ضايع كنندگان نماز
ضايع كنندگان نماز
فخلف من بعدهم خلف اضاعوا الصّلوة و اتّبعوا الشّهوات فسوف يلقون غيّاً.
امّا بعد از آنها فرزندان ناشايسته اي روي كار آمدند كه نماز را ضايع كردند و پيروي از شهوات نمودند و به زودي (مجازات) گمراهي خود را خواهند ديد.«مريم ، 59»
فرزندان ناشايسته نماز را ضايع مي كنند.
سپس از گروهي كه از مكتب انسان ساز انبياء جدا شدند و پيرواني ناخلف از آب در آمدند سخن مي گويد و قسمتي از اعمال زشت آنها را برمي شمرد و مي گويد: بعد از آنها فرزندان ناشايسته اي روي كار آمدند كه نماز را ضايع كردند، و از شهوات پيروي نمودند كه به زودي مجازات گمراهي خود را خواهند ديد «فخلف من بعدهم خلف اضاعوا الصّلوة و اتّبعوا الشّهوات فسوف يلقون غيّاً».
(خلف) بر وزن برف به معني فرزندان ناصالح و به اصطلاح (ناخلف) است در حالي كه (خلف) (بر وزن صرف) به معني فرزند صالح است.
اين جمله ممكن است اشاره به گروهي از بني اسرائيل باشد كه در طريق گمراهي گام نهاده، خدا را فراموش كردند، پيروي از شهوات را بر ذكر خدا ترجيح دادند جهان را پر از فساد نمودند و سرانجام به نتيجه ي اعمال سوء خود در دنيا رسيدند و در آخرت نيز خواهند رسيد.
در اين كه منظور از (اضاعة صلاْة) در اينجا ترك نماز است و يا تأخير از وقت آن، و يا انجام دادن اعمالي كه نماز را در جامعه ضايع كند؟ مفسران احتمالهاي مختلفي داده اند، ولي معني اخير، صحيح تر به نظر مي رسد.
چرا از ميان تمام عبادات روي نماز در اينجا انگشت گذارده شده؟ شايد دليل آن باشد كه، نماز چنان كه مي دانيم سدّي است در ميان انسان و گناهان، هنگامي كه اين سدّ شكسته شد غوطه ور شدن در شهوات، نتيجه قطعي آن است.
ـ و به تعبير ديگر همان گونه كه پيامبران، ارتقاء مقام خود را از ياد خدا شروع كردند و به هنگامي كه آيات خدا بر آنها خوانده مي شد به خاك مي افتادند و گريه مي كردند اين پيروان ناخلف سقوط و انحرافشان از فراموش كردن ياد خدا شروع شد.
از رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ نقل شده:
و تعطيهم طرف الهدايا من الله لمواقيت الصلوة الّتي كانوا يصلون فيها في الدّنيا.
در ايامي جالب و نخبه از سوي خداوند بزرگ در اوقاتي كه در اين دنيا نماز مي خواندند به آنها در بهشت مي رسد.[1]
صاحب الميزان مي فرمايد:
ـ معناي جمله (فخلف من بعدهم خلف)، اين است كه به جاي آنان كه خدا انعامشان كرده بود، و طريقه شان خضوع و خشوع براي خداي تعالي بوده همواره با عبادت متوجّه او مي شدند، قومي آمدند و قائم مقام ايشان شدند، كه آنچه را از آنان گرفتند يعني نماز و توجه عبادي به سوي خداي سبحان را ضايع كردند و در آن سهل انگاري نموده، بلكه به كلي از آن اعراض نمودند و در عوض شهوات را پيروي كردند، و در نتيجه همان شهوات انسان را از مجاهده در راه خدا و توجه به او مانع گرديد.[2]
از همين جا روشن مي شود كه مراد به ضايع كردن نماز فاسد كردن آن است، به اين كه در آن سهل انگاري و بي اعتنايي كنند، و در نتيجه كار به جايي برسد كه آن را بازيچه قرار دهند، و در آن دخل و تصرّف نمايند و سرانجام بعد از قبولش به كلّي تركش كنند، و ضايعش گذارند.
ـ پس اين كه بعضي ها گفته اند: مراد به ضايع كردن نماز ترك آن است خيلي حرف صحيحي نيست، چون ترك به كلّي را ضايع كردن نمي گويند.
و عنايت در آيه شريفه متعلّق به اين نكته است كه دين الهي از آن طبقه صالح منتقل به اين طبقه كه خلف و ناخلف آنها بودند گرديد، و حق جانشيني آنان را درباره اين اداء نكردند، و آن چه را ارث برده بودند ضايع گذاردند در حالي كه تنها ركن عبوديّت بود، و در عوض شهوات را كه سدّ راه حقّ است پيروي نمودند.[3]
از ابي سعيد خدري روايت كرده اند كه گفت: از رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ شنيدم كه مي خواند (فخلف من بعدهم خلف) و مي فرمود بعد از شصت سال اين خلف خواهد آمد (اضاعوا الصّلوة...) آنگاه خلفي پديد مي آيد كه قرآن مي خوانند امّا اين قرآن از گلويشان تجاوز نمي كند، سه طائفه قرآن مي خوانند هم مؤمن و هم منافق و هم فاجر.[4]
مرحوم طبرسي مي فرمايد:
ـ پس از آنها يهوديان به وجود آمدند كه مردمي نابخرد و زشت رفتار هستند. مجاهد و قتاده گويند: مقصود دسته اي از همين امّت است.
اضاعوا الصّلوة.
محمّد بن كعب گويد: يعني نماز را ترك كردند. ابن مسعود و ابراهيم و عمر بن عبدالعزيز و ضحاك گويند: يعني نماز را به تأخير انداختند. از امام صادق ـ عليه السّلام ـ نيز همين طور روايت شده است.
و اتّبعوا الشّهوات.
و در راه حرام، شهوات خود دنبال كردند، وهب گويد: يعني، پس از آنها مردمي آمدند كه قهوه مي نوشيدند و قمار بازي مي كردند و دنبال شهوت و لذّت بودند و وظايف خود را ترك و نمازها را تضييع كردند.[5]
________________________________________
[1] . تفسير نمونه، ج 13، ص 107.
[2] . الميزان، ج14، ص114.
[3] . الميزان، ج 14، ص 114.
[4] . الميزان. ج 14، ص 118.
[5] . مجمع البيان، ج 15، ص 183.
ادامه مطلب
برترين عمل از منظر امام رضا(ع)
برترين عمل از منظر امام رضا(ع)
از منظر امام رضا(ع) هيچ عملي برتر و ارزشمندتر از نماز نيست، چرا که بهترين و ميانبرترين راه براي رسيدن به قرب الهي است. امام رضا(ع) همواره ميفرمود: «الصّلاة قربان کل تقيٍّ؛(1) نماز هر انسان پارسائي را به خداوند نزديک ميکند.» به همين جهت آن حضرت به ابراهيم بن موسي فرمود: «لاتؤخرنّ الصّلوة عن اوّل وقتها الي آخر وقتها من غير علّةٍ عليک، ابدأ باوّل الوقت؛(2) انجام نماز را بدون علت از اول وقت آن تأخير نينداز، هميشه در اول وقت آن شروع کن!»
امام هشتم(ع) خود نيز چنين بود و به هيچ قيمتي فضيلت نماز اول وقت را از دست نميداد حتي در مهمترين جلسات سياسي و علمي امام به نماز اول وقت اهميت ميداد. روايت زير نشانگر اين واقعيت است:
به دستور مأمون، علماي برجسته از فرقههاي گوناگون در مجالس مناظره حاضر ميشدند و امام رضا(ع) با آنها مناظره و بحث ميکرد. در يکي از مجالس «عمران صابي» که از دانشمندان بزرگ بود، در مجلس حاضر شد و درباره توحيد با امام رضا(ع) وارد گفتگو گرديد در آن جلسه امام سؤالهاي او را با حوصله، متانت، استدلالهاي قطعي و روشن پاسخ داده و او را به سوي توحيد متمايل کرده بود هنگامي که بحث و مناظره به اوج خود رسيد و چيزي به تحول دروني آن دانشمند زبردست صابئين(3) نمانده بود حضرت رضا(ع) احساس کرد وقت اذان ظهر و هنگام نماز است. امام(ع) به مأمون فرمود: «الصّلاة قد حضرت؛ وقت نماز فرا رسيد.»
عمران صابي که به حقايقي دست يافته و از درياي دانش سرشار امام هشتم(ع) بهرههائي برده بود با التماس گفت: «يا سيّدي! لاتقطع عليّ مسألتي فقد رقّ قلبي؛ آقاي من! گفتگو و پاسخهاي خويش را قطع نکن دل من آماده پذيرش سخنان شما
است. امّا حضرت رضا(ع) تحت تأثير سخنان عاطفي و احساس برانگيز او قرار نگرفت و فرمود: عيبي ندارد نماز را ميخوانيم و دوباره به گفتگو ادامه خواهيم داد.
در اين حال امام و همراهان به اقامه نماز مشغول شدند حضرت بعد از اقامه نماز دوباره به گفتگو ادامه داده و پاسخهاي روشنگرانه خويش را ارائه نمود.(4)
با توجه به اين روايت که در کتابهاي معتبر روائي و تاريخي آمده است براي اقامه نماز در اول وقت هيچگونه عذري را براي افراد عادي و مسئولين حکومت اسلامي باقي نميگذارد و پيروان آن حضرت نبايد از اين حقيقت چشم پوشي کرده و به بهانه هاي مختلف آنرا سهل بشمارند.
1. من لايحضره الفقيه، ج 1، ص 210.
2. بحارالانوار، ج 49، ص 49.
3. صابئين گروهي هستند که خود را پيرو حضرت يحيي ميدانند و به دو دسته موحد و مشرک تقسيم شدهاند گروهي از آنان ستاره پرست هستند. مرکز آنان قبلا شهر حرّان عراق بود ولي امروزه در اهواز و بعضي مناطق ديگر به سر ميبرند. آنها طبق باورهاي خود در کنار نهرهاي بزرگ زندگي ميکنند.
4. توحيد صدوق، ص 434؛ حياة الامام رضا(ع)، ج 1، ص110.
ادامه مطلب
اقامه نماز باران
اقامه نماز باران
در ايامي که امام رضا(ع) در خراسان به سر ميبرد مدتي قحط سالي شده و باران نيامد و خشک سالي پديدار گشت. عدهاي از منافقان و حاشيهنشينان مجلس مأمون از اين حادثه سوء استفاده کرده و شايع نمودند که چونکه مأمون علي بن موسي(ع) را وليعهد خود گردانيده است و اين امر را خداوند دوست ندارد به همين جهت باران قطع شده و برکات الهي نازل نميشود.
مأمون در روز جمعهاي از امام تقاضا کرد که براي نزول باران و رحمت الهي دعا کند امّا امام رضا(ع) فرمود: روز دوشنبه براي اقامه نماز استسقاء بيرون خواهم آمد زيرا جدم رسول اللّه(ص) را به همراه اميرمؤمنان علي(ع) در عالم رؤيا زيارت کردم و پيامبر به من فرمود: پسرم! تا روز دوشنبه صبرکن و سپس در آن روز به صحرا برو و از درگاه خداوند متعال طلب باران نما! خداوند باران رحمت خود را ميفرستد و مردم به عظمت و عزت تو در پيشگاه خداوند پي ميبرند و به بزرگي مقامت واقف ميگردند.
روز دوشنبه فرا رسيد مردم از خانهها بيرون آمدند، امام رضا(ع) به صحرا رفت و مردم نيز گرد آمدند و چشم به حرکات و سکنات آن حضرت دوختند امام دو رکعت نماز استسقاء را اقامه کرده و آنگاه بالاي منبر رفت و در خطبه بعد از حمد و ثناي الهي فرمود: الهم يا رب انت عظّمت حقّنا اهل البيت فتوسلوا بنا کما امرت و اهلوا فضلک و رحمتک و توقعوا احسانک و نعمتک فاسقهم سقياً نافعاً عاما غير رايث و لاضائر وليکن ابتداء مطرهم بعد انصرافهم من مشهد هم هذا الي منازلهم و مقارهم؛ خدايا! اي پروردگار من! تو حق ما اهل بيت را بزرگ شمردهاي اين مردم به ما متوسل شدهاند همچنان که خودت فرمودهاي و به فضل و رحمت تو اميدوارند و چشم انتظار احسان و لطف تواند اينها را از باران سودمند و فراوان و بيضرر و زيان خود سيراب گردان و اين باران را پس از بازگشت آنان به خانههايشان نازل فرما!
يکي از حاضرين در آن اجتماع ميگويد: به خدا سوگند همان لحظه حرکت ابرها در هوا شروع شد و رعد و برق پديد آمد، مردم به جنب و جوش افتادند که تا باران نيامده به خانههاي خود برگردند.
حضرت علي بن موسي الرضا(ع) به آنان فرمود: آرام باشيد! اين ابر براي اين منطقه نخواهد باريد براي فلان ناحيه ميرود، آن ابر رفت و ابر ديگري به همراه رعد و برق آمد، مردم دوباره خواستند حرکت کنند، امام فرمود: اين ابر نيز به فلان قسمت خواهد رفت، در حدود ده ابر به همين ترتيب آمد و از فضاي منطقه عبور کرد و هر بار امام (ع) فرمود: اين ابر براي شما نيست. يازدهمين ابر از راه رسيد. امام رضا(ع) فرمود: اين ابر را خداوند متعال براي شما فرستاده است، در برابر فضل و کرم خداوند، شکر کرده و به سوي منازل خويش بازگرديد تا شما به خانه نرسيدهايد باران نخواهد باريد. آنگاه امام رضا(ع) از فراز منبر پائين آمده و مردم نيز به خانه هايشان رفتند، در همين هنگام بود که باران شديدي نازل شده و تمام حوضها، گودالها و نهرها را پر کرد و مردم با خوشحالي تمام ميگفتند: کرامتها و الطاف الهي بر فرزند رسول گرامي اسلام(ص) مبارک باد.
بعد از نزول باران و سيراب شدن زمين از برکات الهي و خوشحالي مردم، حضرت رضا(ع) به ميان جمعيت آمده و آنان را موعظه کرده و به شکرگزاري از نعمتهاي الهي به درگاه پروردگار منان دعوت نمود.(1)
اينجاست که از ته دل و عمق جان خطاب به اهل بيت (ع) عرضه ميداريم: ارادة الرّب في مقادير اموره تهبط اليکم و تصدر من بيوتکم؛(2) اراده و مشيت پروردگار عالم در تدبير امور جهان به سوي شما ميآيد و از خانه هاي شما به ديگر جاها ميرسد.
1. عيون اخبار الرضا(ع)، ج 2، ص 165.
2. الکافي، ج 4، ص 577.
ادامه مطلب
امام رضا(ع) و فوائد و برکات نماز
امام رضا(ع) و فوائد و برکات نماز
نماز فوائد بسياري به همراه دارد از جمله: روح انضباط را در انسان تقويت ميکند زيرا بايد در اوقات معيني انجام پذيرد و تأخير و تقديم آن موجب بطلان نماز ميگردد. همچنين آداب و احکام ديگر بايد با نظم و ترتيب رعايت شود و اگر با بينظمي و ناهماهنگي صورت گيرد در حقيقت نماز خلل و اشکال به وجود ميآيد؟ اين چنين است که انسان نمازگزار بايد با عادت به نظم و انضباط در نماز آنرا در ساير مراحل زندگي نيز به مرحله عمل درآورد. در زمينه اسرار و رهآوردهاي بيشمار نماز حضرت علي بن موسي الرضا(ع) سخن جامعي فرموده است که به بخشهائي از آن اشاره ميکنيم: آن حضرت در پاسخ نامهاي که از فلسفه و علل تشريع نماز پرسيده بود چنين فرمود: علت تشريع نماز اين است که بنده به ربوبيت پروردگار توجه و اقرار داشته باشد و مبارزه با شرک و بت پرستي و قيام در پيشگاه پروردگار، در نهايت خضوع و تواضع و اعتراف به گناهان و تقاضاي بخشش از معاصي گذشته و نهادن پيشاني بر زمين همه روزه انجام پذيرد. و نيز هدف اين است که انسان همواره هشيار و متذکر گردد، گرد غبار فراموشکاري بر دل او ننشيند، مست و مغرور نشود، خاشع و خاضع باشد طالب و علاقهمند افزوني در مواهب دين و دنيا گردد. همين توجه او به خداوند متعال و قيام در برابر او، انسان را از معاصي باز ميدارد و از انواع فساد جلوگيري ميکند.
امام رضا(ع) در مورد ساير دست آوردهاي نماز فرمود: نماز و مداومت ياد خدا در شب و روز سبب ميشود که انسان مولا، و مدبّر و خالق خود را فراموش نکند و روح سرکش و طغيانگري در برابر خدا بر او غالب نيايد.(1)
1. تفسير نمونه، ج 16، ص 294.
ادامه مطلب