معطر کردن

معطر کردن

 60466797945745781921.jpg

می گفت: اول بوی عطرش می آمد، بعد سر و کله خودش پیدا می شد. همه از او به خوبی یاد می کردند. خیلی به خودش می رسید، وضع ظاهرش خوب بود و همیشه خود را خوش بو می کرد. راستی، بچه های گردان اسمش را گذاشته بودند عطّار گُردان؛ چون همیشه بین دو نماز روی بچه ها عطر می پاشید و فضا را خوش بو میکرد. لحظه ای ساکت ماند. گویی خاطره های شهید محسن شریفی را برای لحظه ای از ذهنش گذراند. دوباره ادامه داد: «او معاون گردان بود، ولی هیچ امتیاز فرماندهی برای خود قائل نمی شد. اگر کسی او را نمی شناخت، نمی توانست تشخیصدهد که او معاون گردان است. برو بچه ها خیلی دوستش داشتند و به طور کامل از دستورهایش او اطاعت می کردند». امام جماعت گردان تعریف می کرد که: «یک روز صبح، بعد از اذان بود که از خواب بیدار شدم. آن شب خیلی سرد بود. پس ازگرفتن وضو به سمت چادری رفتم که آن را به نمازخانه تبدیل کرده بودند. واردچادر شدم. بوی عطرش به مشام می رسید. گویی در آن سپیده دم صبحگاهی باد صباخبر آمدنش را جار می زد. وقتی وارد شدم، خودش بود. درست حدس زده بودم. محسن شریفی، سر بر سجاده،های های اشک می ریخت. صدای هق هقش بلند شده بود. او متوجه حضور من نشد. انگار در این دنیا نبود. حتی صدای توپ های دشمن هم در او اثر نداشت. حالا دانستم او در گریه های شبانه اش، از درگاه خدا چه چیز را طلب می کرد. حالا همه می دانستند که همین اشک ها بود که چشمان او رابرای شهادت جلا داد. حتی پس از شهادتش، بوی عطرش فضا را پر کرده بود، ولی این بار، عطر شهادت بود؛ عطری که بوی بهشت می داد. او همیشه داستانی را برایمان تعریف می کرد. او می گفت: پیامبر هرگاه وضو می گرفت یا از منزل بیرون می رفت، خود را معطر می کرد و مردم از بوی خوش ایشان می دانستند که پیامبر آمده است. او همواره این حدیث امام صادق علیه السلام را بر زبان داشت که: «یک رکعت نماز با عطر، بهتر از هفتاد رکعت نماز بدون عطر است». ماهمیشه وقتی از او صحبت می کردیم، ناخودآگاه بوی عطرش در فضای اتاق حس می شد و این دو حدیث از او همیشه آویزه گوشمان بود.1


1. قصص الصلوة، ج 1، ص 124.


ادامه مطلب


[ سه شنبه 26 خرداد 1394  ] [ 10:55 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]

حکم اینکه به جاى حمد و سوره تسبیحات اربعه بخوانیم چیست؟

حکم اینکه به جاى حمد و سوره تسبیحات اربعه بخوانیم چیست؟

83369669086174815802.jpg

1- اگر به جاى خواندن حمد و سوره، تسبیحات اربعه را بخواند و بعد از رکوع متوجه شود، نماز او صحیح است.

2- چنانچه قبل از رکوع متوجه شود، باید حمد و سوره را بخواند واگر براى سوره وقت ندارد تنها به خواندن حمد اکتفا کند و در رکوع یا سجده خود را به امام برساند. [توضیح المسائل امام (ره)،مسائل 1010 و 1439]

منبع: نرم افزار نیاز، نسخه 1، ستاد اقامه نماز.


ادامه مطلب


[ سه شنبه 26 خرداد 1394  ] [ 10:54 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]

نمازهای واجب

نمازهای واجب
 
 12337056345752417936.jpg
با اشتیاق فراوان سوار بر شتر می شد و بیابان گرم و سوزان را می پیمود تا خود را به پیامبر برساند و دستورهای دینی را فرا گیرد. فاصله میان قبیله او تا مدینه دو شبانه روز طول می کشید، ولی او همیشه برای آموختن آماده بود. او پس از بازگشتن از نزد پیامبر، وقتی به قبیله خود می رسید، آنچه را آموخته بود، به دیگر مسلمانان هم آموزش می داد.
صبحگاه از خواب برخاست. دوباره قصد سفر به مدینه را داشت. مادرش که غذای او را در بقچه ای گذاشته بود به او گفت: «پسرم! مراقب خودت باش و سلام ما را به رسول خدا برسان».
پسر لبخندی زد و گفت: «مادر! پس از آموختن چگونگی نماز به سرعت به سوی شما باز می گردم.» او شنیده بود که به تازگی آیه نماز نازل شده است. او از مسلمانان دیگر شنیده بود که خداوند بزرگ نماز را بر مسلمانان واجب کرده است، ولی هیچ کس نتوانسته بود شیوه و آداب نماز را به او بیاموزد. حالا می خواست دوباره به مدینه برود و از چگونگی نماز با خبر شود. پس از دو شبانه روز خود را به پیامبر اسلام رساند. پیامبر از دیدن او شادمان شد. او از چگونگی نماز پرسید و پیامبر هم نماز و ترتیب آن را برای او کاملاً توضیح داد. جوان از تعداد دفعات نماز در شبانه روز پرسید. حضرت محمّد فرمود: «پنج نماز.» آن جوان از مسلمانان دیگر هم چیزهای زیادی دربارهنماز آموخت تا بتواند اطلاعات بیشتری به افراد قبیله اش برساند.
جوان روز دیگر نزد پیامبر رفت و گفت: «آیا نماز دیگری هم بر مسلمانان واجب است؟»پاسخ پیامبر منفی بود. او از نمازهای مستحبی نپرسید و پس از اینکه دانست تنها همین نماز پنج گانه را بر او واجب کرده اند با خود عهد بست و گفت: به خدا سوگند فقط همین پنج نماز را می خوانم، نه چیزی به آن می افزایم و نه چیزی از آن می کاهم. پیامبر وقتی این سخن مرد مسلمان را شنید فرمود: «اگر سخن این مرد راست باشد (به عهد خود وفا کند) وارد بهشت می شود».1

1. تفسیر ابوالفتوح رازى، ج 2، ص 267.

ادامه مطلب


[ سه شنبه 26 خرداد 1394  ] [ 10:54 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]

نماز خوف

نماز خوف
 
 38111666057067276038.jpeg
مسلمانان در سخت ترین شرایط، نماز را به جماعت می خواندند. برای مثال، حتی در حال جنگ، نماز خوف را به جماعت به جا می آوردند.
نمازخوف، نخستین بار در جنگ «ذات الرقاع» خوانده شد.1 از آنجا که ترس بر مسلمانان غالب شده بود که مبادا هنگام نماز مورد تهاجم دشمن قرار گیرند، این آیه نازل شد که می فرماید:
هنگامی که سفر می کنید، گناهی بر شما نیست که نماز را کوتاه کنید، اگر از فتنه (و خطر) کافران بترسید؛ زیرا کافران، برای شما دشمن آشکاری هستند. (نساء: 101)
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله دستور داد نیمی از لشکر در قسمت جلو در برابر دشمن صف بیارایند ونیم دیگر در صف جماعت به پیامبر اقتدا کنند.
یک رکعت از نماز که خواندهشد، نیروهایی که در برابر دشمن ایستاده بودند، به سرعت جای گزین نمازگزاران شدند و رکعت دوم نماز را به پیامبر اقتدا کردند و گروه اول، رکعت دوم را فرادا خوانده و به سرعت خود را به میدان رساندند. به این ترتیب، هر دو گروه به ثواب نماز جماعت با پیامبر رسیدند و هشیارانه به مقابله با دشمن پرداختند.
یک بار دیگر نیز در سال 61 هجری، نماز خوف در کربلا و در ظهر عاشورا به امامت سالار شهیدان حسین بن علی علیه السلام خوانده شد.2

1. این جنگ را به دلیل اینکه در کوه هاى «ذات الرقاع» واقع شد، به این نام نامیدند.
2. بهترین پناهگاه، ص 102.

ادامه مطلب


[ سه شنبه 26 خرداد 1394  ] [ 10:53 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]