شرایط تهجد و شب زنده داری
شرایط تهجد و شب زنده داری
در بیان کیفیت و چگونگی رسیدن به مفهوم تهجد قرآنی و شب زنده داری کمال بخش لازم است که شرایط و آدابی فراهم آید وگرنه همانند شب زنده داری مترفان و مرفهان مستکبر بی ارزش و حتی ضدارزش خواهد شد.
از مهم ترین شرایط و آداب تحقق تهجد می توان به نیت و قصد خالصانه شب زنده دار اشاره کرد. متهجد کسی است که برای اطاعت از امر هر چند مستحب خداوند بیدار می شود و می خواهد در طول شب تفکر و تدبر و تذکر و بندگی کند. (مزمل، آیه ۲۰) پس برای رسیدن به این مقصد و مقصود، به تسبیح و تحمید خداوند (طه، آیه ۱۳۰؛ سجده، آیات ۱۵ و ۱۶؛ انسان، آیه ۲۶)، استغفار (آل عمران، آیه ۱۷؛ ذاریات، آیات ۱۵ تا ۱۸؛ مزمل، آیه ۲۰)، تلاوت قرآن به مقدار ممکن و در حد توان (مزمل، آیات ۲ و ۴ و ۲۰)، دعا و نیایش (اسراء، آیات ۷۹ و ۸۰؛ سجده، آیات ۱۵ و ۱۶)، ذکر و یاد خدا (مزمل، آیات ۲ و ۸)، سجده (فرقان، آیه ۶۴؛ انسان، آیه ۲۶) و نماز (زمر، آیه ۹ و آیات دیگر؛ و نیز مجمع البیان، ج ۷-۸، ص ۵۱۷) مشغول می شود.
البته وقت تهجد و بهترین زمان آن از نیمه شب شرعی است. لذا برای تهجد در مقدار دو سوم شب یا کمتر و یا نیمی از آن توصیه شده است. (مزمل، آیه ۲۰)
ادامه مطلب
جایگاه شب در زندگی بشر
جایگاه شب در زندگی بشر
شب، فاصله زمانی غروب خورشید تا طلوع فجر است. (المصباح، ج۱-۲، ص۵۶۱ «اللیل») از نظر آموزه های وحیانی قرآن، شب یکی از آیات بسیار مهم الهی است که ارزش تفکر برای خداشناسی و هستی شناسی را داراست و در چنان جایگاه ارزشی است که خداوند به این آیت و نشانه خویش سوگند می خورد تا عظمت شب درک شود. (انشقاق، آیه ۱۶، تکویر، آیه ۱۷؛ مجمع البیان، ج۱۰-۹، ص ۶۷۷؛ الکشاف، ج۴، ص۷۱۱)
شب به عنوان یک آیت عظیم الهی فرصتی برای استراحت و آرامش، تفکر و تدبر است. در این میان بخشی از اوقات شب از برخی دیگر نیز ارزشمندتر است. شامگاهان، فرصتی مناسب برای سجده و خضوع (آل عمران، آیه ۱۱۳، فرقان، آیه۶۴، زمر آیه۹) ذکر الهی (اعراف، آیه ۲۰۵)، دعا و نیایش (اسراء، آیات ۷۹ و ۸۰؛ انعام، آیه ۵۲؛ اعراف آیه۲۰۵) و نیز حمد (روم، آیه۱۸) و تسبیح خداوند از هر نقص و عیبی است. (آل عمران، آیه۴۱؛ روم آیه۱۷)
یکی از اوقات نمازهای واجب، شامگاهان و اوایل شب است. (هود، آیه۱۱۴؛ اسراء، آیه۷۸) خداوند شب را به تسخیر انسان درآورده تا رام انسان باشد. (ابراهیم، آیه۳۳؛ نحل، آیه۱۲).
با همه ارزشی که شب برای انسان و رسیدن به کمالات و مقامات دارد، ولی دراین میان برخی از شب ها از شب های دیگر برتر است؛ چنانکه شب های دهگانه، شب هایی است که خداوند توجه ویژه ای به آن دارد و بدان سوگندی خاص می خورد. (فجر، آیه۲) از جمله شب های بافضیلت، شب های قدر است که این شب ها در فضیلت از همه شب ها برتر و یک شب آن اگر درک شود برابر با هزارماه است. (قدر، آیات ۲ و ۳) از این رو خداوند شب قدر را شبی مبارک دانسته است. (دخان، آیه ۳)
رسول خدا(ص) زمستان را بهار شب زنده داری می داند و این اوقات را به سبب طولانی بودن برای شب زنده داری مناسب تر می بیند، چرا که فرصت بیشتری را به شخص می دهد تا تهجد داشته باشد. آن حضرت می فرماید: الشتاء ربیع المومن یطول فیه لیله فیستعین به علی قیامه و یقصر فیه نهاره فیستعین به علی صیامه؛ زمستان بهار مؤمن است، از شبهای طولانی اش برای شب زنده داری و از روزهای کوتاهش برای روزه داری بهره می گیرد. (وسائل الشیعه، ج ۷ ص ۳۰۲، ح ۳)
اهل ایمان شب را بسیار عزیز و گرامی می دارند و آن را فرصتی گرانبها و ارزشمند برای تفکر و تدبر در خلقت آسمان و رسیدن به حکمت و اهداف آفرینش و درک رستاخیز و معاد می دانند (بقره، آیه ۱۶۴؛ آل عمران، آیه ۱۹۰؛ نبا، آیات ۲ تا ۱۷) و می کوشند تا همه شب را به شب زنده داری بگذرانند؛ چرا که می خواهند سیره و سلوک نبوی را به عنوان اسوه حسنه و الگوی برتر در پیش گیرند (احزاب، آیه ۲۱)؛ زیرا اگر شب زنده داری برای آن حضرت(ص) واجب بوده برای مومنان مستحب است. (مزمل، آیه ۲۰)
البته سیره پیامبران دیگر نیز این بوده است. از این رو خداوند میعاد خود را با حضرت موسی(ع) در شب قرار می دهد و ایشان به میعاد چهل شبانه می رود تا با خداوند خلوت کند و مناجات داشته باشد. (بقره، آیه ۲۱؛ اعراف، آیه ۱۴۲) پس هر کسی که می خواهد با محبوب خویش مناجات خاص داشته باشد و به عبادت و بندگی خالصانه بپردازد و صفا یابد، شب هنگام بهترین زمان برای این کار است. (همان و نیز انعام، آیه ۵۲؛ اسراء، آیه ۷۹)
شبها، زمان ارتباط گیری مستقیم با خداوند و زمان دریافت وحی و نبوت است. (طه، آیات ۱۰ تا ۱۴؛ نمل، آیات ۷ تا ۹) پس انسان ها می بایست به علل گوناگون از جمله این امکان استثنایی نجوا و ارتباط باخداوند و رسیدن به مقامات و کمالات و نیز آرامش و سکونت و خواب (انعام، آیه ۹۶؛ یونس، آیه ۶۷؛ روم، آیه ۲۳؛ نباء آیات ۹ و ۱۰) و قبض موقت روح و رفتن آن به ملکوت و نزد پروردگار (انعام، آیه ۶۰) و امور دیگر، به عنوان یک نعمت بزرگ شکرگزار آن باشند. (فرقان، آیه ۶۲؛ قصص، آیه ۷۳)
البته دیگرانی نیز شب زنده داری می کنند، ولی این فرصت استثنایی را به تباهی می کشانند. خداوند در بیان خصوصیات مترفان و مرفهان بی درد می فرماید که شب نشینی مرفهان مستکبر، با یاوه سرایی و بدگویی برضد قرآن و پیامبر(ص) و کارهای لغو و بیهوده دیگر سپری می شود و این فرصت را به تهدید علیه خود تبدیل می کنند. (مومنون، آیات ۶۴ تا ۶۷)
ادامه مطلب
با نماز تا مقام قرب
با نماز تا مقام قرب
یکی از مهم ترین اعمال عبادی که در بردارنده بسیاری از اعمال عبادی دیگر است، نماز است، زیرا افزون بر سجده و رکوع دارای اعمالی دیگر چون تحمید و تهلیل و تکبیر و تسبیح می باشد و دعا و نیایش و مانند آن نیز در آن قرار داده شده است. لذا نمی توان عبادتی را کامل تر از نماز دانست.
نماز، نیاز انسان است و خداوند به نماز و یا هیچ یک از اعمال عبادی دیگر نیاز ندارد. از این رو در تعقیبات مشترکه پس از نماز آمده است: الهی هذه صلاتی صلیتها لالحاجه منک الیها و لارغبه منک فیها الا تعظیما و طاعه و اجابه لک الی ما امرتنی به؛ خدایا این نمازی که بجا آوردم نه برای نیاز تو بدان است و نه به سبب رغبتی که تو بدان داری جز آن که آن را برای تعظیم و اطاعت و اجابت فرمان تو انجام دادم.
علل نیاز به نماز
این نیاز انسان به نماز به اسباب مختلفی است که نخستین آن بهره گیری از نماز برای قرار گرفتن در مسیر کمالی و دست یابی به مقام قربی می باشد. از آیات قرآنی چنین برمی آید که هر کسی در هر مقامی که قرار دارد به نماز نیاز دارد.
استعانت: گام نخست انسان در مسیر شدن، وجود نیازهای بی شمار و مشکلات عدیده ای است که با آن در زندگی روزانه خویش مواجه می شود. در این جا نیازمند عنصری است که دستگیر و یاور وی باشد. خداوند در آیات قرآنی بیان می کند که نماز دارای چنین خاصیتی است و هرکسی اگر بخواهد مشکلات مادی و معنوی خویش را حل کند می تواند به نماز به عنوان یک وسیله و ابزار مفید و کامل نظر کند: و استعینوا بالصبر و الصلاه، به صبر (روزه) و نماز به عنوان ابزارهای کمک و استعانت تکیه کنید. (بقره آیه ۴۵ و ۱۵۳)
اولیای الهی برای هر کار و مشکلی به نماز و روزه تمسک می جستند و به کمک آن، مشکلات را برطرف می کردند و کاری را انجام می دادند. داستان بهره گیری بوعلی سینا و ملاصدرا از نماز برای حل مشکلات علمی خویش بسیار معروف و مشهور است.
رشد: از جمله کارکردهای مهم و مؤثر نماز می توان به رشد بخشی اشاره کرد. هر کسی که بخواهد در مسیر رشد قرار گیرد نیازمند نماز است. خداوند در آیه ۴۵ سوره عنکبوت می فرماید: ان الصلاه تنهی عن الفحشاء و المنکر، نماز بازدارنده از فحشاء و زشتی هاست. به این معنا که نماز نمی گذارد تا انسان به سادگی مرتکب اعمال زشت و پلید شود و هرگاه بخواهد آن را انجام دهد به وی نهیب می زند و اجازه نمی دهد تا اقدام کند. این نهیب زدن های نماز تا آن جا ادامه می یابد که در نهایت فرد از انجام عملی آن خودداری می کند و در تقوای خاصی قرار می گیرد که می توان از آن به حفاظت اشاره کرد.
بدین ترتیب نماز موجبات رشد و تعالی بشر را فراهم می آورد و وی را به سوی معرفت و بینش و نگرشی خاص هدایت می کند تا دیگر اعمال عبادی را نیز به درستی انجام دهد. از این رو نماز را ستون دین دانسته اند، زیرا کسی که نماز را به جا می آورد اندک اندک در مسیر کمالی قرار می گیرد و دیگر اعمال عبادی و نیک را به جا می آورد.
شکر: کسانی که نسبت به خداوند معرفت یافتند، درمی یابند که شکر نعمت، نعمت را افزون می کند: لئن شکرتم لازیدنکم. (سوره ابراهیم، آیه ۷) آنان نخست با معرفت خویش، خود را در مقامی می یابند که می بایست سپاسگزار خداوند باشند که نعمت های بی شماری چون وجود و رزق مادی و معنوی را به ایشان بخشیده است. پس در مقام شکر برمی آیند و در فرآیند رشدی، شکرگزار خداوند می شوند. نمازهایشان معنا و مفهوم تازه ای می یابد و در هر حال شکرگزار خداوند می شوند.
خداوند در آیات بسیاری، از مؤمنان می خواهد تا در مقام شکر برآیند و نماز بگزارند: فلیعبدوا رب هذا البیت الذی اطعمهم من جوع و آمنهم من خوف؛ پس پروردگار این خانه را عبادت کنید که شما را از گرسنه سیر کرد و از ترس در امنیت قرار داد. (سوره قریش، آیات ۳ و ۴) آیات چندی به این معنا توجه می دهد که انسان در مقام شکرگزاری می بایست از نماز به عنوان یکی از راه ها بهره گیرد. از جمله می توان به آیاتی اشاره کرد که یادآور خلقت انسان و نعمت های بسیار هستی برای او است. این بدان معناست که نماز یکی از راه های شکرگزاری نسبت به خداوندی است که انسان را آفریده و نعمت های بی شماری چون نعمت هدایت و ایمان به وی بخشیده و در مسیر رشد قرار داده است.
انس: از دیگر کارکردهای نماز که در قرآن بیان شده، انس است. انسان اگر بخواهد با بهترین موجود هستی یعنی خداوند تبارک و تعالی انس گیرد بهترین کار آن است که نماز به جا آورد. خداوند به حضرت موسی(ع) فرمان می دهد: فاعبدنی و اقم الصلاه لذکری؛ پس مرا عبادت کن و برای یاد کرد و انس گرفتن با من، نماز بگزار. (سوره طه، آیه ۱۴) این مقام هنگامی به دست می آید که انسان مراتب پیشین را به خوبی طی کرده باشد. در این جاست که تنها انس با خداوند به وی معنای واقعی زندگی را می بخشد و برای دست یابی به این انس می بایست نماز به جا آورد.
قرب: شاید برترین و کامل ترین هدف خلقت و آفرینش هستی و انسان آن باشد که انسان به مقام قرب برسد. دست یابی به این مقام، زمانی شدنی می شود که انسان در مسیر کمالی و رشدی گام بردارد و خود را متخلق به صفات الهی کند و پس از رنگ خدایی گرفتن، آن را ذات و وجودش تحقق بخشد و متاله گردد. متاله شدن همان معنای قرب الهی یافتن است. در این زمان است که به سبب قرب الهی که از طریق متاله شدن و به سبب عبادت و عبودیت به دست آمده است، به مقام ربوبیت طولی و خلافت الهی می رسد که نهایت منتهای سیر آدمی است.
خداوند در آیه آخر سوره علق به پیامبر(ص) فرمان می دهد: با سجده که در نماز ، تحقق می یابد خود را به مقام قرب الهی برسان. بنابراین می توان گفت که همه راه های رشدی و کمالی انسان تنها از راه نماز طی می شود و هر انسانی، چنان که خداوند به پیامبرش فرمان می دهد، می تواند با سرمشق گیری از سنت پیامبر(ص) در نماز به مقام قرب دست یابد و خلافت الهی را در ربوبیت عبودی تجربه کند.
از این رو لازم است که انسان به نماز به چشم دیگری نگاه کند و ارزش و جایگاه والای آن را در تزکیه نفس و رشد و تکامل دریابد و همواره بدان پای بند باشد و نماز را در اول وقت آن به جا آورد
.سماموس
ادامه مطلب
ایمان به آخرت
ایمان به آخرت
به هر حال، ایمان به آخرت، زمینه ای برای برپایی نماز و آسانی آن برای شخص می شود. (بقره، آیات ۴۳ تا ۴۶؛ انعام، آیه ۹۲) چنان که ترس از اهوالات قیامت و آتش دوزخ نیز این کار را آسان می سازد. (نور، آیه ۳۷)
در همین راستا خداوند در آیه ۷۲ سوره انعام، توجه به حشر و نشر روز قیامت را زمینه ساز اقامه نماز می شمارد و بر این تاکید می کند که چگونه بینش ها و نگرش ها در رفتارهای آدمی تاثیرات مثبت یا منفی به جا می گذارد.
از آن جایی که بینش ها و نگرش ها و بویژه ایمان، مبتنی بر دو عنصر اساسی عقل و عاطفه است؛ از این رو خداوند عقل آدمی را مهم ترین عامل در اقامه نماز و آسانی آن برای افراد برمی شمارد و می فرماید که خردمندان کسانی هستند که نماز گزاردن برای آنان آسان است و در مقابل، کسانی که بی خرد هستند نماز را بازیچه و لهو و لعب می شمارند. (مائده، آیه ۵۸)
همچنین در آیات ۱۳ و ۱۷ سوره لقمان به نقش عواطف و احساسات یعنی محبت و برخوردهای دوستانه در توجه یابی و توجه دهی دیگران به نماز اشاره می کند و می فرماید همان گونه که می بایست خرد و عقل را در تحقق رفتار درست مورد نظر قرار داد هم چنین می بایست عواطف و احساسات را برانگیخت. در این راستا موعظه و پندهای دوستانه می تواند در ایجاد انگیزه و یا افزایش آن تاثیرگذار باشد و رفتاری چون نمازگزاری را برای شخص آسان کند.
از دیگر عوامل برای آسانی نماز، جو اجتماعی جامعه است. فضایی که جامعه برای کارهای هنجاری فراهم می آورد، در تشویق افراد به کارهای هنجاری و نیک، تاثیر مستقیم و شگرفی دارد. اگر در جامعه ای فضا به گونه ای باشد که هنجارهایی چون نمازگزاری یک ارزش و فضیلت باشد، برای افراد، نماز گزاردن آسان خواهد بود؛ اما اگر جو و فضای اجتماعی به گونه ای باشد که هنجارها و ارزش ها ضدارزش شمرده شود و هنجارگرایان و ارزش گرایان مورد تمسخر هنجارشکنان قرار گیرند، انجام کارهای نیک و هنجاری از جمله نماز نیز سخت و دشوار خواهد بود. بر این اساس خداوند در آیه ۵۸ سوره مائده به مساله استهزاء نمازگزاران از سوی برخی از بی خردان جامعه اشاره می کند و در آیه ۲۱ سوره حج به صراحت بر نقش قدرت و حکومت مومنان در برپایی و گسترش نماز در جامعه و آسان شدن آن بر مردم تاکید می کند. این که جامعه ایمانی از این جایگاه قدرت برخوردار باشد که هنجارها و ارزش هایی چون نماز را در جامعه گسترش دهد، خود مهم ترین عامل در آسان شدن نماز برای افراد جامعه خواهد بود.
از دیگر عواملی که بستر مناسبی برای اقامه نماز و آسان شدن آن در آیات قرآن بدان اشاره شده، می توان به تسلیم شدن در برابر خدا (انعام، آیات ۷۱ و ۷۲)، تقوا (آل عمران، آیات ۱۵ و ۱۷؛ روم، آیه ۳۱)، تمسک به کتاب خدا و دستورها و آموزه های پسندیده و نیک آن (اعتراف، آیه ۱۷۰)، توجه یابی به نظارت خدا و آگاهی او به همه اعمال انسانی (بقره، آیه ۱۱۰)، دعا و نیایش در توفیق یابی انسان برای نمازگزاری و دیگر کارهای نیک (اعراف، آیات ۳۵ تا ۴۰) صبر و شکیبایی (آل عمران، آیه ۲۰۰) اشاره کرد.
به هر حال، آن چه بیان شد، تنها گوشه ای از علل و عواملی است که می تواند بینش و نگرش افراد را تغییر داده و کارهای سخت را آسان نماید و انسان را متوجه انجام کارهایی از جمله نماز کند و نمازگزاری را بر وی آسان کند. اما این که چگونه نمازگزاری باشیم تا به این هدف اساسی آفرینش دست یابیم و از آثار نماز بهره مند شویم، مطلبی است که در آیات دیگر به آن اشاره شده است.
سماموس
ادامه مطلب