لزوم حفاظت از نماز در همه حال

خوب، از سر بايد بيشترين حفاظت را كرد. از نماز هم بايد حفاظت كرد. «يُحافِظُونَ» جالب اين است كه در قرآن حفاظت براي چند چيز آمده است. يكي براي شهوت، يكي براي نماز، «لِفُرُوجِهِمْ حافِظُون» (مؤمنون/5) يعني شهوتشان را حفظ ميكنند. «عَلى صَلاتِهِمْ يُحافِظُونَ» (معارج/34) «حافِظُون»، «يُحافِظُونَ» حفاظت از شهوت، حفاظت از نماز. هردو هم يك كليد دارد. دواي شهوت همسر است.
خوب حالا يك چيزي را آدم خواسته باشد فرهنگ بشود بايد مرتب اين را تكرار كند. اگر يك كسي تشنهاش است. بايد آب به او داد. شما بگو: آقا، حالا آقاجان تشنهات است.خوب صبر كن انشاالله ليسانست را بگير بعد به تو آب ميدهم. اين پدر و مادر چه پدر و مادري است كه ميگويند: صبر كن ليسانس بگير بعد آبت ميدهم. همسر عطش انسان است. دختر و پسر براي ازدواج عطش دارند. دختر جان ليسانست را بگير. ليسانست را بگير يعني چه؟ آب ميخواهد. پسرجان ليسانست را بگير. كساني كه ميتوانند حالا يك كسي نميتواند ما كار نداريم.
«وَ الَّذين» چه ميگويد؟ «لا يَجِدُونَ نِكاحا» (نور/33) قرآن هم گفته افرادي كه امكان برايشان نيست، «فَلْيَسْتَعْفِف» (نساء/6) خوب او بايد خودش را نگه دارد. اما آنكسي كه پدرش اتاق بالا دارد، ميتواند... حالا خانه دربست نباشد. خانهي دربست ميخواهي چه كني؟ مگر در يك اتاق نميشود زندگي كرد؟ شايد 90 درصد مردم اول زندگيشان در يك اتاق زندگي كردند. يك تك اتاق كه داري. خوب ازدواج كن.
حالا وقتي ميگويند: ازدواج كن معنايش اين نيست كه بعد از 9 ماه هم خانمت را زايشگاه بفرستي. بچهدار شدن باشد بعد. ولي ازدواج را، ميتوان بين ازدواج و بچهدار شدن سالها جدايي بيفتد. ولي سعي كنيم گناه نكنيم. اگر پدر و مادري بتواند بچهاش را عروس كند و داماد كند وطفره برود، به اميد اينكه ليسانس بگيرد، فوق ليسانس بگيرد، خانهاش تمام شود، نميدانم چه بشود؟ چه بشود؟ اول دخترعمههايش عروس شوند. اول پسرخالههايش عروس شوند. اين حرفهاي چرند و پرند پايش به هيچجا بند نيست.
بابا تشنهاش است. حالا صبر كن بگذار مردم آب بخورند بعد به شما آب ميدهم. بابا! الآن تشنه اش است خوب به او آب بده. اگر يك دختر و پسري زمينهي ازدواج هست پدر و مادر اين... چقدر آيه داريم در قرآن، كساني كه «يَصُدُّونَ عَنْ سَبيلِ اللَّه» (اعراف/45) ازدواج سبيل الله است. ولذا كساني كه به جاي ازدواج دنبال كارهاي ديگر ميروند قرآن ميگويد: «يقطعون سبيل» «يقطعون سبيل» {يَقْطَعُونَ ما أَمَرَ اللَّه} (بقره/27) يعني اينها راه خدا را قيچي ميكنند. بيراهه ميروند. «يقطعون سبيل» ميگويد.
پس وقتي ميگويد: راه «يقطعون سبيل» راه خدا را قطع ميكنند، پيداست ازدواج سبيل الله است. و پدر و مادري كه مانع شود، يا هر تشكيلاتي كه مانع شود فاميل، برادر، خواهر، اصلاً برادر بزرگ نبايد مانع شود. حالا يك كسي برادر بزرگ ازدواج نكرد. خوب همه برادرها بايد در صف بايستند؟ خواهر بزرگ، نميخواهد ازدواج كند. خواهرهاي بعد چرا در صف بايستند؟ چه كسي گفته است؟ مبناي حرف چيست؟ اگر شما تشنه ات شد، ميگويي: آقا صبر كن اول او آب بخورد بعد من، بعد...اگر او آب نخورد آنوقت شما بگويي: نه! پس من هم يك دوسالي صبر ميكنم، بعداً كه ايشان آب خورد ما آب ميخوريم. اصلاً حرف بي منطق است. حرف غلط است. دو چيز آدم را حفظ ميكند. يكي نماز، «تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَر» يكي ازدواج! ازدواج هم آدم را از فحشا و منكر باز ميدارد.
آنكس كه ميخواهد در ماهواره ببيند و عكسش را ببيند و cd و سكس و اينها را ببيند، خوب عروس كنارش هست. خودش را ميبيند. چرا برود عكسش را از ماهواره ببيند؟ همسر حلال ميبيند. چرا عكس حرام ببيند؟ اگر كسي وقت ازدواجش است و پدر و مادر ميتوانند ازدواج دهند، به بهانهي اينكه جهازيهاش تمام شود، كامل شود. ليسانسش، مدركش كامل شود. خانهاش كامل شود. اگر مرتب طفره برويم به اين دليلها حديث داريم اگر دختر و پسر خلافي كردند، پدر و مادر هم در گناه شريك است. دين فقط به نماز و روزه نيست. به حج و عمره نيست.
دين بايد بچههايمان را نجات بدهيم. خيلي مهم است قرآن و اسلام نماز و همسر را كنار هم گذاشته است. چند جا در اسلام نماز و همسر با هم است. يك جا پيغمبرفرمود: من از دنيا چند تا چيز را دوست دارم. زن را دوست دارم. نماز هم دوست دارم. آخر پيغمبر زن و نماز را كنار هم ميگذارد؟ يعني چه؟در قرآن ميبينيم «عَلى صَلاتِهِمْ يُحافِظُونَ» (معارج/34) «لِفُرُوجِهِمْ حافِظُون»«يحافظون» «حافِظُون» يك تعبير را هم براي شهوت آورده است. هم براي نماز. هردو را «حافِظُون و يُحافِظُونَ» هردو را پيغمبر ميگويد: من دوست دارم. هردو «تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَر» هستند.
منبع: پایگاه مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن
ادامه مطلب
نماز، اولين سؤال در قيامت

خوب، مسئلهي ديگر سر جوابگو است. كسي كه خلافكار است، اول سر بايد حرف بزند. نماز هم «أَوَّلُ مَا يُسْأَلُ» (وسائل الشيعة/ج4/ص110) اول چيزي كه روز قيامت سوال ميكنند از نماز است. يعني همينطور كه مجرم را كه گرفتند اول كاري كه مجرم ميكند بايد زبانش به حرف دربيايد. همينطور كه كله اولين پاسخگو است، در قيامت هم اول چيزي كه سوال ميكنند از نماز است.
در سقوط با سر حتماً هلاكت است. ممكن است آدم از دست و پا بيفتد نابود نشود. اما اگر كسي از مغز زمين بخورد، نابود ميشود. سقوط نماز هم قطعاً جهنم در آن است.
دست و پاي مصنوعي داريم اما كلهي مصنوعي نداريم. يعني باقي اعضا را ميشود جايگزين كرد، اما سر را نميشود جايگزين كرد. اينها چيزهايي است كه درباره اين «مَوضِعُ الصَّلاة مِنَ الدّين كَمَوضِعُ الرَّاس» اين را من لازم بود كه خدمتتان بگويم. يك تشبيه ديگر هم هست كه من خدمتتان بگويم. ما با پرواز شهر شما آمديم. در هواپيما كه نشستم، مقايسهاي كردم بين نماز و هواپيما. حدود 30 تا نكته گيرم آمد. چون نماز يك پرواز است مثل هواپيما. يك مقايسهاي بين اينها كردم.
هواپيما وقتي ميپرد كه بنزين مخصوص داشته باشد. اين بنزينهاي ماشين و موتور را در هواپيما نميزنند. بنزين هواپيما بنزين مخصوص است. اصلاً قير بريزي كه هيچ بلند نمي شود. پروازي صورت ميگيرد كه بنزين مخصوص داشته باشد. اين مسئله مهم است. نمازي پرواز ميكند كه با لقمهي حلال باشد. خيليها روزه ميگيرند ولي افطار با لقمهي حرام... يعني سر اين سفرهاي كه افطار ميكند، بچهاش هم غذا ميخورد، لقمهاي كه به بچهاش ميدهد، خمس نداده است.
و جالب اين است كه بعضي از اينهايي كه خمس نميدهند كلي هم گريه براي حضرت زهرا ميكنند. كه چرا حق فدك را غصب كردند؟ چرا فدك را ندادند؟ خوب چه فرقي بين ما و آنها ميكند؟ آنها فدك را ندادند، خوب ما هم سهم امام را نميدهيم. او براي مادر را خورد، ما هم براي بچهاش را ميخوريم. ما گريه ميكنيم كه چرا او خورد؟ خوب تو هم كه خوردي؟ با هم شريك هستيد. با هم شريك هستيد.
كسي پهلوي يك نفر آمد، گفت: آقا ميشود پردهي كعبه را بريد؟ گفت: نه! وقف است. حرام است. خوب كه گفت: حرام است. گفت: آقا ببخشيد حالا يا حلال است يا حرام؟ ما يك تيغ دستمان بود يك خردهاش را بريديم. گفت: راست ميگويي؟ ببينم! گفت: يك خردهاش را به من بده! (خنده حضار) گفت: اِ! تا حالا كه ميگفتي حرام است؟ گفت: حالا كه حرام است با هم بخوريم. اول گفت: پردهي كعبه را نميشود بريد. ولي گفت: وقتي گفتم گفت: با هم بخوريم. اول ميگوييم: حق زهرا را نميشود خورد. بعد ميگوييم: سهم امام را با هم بخوريم. چه فرقي ميكند؟ وقتمان تمام شد؟ من سي تا مطلب دارم. دقيقاً تمام شد يا نه شوخي ميكنيد؟ 5 دقيقه من تند تند ميگويم. 5 دقيقه ميخواهم سي تا مطلب بگويم.
منبع: پایگاه مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن
ادامه مطلب
نماز، پرواز به سوي بينياز

بسم الله الرحمن الرحيم، همراه من بدويد. پرواز با سوخت خاص است. نماز هم با غذاي حلال است. 2- قبل از پرواز، بايد حركت كرد. هواپيما يك مرتبه بلند نميشود. يك مقداري در اين خيابان ميرود. دور كه گرفت، دور كه گرفت پرواز ميكند. نماز هم نميشود گفت: احوال شما؟ گوجه هم گران شده است. همه چيزي گران شده. لپه گران، اوه اوه! الله اكبر! بسم الله الرحمن الرحيم. از لپه ميخواهد پرواز كند. نميشود. از گوجه ميخواهد نميشود. يك اذاني، اقامهاي، يك خرده در باند حركت كن، دور بگير، بعد از آن.
پرواز از مكان خاصي است. از همه جا كه نميشود پرواز كرد. پيغمبر از پهلوي خانمش كه نتوانست پرواز كند. از پهلوي خانم مسجد الحرام آمد، «مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى» (اسراء/1) يعني از همه جا نميشود پرواز كرد. در همه جا نميشود نماز خواند.
قبل از پرواز اطلاعاتي لازم است. هم براي مردم، هم براي خلبان. قبل از نماز هم، هم بايد ما احكام نماز را بلد باشيم، هم بايد خلبان، يعني پيشنماز. پرواز بايد با فرودگاه مناسب باشد. پروازهاي مهم در فرودگاههاي كوچك نميتواند بنشيند. اين بچه حالا ميخواهي نماز شب يادش بدهي؟ بگو: آقا جان! ببين نماز شب هم مثل نماز صبح است. يازده ركعت است. سحريات را خوردي چند دقيقه به اذان است. نميصرفد كه بخوابي. اين چند دقيقه آقاجان نماز بخوان. ما در طول سال كه سحرها خواب هستيم. حالا كه سحري خورديم ببين، يازده ركعت نماز بخوان 5 تا دوركعتي يك، يك ركعتي. «قُلْ هُوَ اللَّه» (اخلاص/1) هم نخواندي طوري نيست. يعني فرودگاه كوچك راهواپيماي كوچك در آن بنشانيد. به بچه نگوييد: نماز شب چهل تا مومن، سيصد تا العفو، فرار ميكند. اگر بچه سرما خورد لحاف كرسي رويش نيانداز خفه ميشود. اين هم يكي.
عرض كنم در پرواز هرچه اوج بگيرد زمين كوچكتر ميشود. اگر پرواز رفت بالا، هرچه پرواز بالاتر برود زمين كوچكتر ميشود. يك زمين يك هكتاري ده هزار متر، بالا مي رود نگاه ميكني يك هكتار قد يك زمين صد متري شد. پرواز بالاتر ميرود قد يك قالي ميشود. بالاتر ميرود، قد يك جعبه پرتقال. بالاتر ميرود قد يك صابون. بالاتر ميرود قد يك كبريت. بالاتر مي رود قد يك آدامس. بالاتر ميرود قد يك عدس. يعني هرچه به آسمان نزديك شود زمين پهلويش كوچكتر ميشود. هرچه ما به خدا نزديكتر شويم آمريكا پهلوي ما كوچكتر ميشود. امام كه ميفرمايد: آمريكا هيچ غلطي نميتواند بكند، چون كسي كه به خدا نزديك شد، آمريكا پهلويش... «عَظُمَ الْخَالِقُ فِي أَنْفُسِهِمْ» (بحارالأنوار/ج64/ص315) كسي كه خالق پهلويش بزرگ است، آمريكا پهلويش كوچك است.
پرواز جدا شدن از زمين است. نماز هم جدا شدن از ماديات است. در پرواز انسان از زمين جدا ميشود، در نماز هم انسان بايد از ماديات جدا شود. غفلت در همهجا بد است. ولي در آسمان غفلت بدتر است. يك آيه در قرآن داريم ميگويد: اينها «وَ كَأَيِّنْ مِنْ آيَةٍ فِي السَّماواتِ» در آسمانها نشانههايي است كه بشر از كنارش مرور ميكند ولي در حال غفلت است. «وَ هُمْ عَنْها {مُعْرِضُونَ} غافلون» (يوسف/105) يا «مُعْرِضُونَ» نمي دانم كدامها است؟ ميگويد: شما در آسمانها هم كه پرواز ميكني غافل هستي؟ ولو در زمين هم غافل هستيد اما شما با يك وسيله و امكاناتي در آسمانها پرواز ميكنيد. ولي باز هم غافل هستيد؟ حالا ما بيرون نماز كه غافل هستيم. درون نماز هم غافل هستيم. اين ديگر در نماز غافل شدن خيلي بد است.
خوب، هواپيما كه نشست يك مرتبه خلبان خاموش نميكند. يك مدتي هم باز موتور روشن است بعدخاموش ميكند. نماز هم كه ميخواني نگو: «السَّلَامُ عَلَيْكُمْ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاته» بدو! بابا يك تعقيبي بخوان. يك مقدار موتورت روشن باشد. يعني بعد از... اين هم يكي.
براي شكافتن هوا و آب، هواپيما و قايق و كشتي، بايد نوكش تيز باشد. اگر نوكش تيز باشد ميتواند هوا و آب را بشكافد. شما اگر تمركز داشته باشي ميتواني ماديات را بشكافي و جلو بروي. يعني تا تمركز نباشد، نميتواني اوج بگيري. اين هم يكي. در فضايي كه مه و غبار و دود است نميشود پرواز كرد. مشكل است.
در حالات كينه و بخل و فحش و لعنت نماز پروازي ندارد. در پرواز گرفتار موانع زميني شويم. كوه و دشت و هرچه باشد سريعترين حركت را انجام ميدهيم. هركس نميتواند خلبان باشد. هركسي هم نميتواند امام جماعت باشد. اطراف خلبان مهندسين پرواز است. يعني خلبان پهلوي مسافرها نمينشيند. يك كابين دارند اتاق جلو، دور و بر خلبان مهندسين پرواز و كمك خلبان است. صف اول هم كه دور امام جماعت هستند بايد آدمهاي به درد بخور باشند. يعني آدمهايي باشند كه شبيه امام جماعت باشند. يعني آن كنار خلبان آدمهاي عادي نيستند. كمك خلبان و مهندس و اينها، پشت سر صف اول هم بايد يك چنين آدمهايي باشند. همهي پروازها انگليسي حرف ميزنند. همهي آدمها هم بايد با نماز عربي حرف بزنند.
خوب، پرواز، پرواز خوب اين است كه تأخير نداشته باشد. نماز خوب هم اين است كه اول وقت خواند. پروازهايي كه تأخير دارد. گاهي سوار هواپيما ميشوند ولي پرواز نيست. سوار هواپيما ميشود پرواز نيست. امتحاني مثل اينهايي كه ميروند هواپيما را جارو ميكنند، برميگردند، يا مثلاً چراغ هواپيما را درست ميكند، اين سوار هواپيما شده ولي پرواز نكرده است. خيليها در نماز هستند اما پرواز نميكنند. بعضيها پرواز خيالي دارند. مثل اينهايي كه پاي كامپيوتر مينشينند، ستونهاي خيال پرواز ميكنند.
بعضيها هم «مَلِكِ يَوْمِ الدِّينِ(4) إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَ إِيَّاكَ نَسْتَعِينُ(5) اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ(6) صِرَاطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ غَيرِْ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ ...» (فاتحه/4 -7) اين مثل اينهاست كه با كامپيوتر پرواز ميكند. پروازهاي خيالي. در دنياي خيال پرواز ميكند. خوب، بعضي وقتها پرواز درست است، يك دزدي هواپيما را ميدزدد. خيليها هم نماز را با خدا شروع ميكنند، اما شيطان ميآيد اينها را سر نماز حواسشان را پرت ميكند. حواس پرتي در نماز مثل هواپيما ربايي است. خوب، اينها چيزهايي بود كه راجع به دو تا تشبيه، يكي تشبيهي كه در هواپيما بودم به ذهنم رسيد كه اينها را بگويم. ذوقيات البته، يكي هم اين حديث است. يك حديث بود تشبيه نماز مثل سر است. يك تشبيه هم خودم كردم نماز و پرواز!
خدايا تو خودت ميداني نمازهاي ما چقدر خاصيت دارد. خدايا تا حالا كوتاهيها، تقصير و قصورهاي ما را ببخش، از اين به بعد نمازي كه قرب ما در آن باشد. رضاي تو در آن باشد. نجات ما در آن باشد. « َتنهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَر» در آن باشد.آن نمازهاي مقبول را نصيب ما بفرما. مزهي نماز را به همهي ما بچشان. اينها كه كاهل و تارك هستند در اين ماه رمضان توفيق توبه و تصميم نماز جدي عطا كن. همسايههاي مسجد اگر در خانه نماز بخوانند نمازشان كم خاصيت است. «لَا صَلَاةَ لِجَارِ الْمَسْجِدِ إِلَّا فِي الْمَسْجِد» (مستدرك/ج3/ص356) ماه رمضان لا اقل مسجدها را پر كنيد.
منبع: پایگاه مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن
ادامه مطلب
عبادت به بسيار انديشيدن در كار خداست

قال الامام الرّضا ـ عليه السّلام ـ : ليست العبادة كثرة الصّيام و الصّلاة، و انّما العبادة كثرة التّفكّر في أمر اللّه[1].
امام رضا ـ عليه السّلام ـ : عبادت به فراواني روزه و نماز نيست بلكه عبادت به بسيار انديشيدن در كار خداست.
[1]. تحف العقول: 442.
ادامه مطلب