرت با عنوان حقیقی ایشان، بدون اینکه این امر را ملاقات کننده متوجه شود مگر پس از پایان دیدار متوجه باشد.

3 ـ دیدار حضرت با عنوان حقیقی ایشان، و به صورت اختیاری در حالی که دیدار کننده نیز در اثنای ملاقات متوجه این امر باشد، این گونه دیدار بسیار کم نقل شده است مانند ملاقات سید بن طاووس و علامه بحرالعلوم.

آری هر شیعه پاک سرشتی می تواند آن حضرت را ملاقات کند ولی باید توفیق رفیقش شود، از گناهان و موارد شبهه دار و مشکوک پرهیز کرده و درون خویش را از آلودگی های روحی پاک کند، و از طرفی به ایمان و یقین و صفات پسندیده، انجام واجبات و مستحبات نظیر استمرار بر نماز شب، زیارت عاشورا، زیارت جامعه، دعای عهد، دعای فرج، دعای ندبه، زیارت آل یس و ... و ذکر حق تعالی جان خود را آراسته کرده و در رفع نیازمندیهای مردم و اصلاح جامعه کوشا باشد، تا نور ولایت در دل او بتابد و توفیق دیدار حضرت نصیبش گردد.

مشتاق دیدار امام زمان (عج) علاوه بر اینکه در خود زمینه ملاقات با حضرت را ایجاد می کند، باید به نکاتی چند توجه داشته باشد:

الف ـ دیدار حضرت یک اصل اساسی و ضروری نیست; یعنی این گونه نیست که اگر شخصی توفیق دیدار حضرت را پیدا نکرد، مورد عنایت آن حضرت نیست یا از پیروان صادق و شیعیان راستین آن حضرت محسوب نمی شود، زیرا حتی در زمان حضور پیامبر(ص) وائمه (ع) هم شیعیان راستینی بودند که حتی برای یک بار توفیق دیدار نیافتند. آنچه در دوران غیبت اصل اساسی برای یک شیعه است، انتظار صادقانه، ایجاد زمینه برای ظهور حضرت و عمل به تکالیف دینی است.

در روایت است که: «هر کس با انتظار قائم (ع) از دنیا رود، همچون کسی است که در خیمه امام زمان (عج) و در خدمت او باشد». (بحارالانوار، ج 52، ص 125)

ب ـ دل خود را با نور محبت و ولایت ایشان آشنا سازد و برای اطاعت از خداوند به شدت تلاش کند و در راه تحقق این هدف گام بردارد.

ج ـ انگیزه های مادی و دنیا گرایانه را ترک کند.

د ـ از افراط و تفریط و اقداماتی که ضرر قطعی برای روح و جسم او دارد پرهیز کند.

هـ ـ از عزلت و کناره گیری و بی توجهی به مسئولیت های اجتماعی دوری گزیند.

و ـ از تماس گرفتن با افرادی که در لباس های گوناگون، این ابزار مقدّس را دستمایه اهداف دنیایی خویش قرار می دهند دوری گزیند.

ز ـ از تأخیر فیض دیدار به خاطر مصلحت هایی خاص و الهی ناامید نگردد.

« اَللّهُمَّ اَرِنی الطَّلعَهَ الرَّشیدَهَ وَ الغُرَّهَ الحَمیدَه »


 

چهارشنبه 20 آبان 1388  نظرات : 0 بيان انتقادات و پيشنهادات

واقعه آرماگدون

غرب و آمادگیهای پیش از ظهور

«هر مجدون » واژه ای است اصلایونانی که بنا به تعریف واژه نامه های آمریکایی همچون فرهنگ «وبستر» به معنی نبرد نهایی حق و باطل در آخرالزمان است. همچنین این واژه نام شهری است در منطقه عمومی شام که بنا به آنچه در باب شانزدهم مکاشفات یوحنا، در عهد جدید آمده است، جنگی عظیم در آنجا رخ می دهد و مرحله حاضر از زندگی بشر در آن زمان پایان می یابد. به عبارتی نبرد مذکور مقدمه تحولی بزرگ است که سرنوشت نهایی آدمی بر روی کره زمین به آن بستگی دارد .

حادثه شریف ظهور، حادثه ای بزرگ است و قدرتهای بزرگ جهان، سیاست خارجی خود را بر مبنای حوادثی که پیش از آن رخ می دهد جهت داده و نقشه های نظامی خود رابه شکلی سامان داده اند که آمادگیهای لازم برای این حادثه درآن ملحوظ باشند. این در حالی است که مؤسسات دینی و رسانه های این دولتها نیز، مردم خود را برای پیشباز این حادثه آماده می سازند.

این مؤسسات دینی به همراه رسانه های دیداری و شنیداری این دولتها، از سالهای دهه هشتادمیلادی مردم خود را به ایمان جمعی به وقوع حادثه ای بزرگ در سرزمین شام که به نبردی هسته ای خواهد انجامید توجه داده اند. این مؤسسات پیوسته مردم خود را به ایمان به این نکته فرا می خوانند که بزودی لشکری از دشمنان مسیح که بدنه اصلی آن از میلیونها نظامی تشکیل یافته، از عراق حرکت می کند و پس از گذشتن از رود فرات که در آن زمان به خشکی گراییده است به سوی قدس رهسپار می شود. امانیروهای مؤمن به مسیح راه این لشگر را سد کرده و همگی در«آرماگدون » با یکدیگر برخوردخواهند کرد و در این مکان است که درگیری اتفاق خواهد افتاد. صخره هاذوب می شوند... دیوارها بر زمین فرو می غلتند... پوست تن انسانها درحالیکه ایستاده اند ذوب شده ومیلیونها نفر از بین می روند... و این نبردی نهایی و هسته ای است... سپس مسیح برای بار دوم از جایگاه بلند خود بر زمین فرود می آید... وپس از چندی زمام رهبری جهان رادر دست گرفته و صلح جهانی رابرقرار می کند... او دولت صلح را برزمین نو و زیر آسمانی تازه بنامی کند... و این مهم را از مرکزفرماندهی خود در قدس عملی می سازد.

یک بررسی انجام گرفته از سوی مؤسسه «تلسن » که در اکتبر سال 1985 م. به نشر رسیده است; نشان می دهد که در حال حاضر 61 میلیون آمریکایی در انتظار واقعه آرماگدون گوش خوابانده اند و این در حالی است که ذکر مؤسسات دینی وایستگاههای رادیو تلویزیونی که به این مهم پرداخته اند؛ در این مجال کوتاه میسر نیست.

مؤسسات دینی آمریکایی این نکته را روشن ساخته اند که سپاهی که از عراق به سوی قدس رهسپارخواهد شد، بنا به پیشگویی حرقیال(فصل 38 و 39) از نظامیانی ازعراق، ایران، لیبی، سودان و قفقاز درجنوب روسیه تشکیل می شوند . دانستن این موضوع ما را در تحلیل سیاست خارجی دولتهای آمریکایی و اروپایی درباره مردم کشورهای یاد شده مدد می دهد. مدارس انجیلی در آمریکا بر پایه این تحلیل که واقعه آرماگدون تنها حادثه ای است که بازگشت دوباره مسیح را به زمین ممکن می سازد... و این واقعه ای بسیار نزدیک است به تبلیغ این دیدگاه پرداخته اند.

آرماگدونی که این عده از آن سخن می گویند همان حادثه عظیمی است که پیش از ظهور مهدی، عجل الله تعالی فرجه، رخ خواهد داد،همان حادثه بزرگی که ائمه ما،علیهم السلام، نام «قرقیسیا» را بر آن اطلاق کرده اند. ائمه ما، علیهم السلام،از این نکته خبر داده اند که میلیونهانظامی از آمریکا، اروپا، روسیه،ترکیه، مصر و دول مغرب عربی به اضافه سربازانی از سرزمین شام شامل کشورهای سوریه، اردن،لبنان، فلسطین و اسراییل همگی درناحیه ای در این محدوده تحت عنوان «قرقیسیا» با یکدیگر برخورد کرده وپس از حصول درگیری، این سفیانی است که در پس آنکه همگی را چونان کشتزاری درو شده در هم می کوبداز صحنه نبرد پیروز بیرون می آید.

در صحیحه میسر از امام باقر،علیه السلام، نقل است که فرمود:

«ای میسر! از اینجا تا قرقیسیاچقدر راه است؟» عرض کردم: «همین نزدیکیها در ساحل فرات قرار دارد.»پس فرمودند: «اما در این ناحیه واقعه ای اتفاق خواهدافتاد که از زمانی که خداوند متعال آسمانها و زمین راآفریده بی سابقه بوده، چنانکه تا وقتی آسمانها و زمین برپا هستند هم،واقعه ای همچون آن اتفاق نخواهدافتاد... سفره ای است که درندگان زمین و پرندگان آسمان از آن سیرمی شوند.» (1)

امثال این روایات از امام صادق،علیه السلام (2) ، و سایر ائمه نقل شده است.

حادثه «قرقیسیا» همان حادثه بزرگی است که پیش از ظهورحضرت حجة بن الحسن العسکری،علیهماالسلام، رخ می دهد و از آنجاکه این حادثه به سفیانی ارتباط داردو سفیانی از علایم حتمی ظهور امام زمان، علیه السلام، است وقوع این حادثه حتمی است، چه، امام مهدی پس از حادثه قرقیسیا با سفیانی برخورد خواهد کرد (و پس ازشکستهای سفیانی فرو رفتن سپاه اوما بین مکه ومدینه) برای دیدار بامسیح، علیه السلام، رهسپار قدس خواهد شد.

(به هر تقدیر) زمان بسرعت می گذرد و حوادث سیاسی، اقتصادی و اجتماعی به همراه نشانه های طبیعی همگی به نزدیک بودن این حادثه عظیم اشعار دارند و این درحالی است که ما نه خود و نه فرزندانمان را برای آن آماده نکرده ایم. آماده ساختن نسل آینده ازجوانان و مردان در سطوح مختلف روانی، عقلی و بدنی به منظور پیشبازاز حادثه شریف ظهور قائم آل محمد،علیهم السلام، امری بی نهایت مهم است.

بی گمان ایمان یک نفر به یک قضیه و پافشاری و ایمان او به لزوم به کرسی نشاندن آن، عهده دار به کرسی نشستن آن قضیه خواهد بودو این نکته ای است که همه روانشناسان به آن قائل هستند. اینک اگر یک نفر می تواند آنچه را بر آن پافشرده به کرسی تحقق بنشاند، درصورتی که مجموعه ای از افراد گردهم جمع شوند و توان فکری خود رادر زمینه ای خاص به کار گیرند و به لزوم تحقق قضیه ای معین ایمان داشته باشند، چه خواهد شد؟! روانشناسان در پاسخ می گویند: اگرچنین مجموعه ای از افراد تشکیل شود; بی تردید قادر خواهند بود درطبیعت و در آنچه پیرامون آنهاست اثر گذاشته و بستری مناسب برای تحقق آن قضیه فراهم آورند.

مؤسسات دینی انجیلی آمریکا واروپا آنچه را روانشناسان گفته انددر قضیه بازگشت دوباره مسیح به زمین پس از حادثه آرماگدون به کاربسته به این گفته قائل اند که بی گمان امکان تحقق هر نوع پیشگویی دروهله نخست به ایمان مردم به آن و به پافشاری شان بر ضرورت به کرسی نشستن آن و همچین به شمار نفرات آنهاو شمار نفرات کسانی بستگی دارد که رهبری کاروان تبلیغاتی به راه افتاده برای تحقق بخشیدن به آن پیشگویی را بر عهده دارند.

(گذشته از مسیحیان) ما مسلمین هم با مساله بزرگی مواجه هستیم که پیامبر ما محمد، صلی الله علیه وآله، واهل بیت آن حضرت، علیهم السلام، ازآن به ما خبر داده اند. این مساله پیشگویی صادقانه ای است که پاک شدن زمین از انواع ستمها وگرفتاریها و بر پایی اسلام در ربع مسکون آن بدان بستگی دارد. پس سزاوار است که ما و فرزندانمان به خود آییم و ایمانمان را به ظهور قائم آل محمد عمق بیشتری بخشیده وپافشاری مان را بر لزوم تعجیل ظهورآن حضرت و نزدیک شدن وقوع آن ژرفا دهیم و چنانکه سزاوار است شمار کسانی را که به این مساله ایمان دارند و برای پیشباز این ظهورشریف و حوادث پیش از آن آمادگی دارند فزونی ببخشیم.

نکات زیرپیشنهادهایی است برای وصول به این اهداف:

1. اینکه تنها یکبار در سال و آن هم در جشن میلاد به حضرت حجت توجه می شود ؛ کافی نیست.

2. تلاش در جهت فراهم آوردن برنامه های هفتگی یا دو هفته یکبارشامل نشستها و مصاحبه ها درباره قضیه امام مهدی، علیه السلام، ظهورشریف آن حضرت و آنچه پیش از آن رخ خواهد داد.

3. دعوت از دانشمندان و صاحبان اندیشه برای نگارش مقالاتی پیرامون این قضیه در روزنامه ها، مجلات ونشریات داخلی.

4. استفاده از یک کانال فعال ماهواره ای برای برگزاری نشستها ومصاحبه ها روزانه و هفتگی به منظور ژرفا بخشیدن به ایمان نسل حاضربه ظهور قائم آل محمد و آماده ساختن آنهابرای پیشباز حادثه ظهور.

5. بستن بیعتهای دسته جمعی دردسته های مختلف که طی آن مردم باامام و رهبر خود حجت بن الحسن، علیه السلام، بر سر کمک به آن حضرت و پیوستن به اردوگاه ایشان،پس از آگاهی از ظهورشان بیعت می کنند. این بیعتها در مناسبتهای مختلف بسته می شود، همچون مناسبات ادای عمره و حج، ماه محرم، پانزدهم شعبان و سایرمناسبتهای مربوط به معصومین،علیهم السلام.

6. بستن بیعت عمومی با حضرت حجت در همه مناطق شیعه نشین وتعیین یک روز بخصوص برای آن در سال، بطوری که این بیعت بامحتوایی یکسان و در ساعتی واحدادا شود.

7. تلاش به منظور فزونی بخشیدن به شمار مبلغان که نزدیک بودن ظهور حضرت حجت را تبلیغ کند وهمچنین فزونی بخشیدن به شمارکسانی که به این مساله ایمان دارندهمراه با جهت دادن توان فکری آنهادر این راستا.

دیگران مجدانه به منظورظهورمسیح تلاش می کنند و من ازاین می ترسم که زمان از ما پیشی بگیرد و ناگهان با آن حادثه عظیم روبرو شویم و نتوانیم کاری انجام دهیم و از کسانی باشیم که این فرموده خداوند متعال بر آنان منطبق است.

و لو تری اذا فزعوا فلا فوت، واخذوا من مکان قریب × و قالوا امنا به انی لهم التناوش من مکان بعید. (3)

اگر بینی، آنگاه که سخت بترسند و رهاییشان نباشد و از مکانی نزدیک گرفتارشان سازد. گویند: اینک به رسول ایمان آوردیم. اما از آن جای دور چسان به آن دست یابند.



--------------------------------------------------------------------------------


پی نوشتها:
1. ر. ک: الکلینی، محمد بن یعقوب الکافی،ج 8، ص 295، ح 451; النعمانی،
محمدبن ابراهیم، کتاب الغیبة، باب 14، ص 267، ح 36.م.
2. ر. ک: النعمانی، محمدبن ابراهیم، همان،ص 278، ح 63. م.
3. سوره سباء (34)، آیه 51-52.


 

چهارشنبه 20 آبان 1388  نظرات : 0 بيان انتقادات و پيشنهادات

صفحات و مطالب گذشته
آیا می شود كه در زمان آمدنت، نوكری یارانت را بكنم. ( محب انصار المهدی )
روی پیغامگیر امام زمان ...
جمعه ها که می شود...
شعري در وصف يوسف فاطمه (س)
درد و دل با امام زمان(عج):
- 20 - 21 - 22 - 23 - 24 - 25 - 26 - 27 - 28 - 29 - > -
آمار و اطلاعات
بازديدها:
کل بازديد : 288059
تعداد کل پست ها : 858
تعداد کل نظرات : 82
تاريخ آخرين بروز رساني : شنبه 4 اردیبهشت 1389 
تاريخ ايجاد بلاگ : چهارشنبه 1 مهر 1388 

مشخصات مدير وبلاگ :
مدير وبلاگ : محمد رضا زينلي

ت.ت : ارديبهشت 1373
 وبلاگ هاي ديگر من: 
آخرين منجي
پيروان راه حسين
سي سال انقلاب پايدار

سوابق مدير :
كسب رتبه ي اول در دومين جشنواره وبلاگ نويسي سايت تبيان
كسب رتبه دوم در اولين دوره جشنواره وبلاگ نويسي سايت تبيان
كسب رتبه سوم در سومين دوره جشنواره وبلاگ نويسي و وب سايت انتظار


يكي از برندگان اصلي سايت 1430(جشنوراه وبلاگ نويسي اربعين حسيني)
يكي از برندگان جشنواه وبلاگ نويسي گوهر تابناك)

كسب رتبه سوم در جشنوراه پيوند آسماني)

يكي از برندگان جشنوراه وبلاگ نويسي راسخون)
فعالترين كاربر سايت تبيان در سال 87


مدير انجمن دانش آموزي سايت تبيان با شناسه كابري moffline


مدير انجمن هنرهاي رزمي سايت راسخون با شناسه كاربري bluestar


آرشيو مطالب
فروردین 1389
اسفند 1388
آذر 1388
دی 1388
مهر 1388
آبان 1388
بهمن 1388

جستجو گر
براي جستجو در تمام مطالب سايت واژه‌ كليدي‌ مورد نظرتان را وارد کنيد :


زمان


ساير امکانات

New Page 2

 

New Page 2

 


 
 

صفحه اصلي |  پست الکترونيک |  اضافه به علاقه مندي ها |  راسخون



Designed By : rasekhoon & Translated By : 14masom