عبّودیت نه عبادت‌

عبّودیت نه عبادت‌
http://file.tebyan.net/a433b6090c/%D9%BE%D9%88%D8%B4%D9%87%20%D8%A8%D8%AF%D9%88%D9%86%20%D9%86%D8%A7%D9%85/%D8%AC%D9%85%D8%A7%D8%B9%D8%AA%20%D9%86.jpg
 پرستش و اطاعت ظاهرى اگر بدون تسلیم و پذیرش قلبى باشد بى‌ارزش است. «بنده» باید تسلیم محض و بى قید و شرط امر «خدا» باشد و در برابر فرمان الهى سلیقه‌ها و خواسته‌هاى شخصى را كنار بگذارد و به نیش و نوش دیگران و خوش آمدن و بد آمدن مردم بى اعتنا باشد. این همان «عبودیت» است كه فلسفه عبادت است.
 تداوم عبادت‌
 از نظر اسلام عبادت اندك ولى پیوسته ارزشمندتر از عمل نیك بزرگ ولى بى‌دوام است. قرآن مى‌فرماید: خدا را بپرست و در راه عبادت او صبور و شكیبا باش.(17) رسول خداصلى الله علیه وآله آفت عبادت را سستى و تداوم نداشتن آن مى‌داند.(18)
 رهرو آن نیست كه گه تند و گهى خسته رود
رهرو آنست كه آهسته و پیوسته رود

 توسعه عبادت‌
 مؤمن خداپرست باید به گسترش فرهنگ عبادت بپردازد و تنها به نماز و عبادت خود اكتفا نكند بلكه دیگران را هم با خدا و پرستش آشنا كند. خداوند بعد از ایمان و عمل صالح انسان را به دعوت به حق و صبر فرا مى‌خواند.(19)
 تسلیم بزرگترین فلسفه تكلیف‌
 بدون شك دستورهاى خدا و احكام شرع داراى فلسفه و دلیل است هر چند ما آن را ندانیم. پذیرش فرمان‌هاى الهى كمال آدمى است و برخى دستورها براى آزمودن روح تسلیم و بندگى است. آنگونه كه گاهى خودِ «راه رفتن» مثل پیاده‌روى هدف است نه رسیدن به جایى.

17) مریم آیه 65.
18) بحارالانوار ج 77 ص 68.
19) عصر آیه 3.

 


ادامه مطلب


[ چهارشنبه 26 اسفند 1394  ] [ 8:50 PM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]

آفات عبادت‌

 آفات عبادت‌
http://file.tebyan.net/a433b6090c/%D9%BE%D9%88%D8%B4%D9%87%20%D8%A8%D8%AF%D9%88%D9%86%20%D9%86%D8%A7%D9%85/%D8%AD%D8%A7%D8%AC%DB%8C%20%D9%86%D9%85%D8%A7%D8%B2%20%D8%AC%D9%85%D8%A7%D8%B9%D8%AA%20%D8%B1%DA%A9%D9%88%D8%B9%20%D8%AF%D8%AE%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D9%86.jpg
 1- ریا
 كسى كه نه براى خدا بلكه براى جلب نظر مردم یا شهرت و مقام عبادت مى‌كند عباداتش به هدر مى‌رود. حتّى گاهى شیطان پیش از عمل و در نیّت اخلال ایجاد كرده و از «قصد قربت» باز مى‌دارد.
 2- عُجب‌
 گاهى كارها با نام و براى خدا شروع شده اما شیطان در نیمه راه آن را با ایجاد غرور و خودپسندى و مهم دانستن عبادت تباه مى‌سازد.
 3- گناه‌
 گناهان آثار خوب عبادات را از بین مى‌برند. همچون كشاورزى كه پس از ماهها تلاش وزحمت در اثر یك غفلت خرمن محصولش گرفتار آتش شده و نابود شود. كاشتن نهال وقت چندانى نمى‌برد ولى به ثمر رساندن و مواظبت از سلامت آن و زدودن آفت‌ها دشوار است.
 در روایت آمده است: عابدى مغرور و فاسقى شرمنده هر دو وارد مسجد شدند فاسق بخاطر حالت توبه و پشیمانى دگرگون گشت و مؤمنى صالح شد ولى عابد به خاطر غرورش فاسق از كار درآمد.(16)


16) كافى ج‌2 ص 314.

 


ادامه مطلب


[ چهارشنبه 26 اسفند 1394  ] [ 8:48 PM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]

چگونه عبادت كنیم؟

چگونه عبادت كنیم؟
http://file.tebyan.net/a433b6090c/1.jpg
 
 روش عبادت را باید از قرآن و عترت آموخت. آنگونه كه آدرس هر خانه را باید از صاحب خانه گرفت.
 1- آگاهانه‌
 در حدیث است: دو ركعت نماز عالم بهتر از هفتاد ركعت نماز جاهل است.(10) و رسول خدا صلى الله علیه وآله فرمود: از نماز آن قسمتى مورد قبول است كه انسان بر اساس تعقّل و آگاهى بخواند.(11)
 امام صادق علیه السلام مى‌فرماید: هر كه دو ركعت نماز بخواند و بداند با كه سخن مى‌گوید و چه مى‌گوید گناهانش بخشیده مى‌شود.(12)
 2- عاشقانه‌
 عبادت از روى عشق نشاطآور و لذّت‌بخش است و آنگونه كه بیمار از غذا لذّت نمى‌برد عبادت كنندگان بى‌شوق هم لذّتى از پرستش نمى‌برند. امام صادق علیه السلام فرمود: عبادت را به خودتان تحمیل نكنید.(13)
 آنگونه كه براى دیدار یك شخصیت محبوب نشاط و شوق داریم براى دیدار با خدا و پرستش او هم باید چنین باشیم.
 3- خالصانه‌
 ملاك ارزش و اعتبار عبادت اخلاص است و عبادت ناخالص و از روى ریا نفاق شهرت‌طلبى و عوام‌فریبى بى‌اعتبار و فاقد ارزش است. عبادت بى‌اخلاص همچون جسم بى‌جان و پیكر بى روح است.
 4- خاشعانه‌
 پرستش باید با قلبى سرشار از احساس عظمت خدا و كوچكى خود باشد. قرآن در وصف مؤمنان «خشوع در نماز» را بیان مى‌كند.(14)
 براى خشوع در نماز باید نمازگزار چنان عبادت كند كه گویا خدا را مى‌بیند و ذلت و كوچكى خویش را در برابر قدرت و عظمت او حسّ كند. در حدیث است: خدا را چنان عبادت كن كه گویا او را مى‌بینى.(15)


10) سفینةالبحار كلمه «عبد».
11) محجةالبیضاء ج‌1 ص‌366.
12) وافى ج‌2 ص‌10.
13) اصول كافى ج‌2 ص‌83.
14) مؤمنون آیه 3.
15) مصباح الشریعه ص 8.

 


ادامه مطلب


[ چهارشنبه 26 اسفند 1394  ] [ 8:45 PM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]

ماجرای نماز پیامبر بر جنازه منافق

ماجرای نماز پیامبر بر جنازه منافق

http://file.tebyan.net/a433b6090c/%D9%BE%D9%88%D8%B4%D9%87%20%D8%A8%D8%AF%D9%88%D9%86%20%D9%86%D8%A7%D9%85/%D9%86%D9%85%D8%A7%D8%B2/%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%200214.jpg

هنگامی كه عبدالله بن ابیّ مرد، پیامبر اكرم به درخواست پسرش كه مؤمن بود بر سر جنازه به قصد نماز حاضر شد. عمر بن خطّاب لباس حضرت را از پشت گرفت و به سمت خود كشید و گفت: «خدا ترا نهی كرده بر او نماز بخوانی و برای تو جایز نیست كه بر او نماز بخوانی»!!

پیامبر (ص) به او فرمود: وای بر تو، مرا اذیت كردی. من به احترام پسرش بر او نماز خواندم و امیدوارم به خاطر این نماز من هفتاد نفر از فرزندانش مسلمان شوند و تو می دانی در نماز چه گفتم؟ من بر علیه او دعاكردم [1].

در بحار ماجرا با اندك تفاوتی نقل شده و مضمون آن این است كه عمر در این خصوص دو بار به پیامبر (ص) اعتراض كرد. بار اول پیامبر اعتنا نفرمود. چون تكرار كرد پیامبر فرمود: وای بر تو من مخیّر شدم و یكی را انتخاب نمودم. خداوند می فرماید:

«إستغفرلهم او لا تستغفرلهم»

«می خواهی برای آنان استغفار نما و می خواهی استغفار ننما».

1- كتاب سلیم بن قیس هلالی، ترجمه كتاب با عنوان اسرار آل محمّد (ص) توسط: اسماعیل انصاری زنجانی خوئینی، نشر الهادی، قم، بهار 1375.


ادامه مطلب


[ چهارشنبه 26 اسفند 1394  ] [ 9:54 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]